الموضوع: گفتاری مختصر پیرامون مسیح دجال

النتائج 1 إلى 10 من 17
  1. افتراضي گفتاری مختصر پیرامون مسیح دجال

    -1-
    الإمام ناصر محمد اليماني
    06 - جمادی الآخرة- 1428 هـ
    22 - 06 - 2007 مـ
    ۱-تیر-۱۳۸۶ه.ش.
    10:49 مساءً

    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ


    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمُرسلين من أولهم إلى خاتم مسكهم محمد صلى الله عليه وآله وسلم، وعلى من والاهم في كُل زمان ومكان إلى يوم الدين، ثم أما بعد ..
    ای جماعت مسلمانان! سزاوار است که در بیان قرآن عظیم به جز حق به خداوند نسبت داده نشود؛ لذا آنچه را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ‌ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [النحل].
    ای مسلمانان! همانا که خداوند مرا برای نجات شما از فتنه مسیح کذاب برانگیخته‌است. احادیثی هستند که با باطل جلوه دادن حق و حق جلوه دادن باطل باعث گمراهی، آشوب و اختلاف [فتنه] می‌گردند. مسیح کذاب قصد دارد خود را عیسی مسیح پسر مریم معرفی کرده و سپس ادعا کند که رب العالمین است و از آنجایی که دروغ می‌گوید نام او مسیح کذاب گذاشته شده است، از فرزند مریم شایسته نیست که چنین ادعایی [ربوبیت] کند. خداوند در قرآن به شما آگاهی داده است که او همان شیطان رانده‌شده از درگاه خداوند است. ای مسلمانان بدانید که اگر فضل خداوند بر شما نبود که از زبان مهدی منتظر بیان حق قرآن عظیم را به سویتان بفرستد، جز اندکی همگی پبرو شیطان می‌شدید واین تأویل حق فرمایش خداوند تعالی است:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    این شما و تأویل درست این آیات، تأویلی که براساس گمان شخصی من و اجتهاد نیست. درباره حق، گمان کردن بی‌فایده بوده و کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند؛ برای بیان حق قرآن درمورد هر موضوعی،
    نمی‌توان از قیاس و اجتهاد استفاده کرد؛ بلکه باید از نص خود قرآن یاری جست، وحی جدیدی در کار نیست.ب ا اذن خداوند این شما و این تأویل حق [آیات] در جواب سؤالات فرضی:
    س۱- این گروه از مؤمنان که برای شنیدن احادیث رسول‌الله، صلى الله عليه وآله وسلم] در محضر رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم حاضر می‌شدند، ولی بعد از خروج از نزد وی چیزی غیر از آنچه ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده بودند را در نزد خود پنهان می‌کردند، چه کسانی هستند؟
    ج۱- آنان گروهی منافق از شیاطین بشر و یهودیان بودند که به حضور محمد رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم آمده و در برابر ایشان به یکتایی خداوند و رسالت محمد صلى عليه وآله وسلم شهادت می‌دادند تا در ظاهراز صحابه رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم، به‌شمار آیند و مکر خود را پنهان می‌کردند. آنها می‌خواستند جزو کسانی باشند که بتوانند از محمد رسول‌الله صلى عليه وآله وسلم روایت نقل کنند تا احادیثی غیر از آنچه که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم بیان کرده‌اند را برای برخی ازمؤمنان نقل کنند. به این ترتیب با استفاده از احادیث، باعث روی‌گرداندن و گمراه شدن مؤمنان از سبیل الله شوند، چرا که می‌دانستند از راه قرآن قادر به تحقق این خواسته نیستند و خداوند به مؤمنان وعده داده‌است که قرآن از تحریف مصون خواهد ماند. این گروه‌، همان‌هایی هستند که خداوند در سوره دیگری از آنها سخن به میان آورده و سوره‌ای در باره آنها و مکرشان نازل نموده‌است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
    روشی که برای دور کردن مردم از خداوند و پیامبرش استفاده می‌کردند این بود که مطالبی غیر از مطالب بیان شده توسط ایشان عليه الصلاة والسلام را نزد خود پنهان می‌کردند، اما در حضورش سخن حق می‌گفتند! و رسول خداوند سخنان آنان را تحسین می‌کرد؛ به این ترتیب وقتی صحابه واقعی می‌دیدند رسول‌الله از گفتار آنها شگفت زده شده‌اند؛ به آنها اعتماد کرده و مطالب را از آنان می‌گرفتند. [منافقین] بعد از خروج از محضر رسول‌الله مطالبی غیر از آنچه که ایشان عليه الصلاة والسلام فرموده بودند را در نزد خود پنهان می‌کردند تا باعث انحراف مؤمنان از حق [به خصوص] بعد از وفات محمد رسول‌الله صلى الله عليه و اله و سلم شوند.
    س۲- ولی خداوند در سوره المنافقون محمد رسول‌الله را از وضعیت آنها آگاه کرد؛ چرا ایشان این گروه را طرد نکردند؟
    ج۲- رسول‌الله آنهارا طرد نکرد، زیرا امر خداوند این بود که طرد نشوند و تنها از آنها روبرگرداند، ولی از آنها برحذر باشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾} صدق الله العظيم[النساء]

    س۳- چرا خداوند به رسولش فرمان داد که از آنها روبرگرداند و طردشان نکند؟
    ج۳- امر خداوند به رسولش درباره عدم طرد آنها برای این بود تا کسانی که بیان حق قرآن را باور کرده و به ریسمان الهی چنگ زده و پای‌بندند را از کسانی که با وجودی که تصور می‌کردند مؤمنند ولی از بیان حق قرآن روبرگردانده و به دنبال احادیثی می‌روند که به کلی مخالف حدیث خداوند [یعنی قرآن] است جدا کند. از آنجا که سنت از جانب کسی غیر از خداوند و رسولش نیست، پس مؤمنان اختلافات بزرگی را بین احادیث جعلی و دروغ با قرآن پیدا می‌کنند ، البته اگر در آیات محکم و واضح و روشن قرآن اندیشه کنند نه در آیات متشابه. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾} صدق الله العظيم[النساء]
    س۴- قضیه امر خداوند {مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ} چیست ؟
    ج۴- اما{أمر مِّنَ الْأَمْنِ} این کلام خداوند تعالی است که:
    {وَمَا آتَاكُمُ الرَّ‌سُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ۚ}
    صدق الله العظيم [الحشر:۷]
    چرا که هرکسی که از خداوند و رسولش اطاعت کند در حیات دنیا و در روز قیامت در امان است.

    اما منظور این کلام { أَوِ الْخَوْفِ } مکر و فریب شیاطین بشر یهودی است که مسلمانان گمان کنند که این روایت از جانب رسول الله صلى الله عليه وسلم است .
    اما معنی کلام { أَذَاعُوا بِه}، این اختلاف علمای امت در باره صحت این حدیث است. گروهی آن را از جانب رسول‌الله ‌می‌دانند و گروهی رد می‌کنند و گروهی دیگر آن را ضعیف دانسته واز راوی ایراد می‌گیرند و لذا بین علمای امت اختلاف بروز می‌کند. درحالی‌که اگر آن را در معرض قضاوت قرآن عظیم قرار دهند، کسانی که صاحب امر و از ائمه و پیشوایان هستند، حقیقت را درخواهند یافت و درباره آن حدیث، حکم حق را استنباط کرده و با دلایلی از نصّ قرآن؛ ثابت می‌کنند روایت از جانب خدا و رسولش است و یا با دلایلی از نصّ قرآن دروغ بودن آن را نشان می‌دهند؛ چرا که اگر حدیث از جانب خدا و رسولش نباشد با حدیث خداوند [قرآن] اختلاف زیادی خواهد داشت.صاحبان امر [أولوا الأمر] و اهل ذکر زمانی متوجه می‌شوند که حدیث از جانب خدا و رسولش نیست که با حدیث خداوند اختلاف داشته باشد و چه کسی راستگوتر از خداوند است؟
    س۵- معنی این کلام در خود این آیه چیست:
    {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾} صدق الله العظیم؟
    ج۵- منظور مسلمانان است که اگر فضل و رحمت خدواند نبود، جز اندکی بقیه پیرو شیطان می‌شدند. از آنجا که یهودیان توانستند سنت رسول‌الله صلى الله عليه وسلم را با احادیث باطل آلوده سازند؛ به طوری که بر ضد مهدی منتظر باشد و منجر به تکذیب او از سوی مسلمانان و پیروی از دشمن او شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است، گردد. مهدی منتظر کتاب جدیدی را با خود نیاورده است؛ بلکه با بیان راستین و حق از قرآن و با مرجعیت قرار دادن بیان حق قرآن، حدیث حق را برایتان از حدیث باطل جدا می‌کند و به همین دلیل هم هست که مردم را با
    قرآن مورد خطاب قرار داده و توصیه می‌کند طبق فرمان خداوند با تدبر به آن بنگرند. یمانی منتظر همان مهدی منتظر است. او فضل و رحمت خداوند برشماست تا به اذن خداوند شما را نجات دهد؛ درغیر این‌ صورت ای مسلمانان [آگاه باشید] جز عده کمی، بقیه پیرو شیطان [مسیح کذاب] خواهید شد. به همین به مهدی منتظر منجی [منقذ] گفته می‌شود، نجات از چه ؟ از فتنه شیطان رانده شده که همان مسیح کذاب است. قبلاً برایتان روشن کردیم چرا به شیطان، مسیح کذاب گفته می‌شود؛ چون ادعا خواهد کرد که عیسی مسیح پسر مریم است و با سوءاستفاده از رستاخیز اولیه ( بعث اول) و بهره گرفتن از اعتقاد مسیحیان [درمورد ربوبیت مسیح] خود را خدا خواهد خواند، تا به مردم نشان دهد که «المغضوب علیهم» و «الضالین» بر حق‌اند و مسلمان که خدا بودن عیسی علیه السلام را انکار می‌کنند باطل هستند. به این دلیل است که خداوند تعالی تنها به مسلمانان می‌فرماید:
    {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾}صدق الله العظيم
    حسین‌بن‌عمر، آیا برای تو و سایر مسلمانان روشن شد که مسیح کذاب همان ابلیس وشیطان رجیم است؟ لذا در این آیه از یهودیانی سخن گفته می‌شود که تظاهر به ایمان می‌کنند تا شما را با احادیث گمراه‌کننده و آشوب برانگیز [احادیث فتنه] آلوده ساخته و باعث شوند کسانی که در قلبشان نسبت به قرآن عظیم شک و تردید و انحرافی هست، این احادیث دروغ را باور کرده و نسل به نسل برای مسلمانان روایت کنند. آنها احادیثی غیر از آنچه که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم فرموده بودند را پنهان کردند لذا می‌بینید که در همین آیه خداوند به مؤمنان امر می‌نماید احادیث را که مطالب خلاف بین آنها پخش ودر آنها وارد شده؛ با قرآن مقایسه کنند. سپس خداوند قاعده و حکم و قانون در باره مرجعیت اساسی [قرآن] را به شما می‌آموزد، یعنی هرچه که از جانب خداوند و رسولش نباشد بدون هیچ شک‌و‌تردیدی با قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت. سپس در همین آیه از مهدی منتظر ومسیح کذاب ذکر به میان آمده است:
    {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾}
    صدق الله العظيم.
    از من پیروی کنید تا شما را به راه راست [صراط مستقیم] هدایت کنم. از شیطان رانده شده [مسیح کذاب] تبعیت نکنید، لعنت خداوند تا روز برخاستن انسان در برابر خداوند و در لحظه لحظه حیات بر ابلیس باد...
    خداوندا من خبر دادم خداوندا شاهد باش . ای کسانی که به اینترنت دسترسی دارید خبر مرا منتشر کنید . نواب من برای تبلیغ باشید تا زمانی که خداوند اراده نماید تا بر عالمیان ظهور کنم. والسلام على من اتبع الهادي إلى الصراط المُستقيم..
    اليماني المهدي المنتظر خليفة الله على البشر والإمام الثاني عشر من أهل البيت المُطهر الإمام ناصرمحمد اليماني

    اقتباس المشاركة 4509 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    -1-
    الإمام ناصر محمد اليماني
    06 - جمادى الآخرة - 1428 هـ
    22 - 06 - 2007 مـ
    10:49 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشر ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمُرسلين من أولهم إلى خاتم مسكهم محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم، وعلى من والاهم في كُلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، ثم أمّا بعد..

    يا معشر المسلمين، حقيقٌ لا أقول على الله بالبيان للقرآن إلا الحقّ، ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون. تصديقاً لقوله تعالى:
    {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ‌ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [النحل].

    يا معشر المُسلمين إنما جعلني الله المُنقذ لكم من فتنة المسيح الكذاب بسبب أحاديث الفتنة التي جعلت الحقّ باطلاً والباطل حقاً، ويريد المسيح الكذّاب أن يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم، ويقول إنّه الله ربّ العالمين، وإنّهُ لكذابٌ لذلك يُسمّى المسيح الكذاب، وما ينبغي لابن مريم أن يقول ذلك، وقد علّمكم الله في القُرآن بأنهُ هو الشيطان الرجيم بذاته، وعلّمكم يا معشر المُسلمين بأنّه لولا فضل الله عليكم ورحمته بالبيان الحق للقُرآن على لسان المهديّ المنتظَر لاتَّبعتم الشيطان يا معشر المُسلمين إلا قليلاً منكم، وذلك هو التأويل الحقّ لقول الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    وإليكم التأويل الحقّ لهذه الآية وليس بالظنّ اجتهاداً مني والظنّ لا يُغني من الحق شيئاً؛ بل بنص القرآن العظيم في نفس الموضوع، وليس قياساً ولا اجتهاداً بل بالبيان الحقّ من نفس القُرآن، ولا وحيٌ جديد. وإليكم التأويل الحقّ بإذن الله بسؤال افتراضي:

    ســـ 1: ومن هي الطائفة من المؤمنين الذين يحضرون مجلس رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلم - للاستماع إلى أحاديث الرسول - صلى الله عليه وآله وسلم - ومن ثم إذا خرجوا من عنده يُبيِّتون غير الذي يقوله عليه الصلاة والسلام؟
    جــــ 1: إنّ تلك الطائفة هم المُنافقون من اليهود من شياطين البشر حضروا إلى محمدٍ رسول الله - صلى عليه وآله وسلم - وشهدوا بين يديه لله بالوحدانيّة ولمحمد - صلى الله عليه وسلم - بالرسالة، وذلك حتى يكونوا من صحابة رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - ظاهر الأمر ويبطنون المكر، ويريدون أن يكونوا من رواة الحديث عن رسول الله - صلى الله عليه وسلم - حتى يستمع إليهم بعض المؤمنين فيرَوا لهم أحاديث غير التي قالها محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وسلم. وذلك ليصدّوا المؤمنين عن سبيل الله فيفتنوهم عن طريق الحديث لأنهم علموا بأنهم لن يستطيعوا أن يفتنوهم عن طريق القرآن الذي وعد الله المؤمنين بحفظه من التحريف، وهذه الطائفة هي الطائفة التي ذكرها الله في سورةٍ أخرى فأنزل سورةً في شأنهم ومكرهم. وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].

    وتلك هي تصديتهم عن الله ورسوله يُبيِّتون غير الذي يقوله عليه الصلاة والسلام وأما بين يديه فيقولون الحقّ! فيُعجب رسول الله قولهم، وكذلك ليرى صحابته الحقّ بأنه أعجب رسول الله قولهم، وذلك حتى يثقوا فيهم فيأخذوا عنهم، وذلك لأنهم سوف يُبيِّتون بعد الخروج غير الذي يقوله عليه الصلاة والسلام حتى يصدّوا المؤمنين عن الحقّ وخصوصاً من بعد موت محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم.

    ســــ 2: ولكن الله بيّن لمحمدٍ رسول الله شأنهم في سورة المُنافقون فلماذا لم يطردهم؟
    جــــ 2: لم يقمْ رسول الله بطردهم وذلك لأنّ الله أمره أن لا يطردهم وأن يعرض عنهم وإنما ليحذرهم. وقال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم.

    ســــ 3: ولماذا أمر الله رسوله أن يعرض عنهم فلا يطردهم؟
    جــــ 3: لقد أمر الله رسوله أن لا يطردهم ليعلم من الذي سوف يصدّق بالبيان الحق للقرآن فيستمسك بحبل الله القرآن العظيم ممن سوف يكذب بالبيان الحق للقرآن فيعرض عنه ويزعم أنه يؤمن به ثم يستمسك بأحاديث تُخالف حديث الله جملةً وتفصيلاً، وذلك لأنّ القُرآن هو المرجع لسنة محمدٍ رسول الله، وما كان من السُّنة ليس من عند الله ورسوله فإن المؤمنين سوف يجدون بين الأحاديث المُفتراة وبين القُرآن اختلافاً كثيراً، وذلك إذا تدبّروا القُرآن المُحكم والواضح والبين وليس المُتشابه. وقال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ســــ 4: وما هو الأمر {مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ} المؤمنين؟
    جــــ 4: أما {أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ} فهو قوله تعالى: {وَمَا آتَاكُمُ الرَّ‌سُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا} صدق الله العظيم [الحشر:7]، وذلك لأنه من أطاع الله ورسوله فله الأمن في الحياة الدنيا ويأتي يوم القيامة آمناً. وأما قوله {أَوِ الْخَوْفِ} وذلك هو مكر شياطين البشر من اليهود ليظنّ المُسلمون بأنه أمر عن رسول الله صلى الله عليه وسلم. وأما المعنى لقوله {أَذَاعُوا بِهِ}، وذلك اختلاف عُلماء الأمة في شأن الأمر في هذا الحديث، فمنهم من يقول إنّه حقٌ عن رسول الله، ومنهم من يُكذب به أنّه عن رسول الله، ومنهم من يُضعفه أو يطعن في راويه، ومن ثم يذيع الخلاف بين عُلماء الأمّة، ولكنهم إذا ردّوه إلى القرآن العظيم فسوف يعلم حقيقة هذا الحديث أئمتهم أولوا الأمر منهم فيستنبطون لهم الحكم الحقّ في شأن هذا الحديث فيثبتوه أنه حقّ من عند الله ورسوله بالبرهان بنصّ القرآن أو ينفونه فيقدمون البرهان بنصّ القرآن بأنه مُفترى ولم يكن من عند الله ورسوله نظراً لأنهم وجدوا بأنّ بين هذا الحديث المُفترى وبين حديث الله اختلافاً كثيراً، ومن هُنا علم أولو الأمر والذين هم من أهل الذكر بأنّ هذا الحديث لم يكن من عند الله ورسوله نظراً لاختلافه مع حديث الله، ومن أصدق من الله حديثاً؟

    ســــ 5: وما معنى قوله في نفس الآية { وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ }؟
    جـــــ 5: ويقصد به المُسلمين بأنه لولا فضل الله عليكم ورحمته لاتّبعتم الشيطان إلا قليلاً، وذلك لأنّ اليهود استطاعوا أن يدسّوا أحاديث الباطل في سُنّة رسول الله - صلى الله عليه وسلم - لتكون ضدّ المهديّ المنتظَر فيكذّبه المسلمون فيتّبعون خصمه الشيطان الرجيم الذي هو نفسه المسيح الكذاب، وذلك لأنّ المهديّ المُنتظَر لم يأتِ بكتاب جديدٍ بل البيان الحقّ للقرآن، فيبيّن لهم حديث الحقّ من الحديث الباطل بمرجعية البيان الحقّ للقرآن، ولذلك أخاطب الناس بالقرآن والرجوع إليه ناظرين فيه نظرة التدبّر كما أمرهم الله بذلك، واليماني المُنتظَر الذي هو نفسه المهديّ المنتظَر هو فضل الله عليكم ورحمته والمُنقذ لكم ولولاه بإذن الله لاتّبعتم الشيطان (المسيح الكذاب) يا معشر المسلمين إلا قليلاً، ولذلك يُسمّى المهديّ المنتظَر (المنقذ) أي المُنقذ للمسلمين من فتنة الشيطان الرجيم والذي هو نفسه المسيح الكذاب، وقد بيّنّا لكم لماذا يُسمّى المسيح الكذاب، وذلك لأنه سوف يقول أنه المسيح عيسى ابن مريم، ويقول إنه الله مُستغِلاً البعث الأول ومُستغِلاً عقيدة النصارى حتى يُري الناس بأن المغضوب عليهم والضالين هم على الحقّ، وأنَّ المُسلمين الذين أنكروا ألوهية ابن مريم أنهم على الباطل. ولذلك قال الله تعالى مخاطباً المُسلمين وليس غيرهم فقال: {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم.

    فهل تبيّن لك يا حسين ابن عمر وللمسلمين بأنّ المسيح الكذاب هو ذاته الشيطان الرجيم إبليس؟ وذلك لأنّ هذه الآية تكلمت عن اليهود الذين تظاهروا بالإيمان ليدسّوا لكم أحاديث الفتنة فيتّبعها الذين في قلوبهم زيغٌ عن القرآن العظيم فيصدّقونها ويروونها للمسلمين جيلاً من بعد جيل، فيبيِّتون أحاديث غير التي يقولها محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، ومن ثم نجد في نفس الآية بأنّ الله يأمر المؤمنين أن يقوموا بالمُقارنة بين الأحاديث التي ذاع الخلاف بينهم بسببها ومن ثم يقومون بالمقارنة بينها وبين القرآن، ومن ثم علّمكم الله بقاعدة المرجعية الأساسية بأن ما كان منها ليس من عند الله ولا رسوله فحتماً بلا شك أو ريب سوف يجدون بأن بينها وبين القُرآن اختلافاً كثيراً، ومن ثم جاء في نفس الآية ذكر المهديّ المُنتظَر وذكر المسيح الكذاب وذلك في قوله في نفس الآية
    {وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾}.
    فاتّبعوني أهدِكم صراطاً مُستقيماً، ولا تتّبعوا الشيطان الرجيم المسيح الكذاب إبليس لعنة الله عليه في كُلّ ثانيةٍ في السنين إلى يوم يقوم الناس لربّ العالمين. اللهم قد بلغت اللهم فاشهد، فبلغوا عني يا معشر عالم الإنترنت وكونوا من نوّابي المُبلغين عني حتى يُظهرني الله على العالمين..

    والسلام على من اتَّبع الهادي إلى الصراط المُستقيم..
    اليماني المهديّ المنتظَر خليفة الله على البشر والإمام الثاني عشر من أهل البيت المُطهر؛ الإمام ناصرمحمد اليماني.
    ___________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  2. افتراضي امام ناصر محمد یمانی علمای اسلام را به مناظره جدی فرا می‌خواند

    -2-
    الإمام ناصر محمد اليماني
    1 - ربیع الثانی- 1428 هـ
    18 - 04 - 2007 مـ
    ۲۹-فروردین-۱۳۸۶ه.ش.
    08:52 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ

    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم.
    [امام ناصر محمد یمانی علمای اسلام را به مناظره جدی فرا می‌خواند]

    بسم الله الرحمن الرحيم
    از عبد و خلیفه خداوند بر بشر، مهدی منتظر امام دوازدهم از اهل بیت پاک ومطهر [هر که می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکه می‌خواهد کافر گردد] و از امام یاری دهنده [ناصر] به محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم؛ به تمام علمای سنی و شیعه و علمای تمام مذاهب اسلامی و پیروانشان، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في السماوات والأرض في كُل زمان ومكان إلى يوم الدين، ثم أما بعد ...
    خطاب من به تمام علمای امت اسلامی است، از همه شما دعوت می‌کنم تا نه برای سرگرمی، بلکه به صورتی کاملاً جدی به مباحثه بپردازیم. گفتگویی که بر اساس براهین و دلایل قاطع و روشن و برگرفته از قرآن باشد ؛ و برای مردم روشن کند که آیا من واقعاً مهدی منتظرم یا مثل مفتریان دیگری هستم که ادعای مهدویت کرده‌اند. اگر توانستید با دلیل و حجت واضح از قرآن مرا شکست دهید؛ برای مردم مشخص خواهد شد که من در گمراهی بوده و احدی از من پیروی نخواهد کرد. اما اگر من حقیقت را برایتان ثابت کردم، برای شما و تمام مردم عالم روشن خواهد شد که من شما را به سوی حق دعوت کرده و به راه راست [صراط مستقیم] هدایت می‌کنم، راه خداوند عزیز و حمید.
    من نه رسول خداوند هستم و نه نبیّ او، بلکه خداوند مرا امام و داور بین شما قرار داده است تا به حق در مسائل مورد اختلاف بینتان داوری نمایم. وحی جدید یا کتابی جدید در کار نیست، بلکه این بازگشت است، در درجه اول به کتاب خداوند و در درجه دوم به سنت محمد رسول‌الله صلى الله عليه وسلم. بین کتاب خداوند و سنت رسولش تفاوتی قایل نمی‌شوم چرا که سنت رسول‌الله چیزی بیش از بیان و توضیح قرآن عظیم برای عالمیان نیست. شایسته سنت رسول‌الله نیست که با آنچه از جانب خداوند در قرآن نازل شده است، مغایرت و مخالفت داشته باشد. لذا من ازعلمای امت اسلامی دعوت می‌کنم که در مطالب مورد اختلاف، حکمیت قرآن عظیم را بپذیرند، پس به اذن خداوند بین آنها به حق حکم خواهم کرد. این حکم از روی میل و هوی و براساس گمان نخواهد بود، چرا که گمان در بیان حق جایی ندارد و کسی را از آن بی‌نیاز نمی‌کند؛ بلکه استخراج حکم قطعی و نهایی به دور از بیهوده‌گویی و بر اساس قرآن عظیم خواهد بود...و بعد از قرآن به چه حدیثی می‌خواهید ایمان بیاورید؟
    آنچه که از سنت رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را که حق باشد، برایتان ثابت کرده و خود نیز از آن پیروی می‌کنم و احادیث باطلی که از جانب خداوند دلیلی برای آن فرستاده نشده و افتراهایی است که توسط برخی از صحابه [ظاهری] رسول‌الله به خداوند و رسولش داده شده را نیز برایتان ثابت خواهم کرد. این افراد نه از صحابه [واقعی] پیامبر، بلکه صحابه شیطان رجیم و اولیای مخلص او و بندگان طاغوت و شیاطین بشر از قوم یهود بودند که در قرآن عظیم از آنها یاد شده و سوره‌ای نیز در موردشان نازل گردید تا رسول‌الله و صحابه طیب و طاهری که با تمام وجود با او بودند، از آنها برحذر باشند. آنان مکارانی از طائفه یهود بودند که به تظاهر کردند ایمان و اسلام آورده‌اند، تا از صحابه رسول‌الله شوند، ولی علی‌رغم ظاهرشان، در باطن برعلیه خداوند و رسول و مؤمنین دسیسه می‌کردند تا از راویان گردند و با روایت‌هایی که هم با کُلّیَت قرآن و هم با آیات محکم و واضح آن اختلاف زیادی دارند، مسلمانان را از راه خداوند گمراه کنند. خداوند تعالی در سوره «منافقون» می‌فرماید:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ أنهمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنّهمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُ‌وا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣﴾ وَإِذَا رَ‌أَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأنّهمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كلّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْ‌هُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
    ای علمای امت اسلامی خداوند نفرموده است نزدیک بود مانع پیروی از راه خداوند شوند؛ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم،

    خداوند برایمان روشن کرده‌است یهودیان منافق از شیاطین بشر، موفق شده‌اند از راویان احادیث [جعلی] گردیده و مانع پیروی از راه خداوند گردند. صحابه‌ای که قلبشان مریض بود و کسانی که علم کافی نداشتند به آنها گوش دادند و این‌گونه شد که احادیثی به ما رسید که برهانی برای اینکه از جانب خداوند فرستاده شده باشند ندارند، زیرا با قرآن عظیم به کلی متفاوت و مغایرند. حال ای علمای امت اسلامی راه چاره چیست؟ به شما بگویم که امکان بهانه آوردن ندارید و این خداوند و رسولش هستند که با ارائه راهکار این مشکل، حجت را بر شما تمام کرده‌اند. راه حل و حکم در قرآن عظیم ذکر شده است. لذا اگر در قرآن تدبر کنیم؛ بین قرآن و احادیث مجعول اختلاف بسیاری پیدا می‌کنیم. راویان منافق حدیث وقتی همراه با صحابه واقعی به حضور رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم می‌رسیدند، در مقابل رسول‌الله به صحابه حقیقی ایشان می‌گفتند: «اطیعوا الله و رسوله» «از خداوند و رسولش اطاعت کنید» و به آنها سفارش می‌کردند بیانات رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را درست نقل کنند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
    ای علمای امت! ای مسلمانان! خداوند شما را خطاب قرار می‌دهد، اگر آنچه که برایتان آورده شد {أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ} بود؛ این از جانب خداوند و رسولش است وهرکس از خداوند و رسولش اطاعت نماید هم در دنیا در امنیت خواهد بود و هم در آخرت؛ {أَوِ الْخَوْفِ} این از جانب غیر خدا و از احادیث و روایات شیاطین بشر یهودی است {أَذَاعُوا بِهِ} این به اختلاف علمای مسلمین اشاره دارد، عده‌ای آن را به حق از جانب خداوند و رسولش می‌دانند، عده‌ای در آن تردید کرده و در مورد حقیقی بودن آن تشکیک می‌کنند درحالی‌که اگر آن را به نزد رسول‌الله {وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ} و اگر رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم دیگر در میانشان نبودند نزد {وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ} می‌بردند، می‌توانستند از حقیقت آن آگاه شوند. «اولی الأمر» راسخون درعلم‌اند و خداوند، دانش کتاب قرآن عظیم و محکمات و متشابهات آنرا به آنها الهام نموده است تا در هر عصری [که باشند] این دانش دلیلی برای خلافت آنها باشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {ثُمَّ أَوْرَ‌ثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا
    } [فاطر:۳۲]

    خداوند آنان را قادر می‌سازد تا بتوانند حکم حق درباره حدیث مورد مناقشه بین علمای مسلمین را از قرآن استنباط نمایند. چرا که خداوند شما را آگاه فرموده‌ که اگر به قرآن بازگشته و با تدبر آن را قرائت نمایید بین حقیقت قرآنی و آنچه که در این حدیث از آن به عنوان حقیقت سخن به میان آمده‌است اختلاف زیادی خواهید یافت. لذا خداوند قرآن را تا روز قیامت از تحریف محفوظ نگاه داشته‌است تا در موارد اختلاف علمای حدیث مرجع اساسی باشد. اگر کسی گفت برادر! خداوند در این آیه با کفار صحبت می‌نماید:
    {أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿
    ٨٢}

    جواب من این است که خیر خطاب خداوند به کسانی است که به او و رسولش ایمان دارند، به همین دلیل می‌فرماید:

    {وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ}
    ، لذا منظور [از مِنْهُمْ] مؤمنان است نه کافران.
    ای علمای امت اسلام! آیا بالاخره به فرمان خداوند در مورد رجوع به کتاب مرجع گردن می‌نهید؟ کتابی که هیچ باطلی نه در گذشته به آن راه یافته و نه در آینده بدان راه خواهد یافت؟ کتابی که راهنما و رحمت بر مؤمنان بوده و ذکر محفوظی است که تا روز جزا از تحریف درامان خواهد بود. هرجا دیدیم حدیثی به کلی با قرآن اختلاف زیادی دارد، یقین می‌کنیم که خداوند برای آن دلیلی نفرستاده و به دروغ به خداوند و رسولش نسبت داده شده است. چرا که هم قرآن
    و هم سنت از جانب خداست و سنت خداوند برای روشن کردن آیات نازل شده در قرآن عظیم است. دو جزئی که از یکدیگر جدا نبوده و در هیچ امری؛ هیچ‌گونه اختلافی با یکدیگر ندارند. هرکس به قرآن یا [آن قسمتی از] سنت رسول‌الله که مخالف قرآن نیست ایراد گرفته و یا در آنها تردید کند؛ به آنچه که به محمد صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده کافر است.
    ای علمای امت اسلام! حق پیروانتان برگردن شماست چون اگر شما هدایت شده و باور کنید آنها نیز پذیرفته و هدایت می‌شوند و اگر شما نپذیرفته و تکذیب کنید، آنها نیز چنین می‌کنند. گرچه [بهانه پیروی از شما] در پیشگاه خداوند برایشان فایده‌ای نداشته و از بار گناهانشان نمی‌کاهد؛ ولی اگر دعوت رجوع به کتاب خداوند را رد کنید، هم بار گناه خودتان را بر دوش خواهید کشید هم بار گناهان آنها را و کجاست داوری که بهتر از خداوند حکم کند؟
    {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} [الجاثية]
    من تاکنون نسبت کفر به شما نداده‌ام ؛ بلکه اگر از این پس سرپیچی کنید.....اهل سنت می‌گویند آنچه که از پدران ما برجای مانده برای ما کافی است و ما دنباله‌رو آنها هستیم؛ حال چه این میراث مخالف قرآن باشد و چه موافق آن. ما می‌دانیم که آنها افراد قابل اعتمادی بوده و به طور کامل زیرنظر بوده‌اند؛ لذا اگر اول کفش پای چپشان را در می‌آوردند بعد کفش پای راستشان را، ما هم، همان کار را می‌کنیم.
    ای علمای سنت! سزاوار نیست که در صداقت راوی حدیث شک کرده و به آنها بی‌حرمتی کنم، بلکه حقیقت آنها را به خدایی که از نگاه‌های دزدیده و خیانت‌بار و رازهای پنهان در سینه‌ها آگاه است واگذار می‌کنم. چه بسا کسی بگوید این حدیث جعلی را فلانی از فلانی از فلانی از رسول‌الله شنیده است، آنها مثل آن گرگی که خون یوسف بر گردنش گذاشته شده بیگناهند. لذا بی‌حرمتی و یا تردید در باره احدی از صحابه رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم را حرام می‌کنم. بلکه بدون ذکر راوی، حدیثی که می‌بینم با آیات محکم کتاب مغایرت دارد را رد می‌کنم. ممکن است حدیث از جانب چند نفر ذکر شده و انتقال یافته باشد، اما فقط یکی از این افراد است که گناه جعل حدیث؛ بر عهده اوست. من که نمی‌دانم کدام یک گناهکار است بین من و آنها صدها سال فاصله است! البته اگر هم عصر یکی از آنها بودم تا سؤال زیر را نمی‌پرسیدم به کسی توهین نمی‌کردم. سؤال این است: آیا رسول‌الله این حدیث را بیان فرموده‌اند؟ اگر جواب مثبت می‌داد گردنش را زده و انگشتانش را قطع می‌کردم تا قلبم آرام گرفته و عصبانیتم فرو نشیند. مگرمی‌توانم بپذیرم سخن او درست و قابل قبول باشد و کتاب خداوند رب العالمین دروغ؟ مگر می‌شود رسول‌الله که از روی هوی و میل خود سخنی نمی‌گفت، کلامی را بیان کند که در مخالفت آشکار با آیات محکم و روشن کتاب خدا باشد؟ آیاتی که به وضوح خورشیدی هستند که در پهنه آسمان است؟ و من از این آیات روی گردانیده و حدیثی را بپذیرم که ماهیت آن با حقایق آنها [آیات محکم کتاب] اختلاف دارد.
    شما را چه شده است چگونه حکم می‌کنید که خداوند با معجزات به دشمن من مسیح دجال کمک می‌کند تا گواهی صحت ادعایش باشد؟ به آسمان می‌گوید ببار و می بارد.. به زمین می‌گوید برویان و می‌رویاند! سپس مرده را زنده می‌کند و مردی را از وسط به دو نیمه کرده و در وسط آن دو نیمه گام برمی‌دارد و سپس او را بعد از مرگ دوباره زنده می‌کند؟ آیا آدم عاقل این سخنان را باور می‌کند؟ به خدا قسم اگر به الاغ بگویی: ای الاغ می‌دانی در آخرالزمان مسیح دجالی است که خروج کرده و ادعا می‌کند که خداست و آسمان و زمین آفریده اوست، بعد برای اثبات راستگویی‌اش به آسمان می‌گوید ببار و می‌بارد؛ به زمین می‌گوید برویان؛ رویش می‌ کند؟؟الاغ سرش را بالا آورده و با عصبانیت گوش‌هایش را راست کرده و می‌گوید: به خدا نمی‌تواند این کارها را کرده و ادعای خدایی بکند، خدا را نسزد که با دلایل واقعی و حقیقی ادعای باطلی را تأیید نماید. خداوند پاک و منزه و بسیار والامقام‌تر از این است واین افترا؛ برتری طلبی بزرگی است!!
    ای مسلمانان! شما را چه شده است که مثل الاغی شده‌اید که نمی‌داند بارش چیست؟ قرآن را می‌خوانید ولی حقایق آیات محکم و واضح و روشن آنرا درک نمی‌کنید. با تمام احترامی که برای علمای مسلمان و پیروانشان قائل هستم؛ این چیزی جز حقیقت نیست. این مثالی است که در قرآن در مورد کسانی زده شده‌است که کتاب خداوند را خوانده و بدون تدبر، از نشانه‌های آیات محکم کتاب می‌گذرند . . آیاتی که خداوند آنها را برای هر فرد عرب زبانی به وضوح و روشنی بیان نموده است.
    بیایید تا برایتان هزار دلیل و برهان حقیقی در رد احادیث فتنه برانگیزی که در آن ذکری از یاری شدن مسیح دجال با معجزاتی از جانب خداوند شده است بیاورم. من به آیات متشابه استناد نخواهم کرد، بلکه از آیات محکم و واضح و روشنی که برای عالم و جاهل و هر عرب زبانی قابل درک است دلیل می‌آورم . خداوند این آیات را اساس کتاب [ام الکتاب] قرار داده و شب و روزشان یکی است و کاملاً روشن هستند وتنها کسانی که در حق خود ظلم کنند از آن منحرف می‌شوند. به همین علت است که خداوند آنها را از تأویل توسط محمد صلى الله عليه وسلم و ناصر محمد بی‌نیاز ساخته است. خداوند باطن و ظاهر آنها را مثل یکدیگر قرار داده است تا دیگر نیازی به تفسیر و تأویل محکمات قران نباشد هرکس که عربی بداند، وقتی آنها را بخواند؛ ظاهر و باطن آن را درک می‌کند.
    اما ای علمای مسلمان! این چه ننگ شومی است که یهودیان توانسته‌اند در زمینه قرآن باعث گمراهی شما شوند. در مورد آیات متشابه که جز خداوند کسی تأویل آن را نمی‌داند ؛ نمی توان شما را سرزنش کرد؛ اما انحراف از آیات محکم چه؟ آیات واضح و روشنی که اساس کتاب هستند تا باعث تحکیم باور مسلمانان نسبت به خدایشان شود که :
    کسی جز پدیدآورنده آسمانها و زمین قادر به نزول باران نیست.

    {فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْ‌ضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ } [فصلت:۱۱]
    {هَـٰذَا خَلْقُ اللَّـهِ فَأَرُ‌ونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ} [لقمان:۱۱]
    اما برای اثبات این امر، بنگرید یک مؤمن به کسی که ادعای خدایی می‌کند چه جوابی می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ} [الأنعام:۸۳]
    شما را به خدا نگاه کنید ابراهیم علیه الصلاة و السلام در برابر فردی که ادعای خدایی کرد چگونه از خداوند حجت آورد. ابراهیم به او گفت:
    {رَ‌بِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ} [البقرة:۲۵۸]
    ابراهیم گفت اگر راست می‌گویی نشانم بده! او دو زندانی آورد و گفت این یکی را اعدام می‌کنم و می‌کشم و دیگری را رها می‌سازم تا زنده بماند. مقصود ابراهیم این نبود. او به آفرینش انسان و زنده کردن آن بعد از مرگ اشاره داشت. مدعی خدایی فکر کرد که مباحثه با ابراهیم پیروز شده است. ابراهیم گفت:
    {فَإِنَّ اللَّـهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِ‌قِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِ‌بِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ‌ ۗ} [البقرة:۲۵۸]
    ای مسلمانان! [آگاه باشید] که صحابه یهودی نمی‌توانستند مستقیماً قرآن را تحریف کنند، لذا با وارونه کردن احادیث باعث شدند تا به آنچه که خداوند برمحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل فرموده‌است کافر شوید. درباره این احادیث، زیاد با من بحث خواهید کردید ولی هیهات...من با کمک قرآن به جهاد با شما برخاسته و در مقابلتان ایستادگی می‌کنم. این‌گونه احادیث جعلی را زیر پا انداخته و پایمال می‌کنم و کتاب خداوند و سنت رسولش بر سرم جای دارند.

    من در قرآن درباره این عقیده منکر و باطل، چیزی پیدا نمی‌کنم، بلکه می‌بینم خداوند با فرستادن معجزات به یاری انبیاء و رسولانش می‌آید تا تأییدی بر صحت دعوتشان باشد.آیا غیر از خداوندی که پیامبران؛ مردم را به عبادت خالی از شرک او دعوت می‌نمایند ؛ کس دیگری قادر به این کار هست؟ اگر دعوت به سوی باطل باشد نه تنها با معجزات به آنان کمک نمی‌کند، بلکه آنها را گرفتار عذاب بسیار بدی می‌کند. سنت خداوند در کتابش این است که معجزات را نمی‌فرستد مگر برای اینکه مردم را بترساند تا دعوت رسولان را تکذیب نکنند و در غیر این صورت با عذاب خداوند هلاک خواهند شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
    سیاق این آیه نشان دهنده قانون فرستادن معجزه در کتاب خداوند است. خداوند از ارسال معجزه برای محمد صلى الله عليه وسلم امتناع نکرده است که آن را برای مسیح دجال نگه دارد. خداوند تعالی علت آن [عدم ارسال معجزه برای رسول‌الله] را برایمان بیان نموده است:
    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾}صدق الله العظيم
    ای مسلمانان! [بدانید] یهودیان در مورد «قاعدۀ معجزات در کتاب خداوند» شما را به فتنه انداخته‌اند. قطعاً و از روز ازل خداوند هیچ‌گاه مدعیان باطل را با معجزه یاری نکرده است... پاک و منزه است او ؛ او بسی بالاتر ازاین [افترای] بزرگ است. چگونه ممکن است خداوند پیروان باطل را با فرستادن معجزه یاری کند؟ ای مسلمانان آخر این چه افترایی است که به آن ایمان دارید؟ اما من نسبت به این افترای یهودی کافرم و به وسیله قرآن عظیم به جنگ این افترا آمده و آن را باطل می‌کنم .اگر همه شیاطین جن و انس جمع شوند، نمی‌توانند حتی یک حقیقت مانند حقایق این کتاب عظیم بیاورند. اگر به کمک و یاری یکدیگر هم بیایند؛ همگیشان باهم باز قادر نخواهند بود حتی یک مگس خلق کنند. اما ای مسلمانان شما به دروغ بسیار بزرگتر از مگس ایمان آورده و فکر می‌کنید مسیح دجال مرده را زنده می‌کند!
    ممکن است کسی سخن مرا قطع کند که بگوید: «صبرکن، صبرکن؛ مسیح دجال فقط یک نفر را زنده می‌کند» . مادرتان به عزایتان بنشیند. آخر زنده کردن همان یک نفر دلیلی خواهد بود که او قادر است همه مرده‌ها را مثل همین مردی که دوشقه کرده بود، زنده کند. حال بیایید حکم کتاب خداوند را برایتان بیاورم که آیا پیروان باطل قادر به این کار هستند؟ می‌بینید که خداوند می‌فرماید اگر قادر باشند به جای خداوند این کار را انجام دهند، ادعای پیروان باطل به اثبات می‌رسد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾إِنَّهُ لَقُرْ‌آنٌ كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]*
    اما ای مسلمانان! عقیده شما کاملا برعکس این آیه است. آنچه که در این آیه پیدا می‌کنیم این است که رب العالمین، پیروان باطل را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانند مرده را زنده کرده و روح را به جسدش بازگردانند. خداوند تعالی با تحدی می‌فرماید:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿
    ٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧}صدق الله العظیم

    ای مسلمانان! شما را به خدا قسم، آیا این آیه نیاز به توضیح و تأویل دارد؟ این تحدی و مبارزه طلبی واضح ربانی است تا کسانی که برای خداوند شریک قائلند [اگر می‌توانند] روح را بعد از خروج به جسد بازگردانند.
    شاید یکی از نصاری [مسیحیان] حرف مرا قطع کرده و بگوید:«الله اکبر الله اکبر ؛ پس معلوم شد عیسی مسیح فرزند مریم همان خداوند است چون مرده را زنده می‌کند.» جواب می‌دهم :ای دشمن خدا و دشمن عیسی مسیح فرزند مریم -عليه الصلاة والسلام - خاموش شو. مگر معجزه زنده کردن مردگان برای اثبات دعوت بنده و رسول خداوند مسیح عیسی‌بن‌مریم عليه الصلاة والسلام نبود؛ یعنی دعوت به عبادت و بندگی خدای من و خدای شما؟ آیا تنها فرزند مریم عليه الصلاة والسلام قادر به این کار بود؟ زمانی که بنی اسراییل کسی از خودشان را به قتل رساندند خداوند موسى عليه الصلاة والسلام را هم تأیید نمود:
    {فَادَّارَ‌أْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّـهُ مُخْرِ‌جٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٧٢﴾ فَقُلْنَا اضْرِ‌بُوهُ بِبَعْضِهَا} [البقرة]
    موسى عليه الصلاة و السلام، قطعه‌ای از گاو را گرفت و بر بدن مرده زد و خداوند او را زنده کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّـهُ الْمَوْتَىٰ} [البقرة:۷۳]
    زمانی که إبراهيم عليه الصلاة والسلام گفت:
    {رَ‌بِّ أَرِ‌نِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَـٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي} [البقرة:۲۶۰]

    خداوند او را
    هم به همین نحو تأیید نمود. پس
    به ابراهیم فرمان داد تا چهار پرنده را سر بریده و قطعه قطعه کند، سپس هر قطعه را بر سر کوهی بگذارد. بعد به ابراهیم امر نمود تا صدایشان کند. زمانی که ابراهیم صدایشان کرد به سوی او شتافتند. لذا این تنها به رسول‌الله مسيح‌بن‌مريم اختصاص نداشت. عیسی مسیح بدون اذن خداوند قادر به آفرینش یک پشه نبود. سخن پسر مريم عليه الصلاة والسلام گواه صحت این امر است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَ‌بِّي وَرَ‌بَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة]

    ای جماعت نصاری [مسیحیان] معجزات در اختیار خداوند است و در صورتی که بخواهد آن را برای کمک به هر یک از بندگان صالح خود خواهد فرستاد تا تصدیق کننده دعوت به سوی راه خداوند عزیز و حمید باشد. این قاعده و سنت کتاب خداوند در باره معجزات است. اما یهودیان این قاعده را واژگون کرده و همان‌طور که قبلاً شما را گمراه کرده بودن ؛ مسلمانان را نیز درمورد این قانونِ کتابِ خداوند در امر معجزات به گمراهی کشانده‌اند. آنها گفتند «عُزیر» فرزند خداست تا شما هم به جایی رسیدید که گفتید «مسیح عیسی‌بن‌مریم» خداوند است. احادیث باطل را حق جلوه داده و باعث شدند کسانی که داستان‌سرایی درباره مسیح دجال را باور کرده‌اند حدیث قرآن را باطل بشمارند. مگر خداوند در سینه یک مرد دو قلب نهاده است که هم به باطل ایمان داشته باشد و هم به قرآن؟ چگونه نور و تاریکی را با هم جمع می کنید؟ شما را چه شده‌است، این چگونه حکمی است؟
    ای امت اسلام! آیا می‌دانید قرآنی که در دستان شماست، چیست؟ آیا درنظرتان یک اعجاز لغوی است که زینت‌بخش اوراق بوده و تهدیدهای آن لفاظی است؟ آیا آفرینش آسمان‌ها و زمین، آفرینش و برانگیخته شدن دوباره‌تان(بعث)ِ آفرینش و بعث تمام جنبندگان زمین و پرندگان هوا که همگی امت‌هایی مانند خودتان هستند؛ نوعی مبارزه‌طلبی نیست؟ به همین دلیل است که قرآن با به چالش کشیدن [همه مخلوقات] می‌فرماید: خداوند آفریننده و بازگرداننده همه چیز است ؛ پس چگونه دجال قادر است مردی را که کشته بازگرداند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ]
    یا اینکه دجال درنظرتان باطل نیست؟ او تمام و کمال همان شیطان رانده شده است.
    ای علمای امت اسلامی! آیا نزول باران از حقایق محض و واقعی این قرآن عظیم نیست؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾} [الواقعه]
    پس چگونه خداوند با بارش بارانی که از حقایق محض قرآنی است مسیح دجال را یاری می‌کند؟ مگر خداوند تعالی نفرموده است:
    {قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرً‌ا ﴿٨٨﴾}صدق الله العظيم [الإسراء]
    پس چگونه است که خداوند تمام شیاطین جن و انسی که کافر به این قرآن هستند را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانند مثل آن و یا ده سوره آن را بیاورند؟ آیا فکر می‌کنید منظور خداوند این است که تنها کلامی مثل قرآن بیاورند؟ خیر بلکه منظور سخن وعمل واقعی و حقیقی است...شما را چه شده ؟چگونه قضاوت می‌کنید؟ دراین قرآن افعالی که خداوند در واقعیت و به صورت حقیقی انجام داده و شما هم قادر هستید آنها را بینید ویا در آینده انجام خواهد شود و هنوز تأویل آن نیامده، ذکر شده‌است. چرا که قرآن حاوی تأویل گذشته و آینده است...چگونه حکم می‌کنید!...
    ای مسلمانان! شما باور کرده‌اید که دجال به زمین می‌گوید برویان و زمین هم می‌رویاند! آیا گیاه و درخت از حقایق واقعی که در قرآن آمده‌اند نیست؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿
    ٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤} [الواقعة]

    شما را چه شده است، این دیگر چه حکمی است؟ یهود ملکوت آسمان و زمین را به مسیح کذاب داده که بگوید ای آسمان ببار و آسمان هم ببارد، ای زمین برویان و زمین نیز چنین کند؟ درحالی‌که خداوند تمام شیاطین جن و انسی را که ادعای خدایی می‌کنند به مبارزه می‌طلبد که اگر در آسمان‌ها و زمین با خداوند شریکند به آنها فرمان دهند و یک ذره در آسمان و زمین نیست که به آنها پاسخ دهد. چرا که این مدعیان کوچک‌ترین مثقال ذره‌ای را نیافریده‌اند. بیایید به این چالش کشیدن عظیم و جامع نگاهی بیندازیم .خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْ‌ضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْ‌كٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ‌﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [سبأ]
    شیاطین انسی که دشمن خداوند هستند، به رسول‌الله نسبت دروغ داده و افترا زده‌اند. زمانی که از نزد او دور می‌شدند، غیر از فرموده ایشان عليه الصلاة والسلام را پنهان می‌کردند. به همین علت است که بین این احادیث و روایات دروغین و آنچه که در قرآن نازل شده است، اختلافات زیادی پیدا می‌کنیم و خداوند نیز ما را از نحوه کشف احادیث آلوده و باطلی که در لابلای احادیث درستی که از رسول‌الله صلى الله عليه وسلم نقل شده، گنجانیده شده‌اند؛ آگاه نموده است و این در اول این خطاب، در این سخن خداوند تعالی است که می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢صدق الله العظيم [النساء]
    ای علمای امت اسلام! من شما و تمام مسلمانان را شاهد می‌گیرم، هر جنبنده روی زمین و پرنده‌ای که در هوا پرواز می‌کند را شاهد می‌گیرم، من نسبت به این که دجال به آسمان بگوید ببار و آسمان ببارد کافرم؛ به اینکه مسیح دجال به زمین بگوید برویان و زمین نیز برویاند کافرم. به زنده کردن مردگان توسط مسیح دجال نیز کافرم. او حتی قادر نیست که یک پشه را زنده کند. هر کسی که همراه من به طاغوت کافر باشد و به آنچه که خداوند در قرآن بر محمد صلى الله عليه وسلم ایمان داشته باشد، به ریسمان محکم و قابل اعتماد الهی [عروة الوثقی] چنگ زده که انفصالی در آن نیست. و هرکس به این سخنان مضحک و بیهوده‌ای که قرآن عظیم با آیات محکم و واضح و روشن خود به‌طور کلی آنها را رد می‌کند، باور داشته باشد؛ کتاب خدا را پشت سر انداخته و به این سخنان بیهوده ایمان آورده و به قرآن ریسمان متین الهی کافر شده‌است، او گمراه شده و سقوط کرده و مانند این است که از آسمان فرو افتاده، و پرندگان او را ربوده و یا تندباد او را به جای دوردستی [سحیق= سیاره سقر] پرتاب کنند [ اشاره به آیه کریمه سوره الحج: فَكَأَنَّمَا خَرَّ‌ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ‌ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّ‌يحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ(۳۱ ) ]
    این آیاتی که ذکر شد تنها تعداد کمی از آیات محکم کتاب است که با این روایات باطل مغایر بوده و مخالفت دارد. هنوز صدها برهان دیگر در قرآن هست که این خزعبلات را به کلی رد می‌کند. من تمام علمای مذاهب مختلف اسلامی را به مبارزه می‌طلبم که اگر می‌توانند فقط و فقط و فقط یک آیه از قرآن بیاورند که در تأیید این سخنان مسخره و بیهوده باشد. خزعبلاتی که باعث می‌شوند عرش از شدت غضب و بیزاری خداوند رحمانی که بر آن مسلط است به لرزه درآید. ای مسلمانان! آیا قرآن تا این حد به حاشیه رانده شده که به بهانه اینکه کسی جز خداوند تأویل آنرا نمی‌داند؛ کتاب خداوند را پشت سر می‌اندازید؟ مادرتان به عزایتان بنشیند؛ مقصود خداوند آیات متشابه قرآن بوده است. اما یهودیان شما را از آیات محکم و واضح کتاب دور کرده و به گمراهی کشیده‌اند. ای علمای مسلمان! هرکس به این خطابه اعتراض دارد، برای مباحثه تشریف بیاورد که خوش آمده‌است و ثابت کند من اشتباه کرده و آشکارا گمراهم تا مردم را به ضلالت نکشانم. خداوند نابودش کند و هلاکت و صد هلاکت بر او باد چرا که جز با کافر شدن به آیاتی که خداوند در این قرآن عظیم نازل فرموده است قادر به این کار نخواهد شد او احادیث یهودیان را که مخالف حقایق موجود در آیات خداوند در قرآن عظیم هستند را پذیرفته است. روایاتی که حتی با یک کلمه از آیات محکم کتاب که اساس ایمان و شناخت مؤمن از خداوند هستند ؛ منطبق نیست. آیا کسی هست که با علم و منطق در این میدان مبارزه گام بگذارد؟ هرکس که خطابه من باب میل و رایش نباشد و آنرا از سایتش حذف کند، در اصل حقیقت را حذف نموده است و لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر او، و اگر من ازگمراهان ِگمراه کننده‌ام؛ لعنت بر من باد. ای ناظران سایت‌ها شما را چه شده است؟ اگر نتوانسته‌اید جوابی بدهید چرا با عصبانیت و به‌ناحق این گفتار را حذف می‌کنید؟ گناه نابخشودنی من چیست؟ آیا خداوند احکم الحاکمین نیست؟ گناه من چیست آیا کلمه‌ای از آنچه که گفته شد از جانب من است یا کلام خداست: {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المرسلات]..
    الإمام ناصر محمد اليماني المهدي المنتظر..

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    *ٰ بیان:{فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    اقتباس المشاركة 4510 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    -2-
    الإمام ناصر محمد اليماني
    01 - ربيع الثاني - 1428 هـ
    18 - 04 - 2007 مـ
    08:52 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ



    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشر ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، من عبد الله وخليفته على البشر المهديّ المنتظَر الإمام الثاني عشر من أهل البيت المطهر - ومن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر- الإمام الناصر لمحمدٍ صلّى الله عليه وسلم ناصر محمد اليماني إلى كافة علماء السُّنة والشيعة وجميع علماء المذاهب الإسلاميّة وأتباعهم أجمعين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في السماوات والأرض في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدِّين، ثمّ أمّا بعد..

    يا معشر علماء أمّة الإسلام، إني أدعوكم إلى الحوار الفصل وما هو بالهزل المُثْبَت بالبرهان والسلطان الواضح والبيِّن من القرآن حتى يتبيّن للناس هل أنا حقاً المهديّ المنتظَر أم إن مثلي كمثل المفترين المهديين من قبل، فإمّا أن تهزموني بالحجّة والسلطان الواضح من القرآن ومن ثمّ يتبيّن للناس أنّني على ضلالٍ فلا يتبعني أحد، وإمّا أن أثبت لكم حقيقة أمري فيتبيّن لكم وللعالمين بأني أدعو إلى الحقّ وأهدي إلى صراط مستقيم صراط الله العزيز الحميد.

    ولم يجعلني الله نبيّاً ولم يجعلني رسولاً بل إماماً وحَكَماً بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، ولا وحيٌ جديدٌ في كتابٍ جديدٍ؛ بل العودة إلى كتاب الله أولاً وإلى سنّة محمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - ثانياً، ولا نفرِّق بين كتاب الله وسنَّة رسوله ذلك بأنّ سُنة رسول الله لا تزيد هذا القرآن العظيم إلا بياناً وتوضيحاً للعالمين، ولا ينبغي لسُنة رسول الله أن تُخالف ما أنزله الله في القرآن العظيم، وسوف أدعو علماء الأمّة الإسلاميّة إلى الاحتكام إلى القرآن العظيم فيما كانوا فيه يختلفون، وسوف أحكم بينهم بالحقّ بإذن الله، ولا أحكم عن الهوى بالظنّ ذلك بأنّ الظنّ لا يُغني من الحقّ شيئاً؛ بل أستخرج الحُكم الحقّ من القول الفصل وما هو بالهزل من القرآن العظيم، فبأيّ حديثٍ بعده يؤمنون؟

    ثم أثبت لكم حقائق سنة رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- الحقّ فأتَّبِعها، ثم أثبت لكم أحاديث الباطل التي ما أنزل الله بها من سلطانٍ افتراءً على الله ورسوله من مكر طائفةٍ مع صحابة رسول الله وهم ليسوا منهم؛ بل من صحابة الشيطان الرجيم وأوليائه المُخلصين له من عَبَدَةِ الطاغوت من شياطين البشر من اليهود الذين جاء ذكرهم في القرآن العظيم فأنزل الله في شأنهم سورةً في القرآن تُحذّر رسول الله منهم وصحابته الذين معه قلباً وقالباً الطيبين الطاهرين من مكر طائفةٍ من اليهود تظاهروا بالإسلام والإيمان ليكونوا من صحابة رسول الله ظاهر الأمر ويبطنون غير ذلك مكراً ضِدَّ الله ورسوله والمؤمنين، فيكونوا من رواة الحديث ليضلوا المسلمين عن سبيل الله بأحاديث تختلف عما جاء في القرآن العظيم جملةً وتفصيلاً بل تختلف مع الآيات المحكمات الواضحات اختلافاً كثيراً، وقال تعالى في سورة المنافقين:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ‎﴿١﴾‏ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‎﴿٢﴾‏ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ‎﴿٣﴾‏ ۞ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ‎﴿٤﴾‏} صدق الله العظيم [المنافقون].

    يا معشر علماء الأمّة الإسلاميّة، إنّ الله لم يقل فكادوا أن يصدّوا عن سبيل الله بل قال تعالى:
    {فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم، فقد بيّن الله لنا بأنّ المنافقين من شياطين البشر من اليهود نجحوا أخيراً أن يكونوا من رواة الحديث فصدّوا عن سبيل الله، فاستمع إليهم الذين في قلوبهم مرضٌ من الصحابة والذين لا يعلمون، فوردت إلينا أحاديث ما أنزل الله بها من سلطانٍ وتختلف عمّا جاء في القرآن جملةً وتفصيلاً، فما هو الحلّ يا معشر علماء الأمّة الإسلاميّة؟ وأبشّركم بأنّ الله لم يجعل لكم الحجّة؛ بل لله الحجّة ورسوله فقد أنزل الحلّ في هذه المشكلة وبيَّن الحلّ والحكم في القرآن العظيم ذلك بأننا إذا تدبّرنا القرآن فسوف نجد بأنّ بينه وبين تلك الأحاديث المُفتراة اختلافاً كثيراً، ذلك بأنّ المنافقين من رواة الحديث إذا حضروا عند رسول الله صلّى الله عليه وسلّم مع الصحابة الحقّ قلباً وقالباً يقولون أمام رسول الله لصحابته الحقّ: "أطيعوا الله ورسوله"، فيستوصونهم أن يَعوا ما يقوله رسول الله صلّى الله عليه وسلّم، وقال تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    يا معشر علماء الأمّة، إنّ الله يخاطبكم أنتم يا معشر المسلمين بأنّه إذا جاءكم
    {أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ} أي من الله ورسوله ذلك لأنّ من أطاع الله ورسوله فله الأمن في الحياة الدنيا ويأتي يوم القيامة آمناً، {أَوِ الْخَوْفِ} أي من عند غير الله من أحاديث شياطين البشر من اليهود {أَذَاعُوا بِهِ} وذلك اختلاف علماء المسلمين، فيذيع بينهم الجدل والخلاف في شأن هذا الحديث، فمنهم من يقول أنه حقّ من عند الله ورسوله، ومنهم من يُشكك في أمر هذا الحديث ويطعن في حقيقته {وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ} وذلك إذا كان رسول الله صلّى الله عليه وسلّم لم يزل موجوداً أو {وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ} وهم الراسخون في العلم الذين يلهمهم الله علم الكتاب القرآن العظيم المحكم والمتشابه منه فجعله برهان الخلافة في كلّ زمان ومكان.
    وقال تعالى:
    {ثُمَّ أَوْرَ‌ثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا} [فاطر:32]، لعلمهُ الذين يستنبطونهُ منهم أي يجعلهم الله يستنبطون الحكم الحقّ من القرآن العظيم في شأن هذا الحديث الذي اختلف عليه علماء المسلمين، ذلك بأنّ الله قد علّمكم بأنه إذا رجعتم إلى القرآن وقرأتموه قراءة المُتدبّر فإنكم سوف تجدون بين حقائقه وبين حقيقة هذا الحديث اختلافاً كثيراً إن كان مُفترًى على الله ورسوله، ذلك بأنّ الله قد جعل هذا القرآن محفوظاً من التحريف إلى يوم القيامة، فجعله الله المرجع الأساسي فيما اختلف فيه علماء الحديث.

    وقد يقول قائلٌ: "يا أخي إنما يخاطب الله في هذه الآية الكفار في قوله:
    {أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾}"، فأقول بل يخاطب الله المؤمنين بالله ورسوله لذلك قال: {وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ} أي من المؤمنين لا من الكافرين.

    فيا معشر علماء أمّة الإسلام، فهل تستجيبون إلى أمر الله فترجعون إلى مرجعيّة الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه هدًى ورحمة للمؤمنين الذكر المحفوظ من التحريف إلى يوم الدِّين؟ فأيّما حديث وجدناه قد اختلف عمّا جاء في القرآن العظيم جملةً وتفصيلاً واختلافاً كثيراً عن الآيات المحكمات الواضحات البيّنات فقد علمنا علم اليقين بأنّ هذا الحديث ما أنزل الله به من سلطانٍ وأنه مُفترًى على الله ورسوله، ذلك بأنّ القرآن من عند الله والسُّنة من عند الله جاءت تُبيّن ما أنزله الله في القرآن العظيم، جزءان لا يتجزّآنِ فلا يختلفان عن بعضهما في شيء أبداً، ومن طعن في القرآن أو في سنة رسول الله التي لا تُخالف هذا القرآن في شيء فقد كفر بما أنزل على محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم.

    يا معشر علماء أمّة الإسلام، إن طوائفكم في ذمّتكم إن اهتديتم وصدّقتم اهتدوا وصدّقوا وإن كذّبتم كذّبوا، ولن تغنوا عنهم من الله شيء، وسوف تحمِلون أوزارهم وأوزاركم ولا ينقص من أوزارهم شيء إن كذبتم بداعي الرجوع إلى كتاب الله، ومن أحسن من الله حُكماً؟
    {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾} [الجاثية].

    وأنا لا أصفكم بالكفر الآن بل بعد الآن إن أبيتم، فقال أهل السُّنة حسبنا ما وجدنا عليه آثار آبائنا الأولين فإنّا على آثارهم مُقتدون سواء اختلفت بعض آثارهم مع هدي القرآن أو اتّفقت فنحن نعلم بأنهم أُناسٌ ثقاتٌ تمت مراقبتهم فإذا هم كانوا يخلعون الحذاء اليسرى قبل اليمنى وحسبنا ذلك.

    يا معشر علماء السُّنة، إنّه لا ينبغي لي أن أطعن في ثقةِ أيٍّ من رواة الحديث؛ بل أردُّ علمهم لخالقهم الذي يعلم خائنة الأعين وما تخفي الصدور، فلربّما هذا الحديث المُفترى قيل أنه عن فلانٍ سمعته يقول عن فلانٍ عن فلانٍ عن رسول الله وهم بُراء من روايته كبراءة الذئب من دم يوسف، لذلك أحرّم الطعن في أحدٍ من صحابة رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم بل أطعن في هذا الحديث المُفترى الذي سوف نجده اختلف عما جاء في الآيات المحكمات من دون أي تعليق على رواته. فربّما قيل عن بعضهم والآثم ليس إلا واحدٌ وهو الذي افترى هذا الحديث، وما يدريني أيّهم وبيني وبينهم أكثر من ألف سنةٍ! بل ولو كنت في عصرهم لما شتمت أحدهم حتى أسأله: هل هو الذي روى هذا الحديث عن رسول الله؟ إذا قال نعم قطعت عنقه ولا أبالي وضربت منه كلّ بنانٍ حتى أشفي صدري ويذهب غيظي، فكيف لي أن أصدّقهُ وأكذّب كتاب الله ربّ العالمين؟ وما كان لرسول الله الذي لا ينطق عن الهوى أن ينطق بحديث يخالف آيات الله المحكمات الواضحات البيّنات كوضوح الشمس في كبد السماء ثم أُعرض عنهنّ وآخذ بحديث اختلفت حقيقته مع حقائقهن!

    فما لكم كيف تحكمون بأنّ خصمي المسيح الدجال يؤيّده الله بالمعجزات تصديقاً لحقيقة ما يدعو إليه فيقول يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت، ثم يحيي الموتى فيقطع الرجل إلى نصفين فيمرّ بين الفلقتين ثم يعيده إلى الحياة من بعد الموت! فهل يصدق هذا عاقل؟ وتا الله لو أقول لحمار: يا حمار هل تعلم بأنه سوف يخرج آخر الزمان المسيح الدجال يدعي الربوبيّة وأنه الذي خلق السماء والأرض ثم يبرهن حقيقة ما يقول على الواقع الحقيقي فيقول يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت لرفع الحمار رأسه وصفصف آذانه غاضباً فقال: تالله لا يستطيع أن يفعل ذلك وهو يدعي الربوبيّة، ولا ينبغي لله أن يؤيّده بالبرهان الحقّ على الواقع الحقيقي تصديقاً لدعوة الباطل، سبحانه وتعالى علواً كبيراً!
    فما خطبكم يا معشر المسلمين قد أصبحتم كمثل الحمار يحمل أسفاراً ولكنه لا يفهم ما يحمل على ظهره؟ وأنتم تتلون هذا القرآن ولا تفهمون حقائق آياته المحكمات الواضحات البيّنات مع احترامي لعلماء المسلمين وطوائفهم ولكن هذه هي الحقيقة، والمثل الذي ضربه الله في القرآن للذين يتلون كتاب الله ويمرّون بلا تدبّر مرور الكرام على آياته المحكمات الذي جعلهنّ الله واضحاتٍ بيّناتٍ لكلّ ذي لسانٍ عربيٍّ مبينٍ.

    فتعالوا لأقدّم لكم ألف برهانٍ على حقيقة إنكار أحاديث الفتنة التي وردت تذكر بأنّ الله يؤيّد المسيح الدجال بالمعجزات فأثبت عكس ذلك تماماً بأكثر من ألف دليلٍ من القرآن العظيم، ولن أعمد إلى المتشابه منه بل من الآيات المحكمات الواضحات البيّنات لعالمكم وجاهلكم وكلّ ذي لسانٍ عربيٍّ ذلك بأنّ الله قد جعلهن أمّ الكتاب ليلهنّ كنهارهنّ لا يزوغ عنهنّ إلا من ظلم نفسه، من أجل ذلك أغناهنّ الله عن التأويل من محمدٍ صلّى الله عليه وسلّم وناصر محمد، فلم يجعلهن الله تحتجنّ إلى من يُؤَوِّلهنّ فيفسّرهنّ، كيف ذلك وقد جعل الله باطنهن كظاهرهنّ قرآناً عربياً مبيناً غير ذي عوجٍ يعلم ظاهرهنّ وباطنهنّ كلّ من يقرأهنّ وهو ذو لسانٍ عربيٍ.
    ولكن ( يا عيب الشوم عليكم) يا معشر المسلمين فقد استطاع اليهود أن يضلّوكم عن القرآن العظيم، ولا أقصد المتشابه فلا تثريب عليكم في المتشابه الذي لا يعلم بتأويله إلا الله بل عن الآيات المحكمات الواضحات البيّنات هن أمّ الكتاب في ترسيخ عقيدة المسلم لربِّه أنه لا يستطيع أن ينزل الغيث غير فاطر السماوات والأرض الذي خلقهن:
    {فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْ‌ضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿١١﴾} [فصلت].

    {هَـٰذَا خَلْقُ اللَّـهِ فَأَرُ‌ونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ} [لقمان:11].

    ثم يثبتون ذلك على الواقع الحقيقي وتلك هي حُجّة المؤمن على من ادّعى الربوبيّة. وقال تعالى:
    {وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ} [الأنعام:83].

    فبالله عليكم انظروا ما هي الحجّة التي أتاها الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام للذي حاجّ إبراهيم في ربه مُدّعياً الربوبيّة فقال له إبراهيم:
    {رَ‌بِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ} [البقرة:258]، قال إبراهيم أرني إن كنت من الصادقين! فأحضر اثنين من السجناء وقال: هذا سوف أعدمه فأميته وهذا سوف أُطلقه في الحياة، وإبراهيم لا يقصد ذلك؛ بل يقصد أن يبدأ الخلق ثم يعيده إلى الحياة من بعد الموت، فظنّ مدعي الربوبيّة بأنّه قد غلب إبراهيم في الجدل. قال إبراهيم: {فَإِنَّ اللَّـهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِ‌قِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِ‌بِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ‌} [البقرة:258].

    يا معشر المسلمين، لقد قَلَبَ يهودٌ من الصحابة كذباً وليسوا منهم قلبوا هذا القرآن رأساً على عقب بأحاديث تكفر بما أنزل الله على محمدٍ صلّى الله عليه وآله وسلم، وسوف تجادلونني بها جدالاً كثيراً، ولكن هيهات أتحداكم ولسوف اُجاهدكم من القرآن جهاداً كبيراً، وأسحق هذه الأحاديث المُفتراة سحقاً فأفركها بنعل قدمي فأضع كتاب الله وسنَّة رسوله فوق رأسي. لقد وقعتم في أحاديث الفتنة اليهوديّة فأصبحتم تعتقدون بأنّ الله يؤيّد بمعجزاته تصديقاً للحقّ والباطل، ولكني لا أجد في القرآن هذه العقيدة المنكرة والباطلة بل أجد بأنّ الله يؤيّد بمعجزاته أنبياءه ورسله تصديقاً لحقيقة دعوتهم، فهل يفعل ذلك غير الله الذي يدعون النّاس إلى عبادته وحده لا شريك له؟ ولو كانوا يدعون إلى الباطل لما أيّدهم الله بمعجزاته ولعذّبهم عذاباً نكراً، وتلك سنّة الله في الكتاب في أمر المعجزات لا يُرسلها إلا تخويفاً للناس حتى لا يكذّبوا برسل ربهم فيهلكهم الله بعذاب من عنده. وقال تعالى:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    فهذا هو ناموس المعجزات في كتاب الله كما أخبركم سياق الآية بأنّ الله لم يمتنع عن إرسال المعجزات مع محمدٍ صلّى الله عليه وسلّم فيدّخرها للمسيح الدجال بل بيّن الله لنا السبب فقال:
    {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم، فقد فتنكم اليهود يا معشر المسلمين عن ناموس المعجزات في كتاب الله فمنذ الأزل الأول لم يحدث قط بأنّ الله أيّد أهل دعوة الباطل بمُعجزةٍ، سبحانه وتعالى علواً كبيراً! كيف يُصْدِقُ اللهُ دعوةَ أهل الباطل بمعجزةٍ من عنده! فأيّ افتراءٍ آمنتم به يا معشر المسلمين؟ ولكني أكفر بهذا الافتراء اليهوديّ وأبطله بتحدي هذا القرآن العظيم الذي لا يستطيع جميع شياطين الإنس والجنّ أن يأتوا بحقيقةٍ واحدةٍ فقط من حقائق هذا القرآن العظيم ولو كان بعضهم لبعضٍ نصيراً وظهيراً لا يستطيعون أن يخلقوا ذباباً ولو اجتمعوا له، ولكنكم يا معشر المسلمين آمنتم بإفكٍ أكبرَ من الذباب بأنّ المسيح الدجال يحيي الموتى.

    وقد يقول رجلٌ مقاطعاً إياي: "مهلاً مهلاً إنما يحيي المسيح الدجال رجلاً واحداً فقط". ثكلتكم أمهاتكم فما دام أحيا واحداً إذاً قدّم البرهان بأنّه قادرٌ على أن يحيي الموتى أجمعين كما أحيا هذا الرجل الذي شقه إلى فلقتين. فتعالوا لنحتكم إلى كتاب الله هل يستطيع أهل الباطل أن يفعلوا ذلك؟ وسوف نجد بأنّ الله يقول إن استطاعوا فقد صدقوا بدعوتهم الباطل من دون الله. وقال تعالى:
    {فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾ إِنَّهُ لَقرآن كَرِ‌يمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُ‌ونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن ربّ العالمين ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِ‌زْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُ‌ونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    ولكنكم يا معشر المسلمين آمنتم بعكس هذه الآية تماماً ذلك بأننا نجد ربّ العالمين يتحدّى الباطل وأهله بإحياء ميتٍ فيعيدون إلى جسده الروح بعد خروجها، فقال متحديّاً:
    {فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ‌ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾}، فبالله عليكم يا أمّة الإسلام هل هذه الآية تحتاج إلى تأويلٍ؟ بل تحدٍ ربانيٍّ واضحٍ للذين يدّعون مع الله إلهاً آخر أن يُحيي ميتاً فيعيد إليه روحه بعد خروجها.

    وقد يقاطعني أحد النّصارى قائلاً: "الله أكبر الله أكبر قد تبيّن بأنّ الله هو المسيح عيسى ابن مريم ذلك بأنّه يحيي الموتى". فنقول له خسئت يا عدوّ الله وعدوّ المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام، فهل أيّدهُ الله بمعجزة إحياء الموتى إلا تصديقاً لحقيقة ما يدعو النّاس إليه عبد الله ورسوله المسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام أن اعبدوا الله ربّي وربّكم؟ وهل كانت معجزة إحياء الموتى محصورةً لابن مريم عليه الصلاة والسلام؟ بل أيّد الله بها كذلك موسى عليه الصلاة والسلام عندما قتل أحد بني إسرائيل نفساً منهم:
    {فَادَّارَ‌أْتُمْ فِيهَا وَاللَّـهُ مُخْرِ‌جٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٧٢﴾ فَقُلْنَا اضْرِ‌بُوهُ بِبَعْضِهَا} [البقرة:72-73]، فأخذ موسى عليه الصلاة والسلام قطعةً من البقرة فضرب بها الميت فأحياه الله، وقال تعالى: {كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّـهُ الْمَوْتَىٰ} [البقرة:73].

    وكذلك أيّد الله بها إبراهيم عليه الصلاة والسلام إذ قال:
    {رَ‌بِّ أَرِ‌نِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَىٰ وَلَـٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي} [البقرة:260]، ومن ثم أمر الله إبراهيم أن يأخذ أربعةً من الطير فيذبحهن ثم يقطعهن ثم يجعل على كلّ جبلٍ منهن جُزءاً، ثم أمر الله إبراهيم أن يناديهن فإذا بهنّ أتين إلى إبراهيم سعياً، ولم تكُن هذه المعجزة قصراً على رسول الله المسيح ابن مريم! بل لا يستطيع المسيح عيسى أن يخلق بعوضةً إلا بإذن الله تصديقاً لحقيقة ما يدعو إليه ابن مريم عليه الصلاة والسلام. وقال تعالى: {وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْ‌يَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْ‌تَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ ربّي وَربّكم وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّ‌قِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَىٰ كلّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾ إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    يا معشر النّصارى، إنما المعجزات لله يؤيّد بها من يشاءُ من عباده الصالحين تصديقاً لدعوتهم إلى صراط العزيز الحميد، وتلك هي سنّة ناموس المعجزات في الكتاب، ولكن اليهود قلبوا هذا الناموس رأساً على عقب وفتنوا عقيدة المسلمين فأضلّوهم عن ناموس المعجزات في الكتاب كما أضلّوكم من قبل، فقالوا عُزيرٌ ابن الله وذلك حتى تقولوا بل المسيح عيسى ابن مريم ابن الله، وجعلوا أحاديث الباطل حقاً وحديث القرآن أصبح إذاً باطل عند من آمن بأحاديث أسطورة فتنة المسيح الدجال. وما جعل الله لرجلٍ من قلبين في جوفه فكيف تؤمنون بالباطل وتؤمنون بالقرآن؟ فكيف يجتمع النّور والظلمات؟ ما لكم كيف تحكمون؟

    يا معشر الأمّة الإسلاميّة هل تعرِّفون لي ما هو القرآن الذي بين أيديكم؟ هل هو مجرد إعجازٍ لغويّ حبرٌ على ورقٍ وتحدٍ لغوي في نظركم فحسب؟ أم إنّه تحدٍ في خلق السماوات والأرض وخلقكم وبعثكم وخلق وبعث كلّ دابة في الأرض أو طائر يطير بجناحيه إلا أمم أمثالكم؟ وكذلك القرآن يتحدى فيقول: بأنّ الله هو المُبْدِئ والمُعيد فكيف لدجالٍ أن يعيد هذا الميت الذي قتله؟ ولكن الله أنكر ذلك وقال تعالى:
    {وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} [سبأ]، أم إنّ الدجال في نظركم ليس هو الباطل؟ بل هو الشيطان الرجيم بذاته وصفاته.

    ويا معشر علماء الأمّة، أليس إنزال المطر من حقائق هذا القرآن العظيم على الواقع الحقيقي؟ وقال تعالى:
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُ‌ونَ ﴿٧٠﴾} [الواقعة]؟ فكيف يؤيّد الله المسيح الدجال بهذه الحقيقة القرآنية على الواقع الحقيقي في إنزال الغيث؟ ألم يقل الله تعالى: {قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالجنّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَـٰذَا الْقرآن لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرً‌ا ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]؟

    فكيف يتحدّى الله جميع شياطين الإنس والجنّ الذين يكفرون بهذا القرآن أن يأتوا بمثله أو بعشر سور من مثله؟ فهل تقصدون أنه يعني مثل كلام القرآن فحسب؟ بل قولٌ وفعلٌ على الواقع الحقيقي، ما لكم كيف تحكمون؟ ذلك بأنّ القرآن فيه ذِكْرُ فِعْل اللهِ تصديقاً لما ترونه على الواقع الحقيقي، وفيه ما سوف يَفعله فلم يأتِ تأويلُه بعد، ذلك بأنّ القرآن له تأويلٌ فعليٌ على الواقع الحقيقي ما قد كان وما سوف يكون، ما لكم كيف تحكمون!

    يا معشر المسلمين، لقد صدّقتم بأنّ الدجال يقول يا أرض أنبتي فتنبت! أليس إنبات الشجر حقيقة من حقائق هذا القرآن على الواقع الحقيقي؟ وقال تعالى:
    {أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا تَحْرُ‌ثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَ‌عُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِ‌عُونَ ﴿٦٤﴾} [الواقعة].

    ما لكم كيف تحكمون؟ لقد أعطت اليهود المسيح الكذاب ملكوت السماء والأرض حتى أنه يقول يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت، ولكن الله يتحدّى جميع الذين يدعون الربوبيّة من شياطين الإنس والجنّ أن يأمروا السماوات والأرض إن كان لهم شُرك فيها فلن تطيع أمرهم مثقال ذرة في السماوات ولا في الأرض، ذلك لأنهم لم يخلقوا مثقال ذرة فيهم، فتعالوا ننظر إلى هذا التحدي العظيم والشامل. وقال تعالى:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّـهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْ‌ضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْ‌كٍ وَمَا له مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ‌ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [سبأ].

    وكذب أعداء الله من شياطين البشر الذين افتروا على رسول الله، فإذا برزوا من عنده بيّتوا قولاً غير الذي يقوله عليه الصلاة والسلام من أجل ذلك وجدنا بين هذا الأحاديث والروايات المفتراة بينها وبين ما جاء في القرآن اختلافاً كثيراً كما نبأنا الله بهذه القاعدة لاكتشاف أحاديث اليهود المدسوسة بين الأحاديث الحقّ التي وردت عن رسول الله صلّى الله عليه وسلّم وذلك في أول هذا الخطاب في قوله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقرآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    فيا معشر علماء أمّة الإسلام إني أشهدكم وأشهد جميع المسلمين والنّاس أجمعين وأُشهد كلّ دابة في الأرض أو طائرٍ يطير بجناحيه بأني أكفر بأنّ الدجال يقول يا سماء أمطري فتمطر، وأكفر بأن المسيح الدجال يقول يا أرض أنبتي فتنبت، وأكفر بأنّ المسيح الدجال يحيي ميتاً قط بل لا يستطيع أن يحيي بعوضةً، فمن كفر معي بالطاغوت أن يفعل ذلك وآمن بما أنزله الله على محمدٍ - صلّى الله عليه وسلّم - في القرآن فقد اعتصم بحبل الله واستمسك بالعروة الوثقى لا انفصام لها، ومن آمن بهذه الخزعبلات التي ينفيها القرآن العظيم جملةً وتفصيلاً في آياتٍ محكماتٍ واضحاتٍ بيّناتٍ ثمّ ينبذ كتاب الله وراء ظهره ويؤمن بهذه الخزعبلات فقد كفر بالقرآن العظيم حبل الله المتين وغوى وهوى وكأنما خرَّ من السماء فتخطَفه الطير أو تهوي به الريح إلى مكانٍ سحيقٍ.

    وما قد ذكرت لكم إلا قليلاً من الآيات المحكمات التي تختلف مع هذه الروايات الباطلة، ولم يزل في القرآن مئات البراهين التي تنكر هذه الخزعبلات جملةً وتفصيلاً، وأتحدى جميع علماء المسلمين على مختلف فرقهم وطوائفهم أن يأتوا ببرهانٍ واحدٍ فقط فقط فقط من آيات القرآن تكون برهاناً لهذه الخزعبلات التي يهتز منها عرش الرحمن من شدّة غضب ومقت الرحمن الذي على العرش استوى، فهل يا معشر المسلمين همشتم القرآن إلى هذا الحد فنبذتموه وراء ظهوركم بحجّة أنه لا يعلم تأويله إلا الله؟ وإنما يقصد المتشابه، ثكلتكم أمهاتكم، لكن اليهود أخرجوكم عن المحكم الواضح والبيّن.

    فيا علماء المسلمين من كان له اعتراضٌ على خطابنا هذا فليتفضل للحوار مشكوراً ويبرهن للناس أنني من الخاطئين وأني على ضلالٍ مبينٍ حتى لا أُضلّ النّاس. وتباً له ألف تبٍّ وتبّ فهو لن يستطيع إلا أن يكفر بما أنزلهُ الله في هذا القرآن العظيم فيعتنق الأحاديث اليهوديّة التي تخالف حقائق آيات الله في القرآن العظيم ولا تنطبق مع كلمةٍ واحدةٍ من الآيات المحكمات التي جعلهنّ الله أساس عقيدة المؤمن في معرفته بالخالق، فهل من مبارزٍ بالعلم والمنطق؟ ومن قام بحذف خطابي هذا لأنه خالف هواه فقد حذف الحقّ من منتداه وإنَّ عليه لعنة الله والملائكة والنّاس أجمعين أو عليَّ إن كنت من الضالين المُضلّين، فما خطبكم يا معشر المشرفين هل إذا لم يجد أحدكم ما يقول يستشيط غضباً فيقوم بحذف الخطاب بغير حقٍّ؟ فما جريمتي التي لا تغتفر؟ أليس الله بأحكم الحاكمين؟ وما هو ذنبي يا هذا فهل نطقت بكلمةٍ من رأسي بل من كلام الله:
    {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المرسلات].

    الإمام ناصر محمد اليماني المهديّ المنتظر.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  3. افتراضي (۳) گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - ربیع الثانی - 1430 هـ
    11 - 04 - 2009 مـ
    ۲۲-فروردین-۱۳۸۸ه.ش.
    02:35 صباحاً
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

    بسم الله الرحمن الرحيم..
    آیا خداوند را مثل انسان فرض کرده و فرق خداوند با انسان را فقط در این است که خداوند یک چشم نیست؟ پاک و منزه است و شأن خداوند بسیار والاتر از این نسبت است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۱]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
    در این آیه محکم، خداوند به صراحت فتوا می‌دهد این اوست که باعث باریدن باران از ابر می‌شود...پاک و منزه است او....به این معنی که باران از آیات خداوند است و کسی جز او قادر به نزول آن نیست. پس چگونه با آیتی که از دلایل وحدانیت او به‌شمار می‌رود، به یاری کسی بشتابد که ادعای ربوبیت کرده است؟ پاک و منزه است او.....اگر این موضوع درست باشد که دیگر خداوند حجتی برعلیه ما ندارد .اما خداوند سبحان بهانه‌ای به دست ما نمی‌دهد و این حجت خداوند است که از همه دلایل بالاتر و قاطع‌تر است. در کتاب خداوند از این افترای بزرگ چیزی نمی‌یابم؛ بلکه [آنچه که در قرآن آمده است] تحدی خداوند است که می‌فرماید یک ذره در آسمان و زمین نیست که از باطل اطاعت کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}
    صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]

    زیرا اگر شما راست بگویید و وقتی مسیح دجال به آسمان بگوید ببار، آسمان ببارد یا به زمین بگوید برویان و زمین نیز برویاند؛ دیگر خدا حجتی بر ما ندارد؛ اما از این آیه به صورت کاملاً واضح و مشهود میتوان تحدی و مبارزه‌طلبی خداوند را دریافت:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}

    صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]
    این یعنی از آنجا که باطل در آفرینش آسمان و زمین دخالت و شراکتی نداشته؛ حتی یک ذره در تمام آسمان‌ها و زمین نیست که از مسیح دجال فرمان برد.. لذا ذره‌ای در آسمان و زمین از مسیح دجال اطاعت نخواهد کرد؛ منشأ فرود باران ابرهایی هستند که در اطراف زمین پراکنده‌اند نه آسمان دنیا [آسمان اول] ؛ ولی نزول باران از آیات الهی است و اگر خداوند تعالی قصد یاری رساندن به مسیح دجال را داشته باشد؛ چرا در این آیه می‌فرماید:
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} [الجاثية:۶].
    چرا که این آیاتی که به «حق برتو خوانده می‌شوند» از ادله وحدانیت خداوند است؛ از جمله:

    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم،
    این آیات، گواه و برهان یگانگی و وحدانیت خداوندند، پس چگونه ممکن است خداوند با آنها به دشمن خودکمک نماید. آیا نمی‌اندیشید؟
    شما چگونه علمایی هستید! به خداوند عظیم سوگند؛ با تمام احترامی که برای علمای امت قائل هستم اما الاغی که تفکر نمی‌کند نیز، این بهتان و حرف دروغ را باور نمی‌کند! شما چگونه از افترایی که مخالف تمام آیات محکم قرآن عظیم است پیروی می‌کنید؛ اینها [آیات قرآن و این حدیث] اختلاف زیادی باهم دارند و عقل و منطق نیز به همین علت قادر به پذیرفتن آن نیست؛ آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟
    ما بیش از هزار دلیل محکم از قرآن عظیم داریم که چنین باوری نسبت به فتنه دجال را رد می‌کنند؛ دشمنان خداوند می‌خواهند شما را از کتاب منحرف کنند و موفق شده‌اند مردم را از راه خدا دور کنند و چقدر کاری که می‌کنند زشت و ناپسند است. اما شما نمی‌توانید حتی یک دلیل از قرآن عظیم بیاورید که این [باور] را تأیید کند بلکه کاملاً برعکس، حکم خداوند حاکی از آیات وحدانیت اوست؛ که سزاوار هم نیست غیر آن آورده شود. به همین دلیل است که می‌بینید خداوند سبحان با تحدی و مبارزه‌طلبی، می‌فرماید:

    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}
    صدق الله العظيم [سبأ:۲۲]
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم،
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم،
    اما شما درحالی‌که تصور می‌کنید در شاهراه هدایتید، نسبت به آیاتی که دال بر وحدانیت خدوند است، کافر شده‌ اید ومنافقان شما را بعد از آنکه ایمان آوردید به انحرافی کشانده‌اند که منجر به این گردید [که در اصل] به تمام آیات محکم قرآن عظیم کافر شوید. حکم با خداوندی است که از هر حسابرسی سریع‌تر است. از خداوند به‌سوی او بگریزید چرا که دشمنان خداوند شما را از راه مستقیم منحرف کرده‌اند وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    امام مهدی ناصر محمد یمانی

    اقتباس المشاركة 4511 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..


    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - ربيع الثاني - 1430 هـ
    11 - 04 - 2009 مـ
    02:35 صباحاً

    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    بسم الله الرحمن الرحيم..
    فهل جعلت الله إنساناً وأن ليس الفرق إلا أنّ الله ليس بأعور؟ سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! وقال الله تعالى:
    {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} صدق الله العظيم [الشورى:11].

    وقال تعالى:
    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].

    والآية مُحكمةٌ يفتيكم الله فيها أنهُ هو الذي أنزل المطر من المزن، سُبحانه! بمعنى أنّ هذه آيةٌ من آيات الله فلا ينبغي أن يأتي بها سواه، فكيف يؤيّد بها من يدعي الربوبيّة وهي من آياته وبرهانَ وحدانيته، سُبحانه! إذاً لا حُجّة لله علينا إن صدّقنا ولكن الله لن يجعل لنا عليه سُلطاناً سُبحانه؛ بل لله الحُجّة البالغة، ولا أجد في الكتاب تصديقاً لهذا الافتراء الأعظم بل أجد التحدي من ربّ العالمين أنها لن تطيع أمر الباطل مثقال ذرةٍ من السماوات والأرض. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ} صدق الله العظيم [سبأ:22].

    وذلك لأنّ المسيح الدجال لو يقول يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت إذاً ليس لله حُجّة علينا إن كنتم صادقين وذلك لأنه تحدى في ذلك والآية واضحةٌ وجليةٌ:
    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}، بمعنى أنه لن يطيع المسيح الدجال مثقال ذرةٍ من السماء والأرض وذلك لأنّ الباطلَ لم يُشارك الله في خلق السماوات والأرض ولذلك لن يطيع أمره مثقال ذرةٍ من السماء والأرض برغم أنّ المطر لم يأتِ من السماء الدُنيا بل من المُزن حول الأرض وهي السحاب، ولكن نزول المطر من آيات الله وما دام سوف يؤيّد بآياته المسيح الكذاب فلماذا يقول الله تعالى: {تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ} [الجاثية:6]. أي تلك آيات الله الدّالة على وحدانيّته نتلوها عليك بالحقّ ومنها: {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم، فكيف يؤيّد بآياته عدوّه وهي البرهان على وحدانيته في الكتاب أفلا تعقلون؟

    فأيّ عُلماءٍ أنتم يا قوم! أقسم بالله العظيم لا يُصدق بهذا الإفك والزور والبُهتان حمارٌ لا يعقل؛ مع احترامي لعُلماء الأمّة. ولكن كيف تتبعون افتراءً يُخالف كافة الآيات المُحكمات في القرآن العظيم، وكذلك لا يقبله العقل والمنطق وبينهما اختلافٌ كثيرٌ؟ أفلا تتقون؟
    ولدينا أكثر من ألف دليلٍ من مُحكم القرآن العظيم على نفي هذه العقيدة المنكر في عقيدة فِتَنِ الدجال، وإنما يريد أعداء الله أن يفتنوكم عمّا جاء في الكتاب، وقد فعلوا وصدّوا عن سبيل الله ألا ساء ما كانوا يفعلون، ولكنكم لن تستطيعوا أن تأتوا ببرهانٍ واحدٍ من القرآن العظيم على إثبات ذلك بل سوف تجدون العكس تماماً يفتيكم الله أنّ آيات وحدانيّته لا ينبغي أن يأتي بها سواه، ولذلك تجدونه يتحدّى ويقول سُبحانه:

    {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ}

    {أَفَرَ‌أَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَ‌بُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾}

    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ}
    صـــدق الله العظيم

    ولكنكم كفرتم بآيات وحدانيته وتزعمون أنكم لا تزالون على الهدى، والمنافقون قد ردّوكم من بعد إيمانكم كافرين بكافة آيات الله في مُحكم القرآن العظيم، والحُكم لله وهو أسرع الحاسبين، ففروا من الله إليه فقد أخرجكم أعداؤه عن الصراط المُستقيم.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  4. افتراضي بیان خلیفه‌ای که بعد از آدم به خلافت رسید

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    28 - جمادى الأولى - 1430 هـ
    23 - 05 - 2009 مـ
    ۲-خرداد-۱۳۸۸ه.ش.
    02:46 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ــــــــــــــــــــ

    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم.
    [بیان خلیفه‌ای که بعد از آدم به خلافت رسید]

    بسم الله الرحمن الرحيم
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..

    همانا که هاروت یکی از نام‌هایی است که در کتاب به شیطان داده شده است. او خود ابلیس است که به دنبال [به دام کشیدن] ملک ماروت بود. ماروت جایگزین آدم و خلیفه خدا شد. خداوند با تبدیل او به انسان، شهوت را نیز در وی نهاد که باعث شد به سرعت دچار فتنه گردد. او از جمله ملائکه‌ای بود که تصور می‌کرد اگر خداوند او را به عنوان خلیفه انتخاب کند؛ به هیچ‌وجه در زمین فساد نخواهد کرد و از منتقدان سرسخت انتخاب آدم به مقام خلافت بود. او
    خود را شایسته‌تر از آدم می‌دانست چون فرشته‌ای بود که از نور آفریده شده بود. سپس به انسان تبدیل شد درحالی‌که از صنف ملائکه بود، اما به سرعت پیرو هوی وهوسش شد و متأسفانه از رحمت خداوند مأیوس گردید. شیطان به دنبال وی افتاد و او را به کفر و پیوستن به خود دعوت کرد. ماروت این دعوت را پذیرفت و به خداوند کافر گردید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿١٧٥وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ۚذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿١٧٦سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ ﴿١٧٧مَن يَهْدِ اللَّـهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿١٧٨وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩} صدق الله العظيم [الأعراف].
    هاروت و همتای اوماروت هر دو در آتش‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧}صدق الله العظيم، [الحشر]
    یأجوج و مأجوج از نسل آنها هستند و گروه دیگری نیز در میانشان هستند که دورگه‌اند. مادرانشان از نسل ملک هاروت که همان شیطان است، می‌باشند و پدرانشان شیطانی از نسل بشر هستند. این دو در «زمین دارای دو مشرق» ساکن بوده و روی به گمراهی کشیدن جن و انس کار می‌کنند. از آنجا که جنّیان تا قبل از شنیدن قرآن، باور نمی‌کردند کسی نسبت دروغ به خدا بدهد، سخنان شیاطین را باور می‌کردند تا اینکه قرآن حقیقت آنها را عیان ساخت. آنها (جنیان) گفتند:
    {وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥} صدق الله العظيم، [الجن]
    بدین معنی که جنیان حرف گروه دیگر را که از شیاطین جن وشیاطین انس بودند، باور کردند. از آنجا که جن و انس گمان می‌کردند کسی جرأت نسبت دروغ دادن به خدا را ندارد؛ حرف‌های شیاطین را باور کردند..به همین ترتیب انسان‌هایی هم که از نسل ماروت بودند؛ سخنان آنها را باور کرده و به جای عبادت خداوند، به سوی پرستیدن شیاطین رفته و لذا گمراه‌تر شدند.
    مهم این است که در «زمین دارای دو مشرق» اقوام زیر حضور دارند:
    اول: عالَم شیاطین جن که پدرشان فرشته‌ای از گروه جنیان یعنی ملک هاروت است که همان ابلیس است .
    دوم: عالَم انسان‌ها که پدرشان از ملائکه بود که این ملک ماروت است که به انسان تبدیل شد و نسل او شیطان‌پرست شدند.
    سوم: عالَم آخر نسل شیاطین بشرند که مادرانشان شیاطین مؤنث ولی پدرانشان شیاطین بشری هستند و نسل شیاطین مؤنث از نسل و ذریه انسان‌ها زاد و ولد کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖوَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨} [الأنعام].
    ملک ماروت همان انسانی است که شیطان به او گفت کافر شو و او پذیرفت و کافر شد. مقصود از انسان در این آیه «آدم» نیست، بلکه خلیفه‌ای است که بعد از آدم به خلافت رسید و خداوند او را به انسانی تبدیل کرد که دارای هوی و هوس بود. اول کار، این انسان تابع نفس خود گردید و سپس شیطان به دنبالش افتاده و او را به کفر دعوت کرد و با نیرنگ، به وی باوراند که مورد غفران خداوند قرار نمی‌گیرد. او هم از رحمت خداوند مأیوس شد، لذا این مقصود خداوند تعالی از این فرموده است:
    {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧}صدق الله العظيم، [الحشر]
    لذا می‌بینید که آیه به دو گروه اشاره دارد [صیغه مثنی] یک گروه ملک هاروت و ماروت و نسلشان که یأجوج و مأجوج هستند و گروه دیگر که دو رگه بوده و
    مادرانشان، شیاطین مؤنث و پدرانشان از انسان‌های همین عالم هستند که می‌بینید چگونه در روی زمین هم فساد می‌کنند و در حق مؤمن نه مراعات خویشاوندی را می‌کنند و نه تعهدی دارند. مأجوج، از نسل ملک ماروت بوده و در «زمین دارای دو مشرق» زندگی می‌کنند و بشر هستند و این فرموده خداوند تعالی در باره آنان است:
    {وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧} صدق الله العظيم [الجن].

    و متأسفانه
    به جای خداوند، شیاطین را می‌پرستند، طبق فرمایش خداوند تعالی در مورد آنچه که جنیانی که به قرآن گوش فرا داده بودند، از اخبار «زمین دارای دو مشرق» گفته‌اند:
    {وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧} صدق الله العظيم [الجن].
    اولین مکرشان این بود که یکی خود را خداوند و دیگری خود را مسیح فرزند خداوند معرفی نماید. اما زمانی که جنّیان به قرآن گوش فرا دادند، این حقیقت آشکار شد و به همین دلیل است که می‌گویند:
    {وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥} صدق الله العظيم [الجن].

    منظور جنیان از«سفیه‌شان»، شیطان است که ادعای خدایی کرده و همسر و فرزند نیز داشت. اما جنّیان از نبیّ خداوند مسيح عيسى‌بن‌مريم صلى الله عليه وآله وسلم اصلاً اطلاعی ندارند. شیطان و همتای او [ماروتّ خبر مسيح عيسى‌بن‌مريم صلى الله عليه وآله وسلم را کاملاً پنهان کرده‌اند تا در مورد فتنه مسیح کذاب فریبشان آشکار نشود. او ادعا می‌کند عیسی مسیح فرزند مریم است به همین علت هم به او مسیح کذاب گفته می‌شود. شیطان می‌خواهد خود را عیسی مسیح فرزند مریم خوانده و سپس ادعای خدایی کند؛ لذا خبر برانگیخته شدن مسيح عيسى‌بن‌مريم واقعی-صلى الله عليه وآله وسلم- کاملاً از زمین دارای دو مشرق پنهان شده‌است به طوری که جنّیان فکر می‌کنند
    بعد از نبیّ خداوند موسی، محمد رسول‌الله -صلى الله عليه وآله وسلم- برانگیخته شده‌است و نمی‌دانند بعثت محمد رسول‌الله، بعد از عیسی به وقوع پیوسته‌است و به همین دلیل خداوند تعالی سخنانی که جنّیان به قوم خود گفته‌اند را برایمان نقل می‌نماید که:
    {وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ﴿٢٩قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ} صدق الله العظيم [الأحقاف]
    خبر خداوند در مورد ناآگاهی جنّیان از اینکه قرآن بعد از عیسی فرستاده شده‌، حکمتی دارد تا به اجازه خداوند از مکر شیطان رانده شده و برنامه‌های آتی او باخبر شده و به اذن خداوند همه این مکرها را خنثی سازیم؛ من از جانب خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید...
    و آگاه باشید که ساکنان زمینی که دو مشرق دارد، چند گروه‌اند گروهی از آنها انسان هستند که پدرشان از ملائکه بوده است و گروه دیگر دورگه هستند که مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشراند که دانسته با شیاطین مؤنث ارتباط برقرار کرده و با پیروی از امر شیطان سعی در تغییر آفرینش خداوند [و ایجاد یک نسل جدید] دارند و به جای خداوند، دختران ابلیس را می‌پرستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    { وَمَن يُشْرِ‌كْ بِاللَّـهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا﴿١١۶ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿١١٧لَّعَنَهُ اللَّـهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿١١٨} صدق الله العظيم [النساء].
    کسانی که به جای خداوند، آگاهانه طاغوت را می‌پرستند، سهم شیطانند و ذریّه آنها، ساکنان جن و انس «زمین دارای دو مشرق» را گمراه می‌نمایند و آگاهانه در حال دادن نسبت ناحق به خداوند هستند. از آنجا که جنّیان فکر نمی‌کردند کسی جرأت داشته باشد به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ حرف‌هایشان را باور می‌کنند. همان‌گونه که پدران آنها در اینجا به شما دروغ گفته واز راه راست منحرفتان کردند و هم‌چنان در حال گمراه کردن شما هستند و آگاهانه به خدا نسبت دروغ می‌دهند..
    ای حق‌جوی محترم! آیا متوجه خبری که مهدی منتظر از ذکر[قرآن] بیان کرد، شدی؟ خداوند به قلبت نور داده و با دادن بصیرت نسبت به حق و مطهرکردنت [از شرک] در راه راست-صراط مستقیم- ثابت قدمت گرداند..
    می‌خواهم خبری به شما بدهم، اگر خداوند اراده نماید شما برای خلافت ملائکه در زمین قرار خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الأَرْضِ يَخْلُفُونَ } صدق الله العظيم، [الزخرف:۶۰]

    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    برادرتان امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی
    ـــــــــــــــــــــ

    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - ربيع الثاني - 1430 هـ
    11 - 04 - 2009 مـ
    ۲۲-فروردین-۱۳۸۸ه.ش.
    11:18 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــ

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداوند تعالی می فرماید:
    { إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ }صدق الله العظيم، [الأعراف:۲۷]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧} صدق الله العظيم [الحشر].
    منظور از همتای شیطان [قبیله] ملک ماروت است و فرزندانشان [یأجوج و مأجوج] و دورگه‌های شیاطین بشر هستند که از هر پشتی زادو ولد می‌کنند اما اکثر انسان‌ها نمی‌دانند.
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين
    الإمام ناصر محمد اليماني

    اقتباس المشاركة 4512 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    28 - جمادى الأولى - 1430 هـ
    23 - 05 - 2009 مـ
    02:46 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ــــــــــــــــــــ


    أخي الكريم إليك الردّ بالحقّ ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامُ على المرسلين والحمد لله رب العالمين..

    وإنّما الاسم هاروت أحد أسماء الشيطان بالكتاب وهو ذاته إبليس، وأتْبَع الملك ماروت لأنّ ماروت كان الخليفة البدل من بعد آدم وسرعان ما وقع في الفتنة بسبب الشهوة التي أوجدها الله فيه بعد أن حوّله إلى إنسانٍ ولكنّه كان من الملائكة ويزعم أن لو يصطفيه الله خليفةً فإنَّه لن يفسد في الأرض أبداً؛ بل هو كان من أشدّ المستنكرين كيف يصطفي الله آدمَ خليفةً! ويرى أنّه أولى من آدم فهو من الملائكة خلقه الله من نورٍ ثم جعله الله بشراً وكان من الملائكة وسرعان ما اتَّبع هواه وللأسف يئِس من رحمة الله ثم أتْبَعه الشيطان ودعاه إلى الكفر والانضمام معه ثم كفر بالله، وقال الله تعالى: {وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿١٧٥وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ۚذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿١٧٦سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ ﴿١٧٧مَن يَهْدِ اللَّـهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿١٧٨وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿١٧٩} صدق الله العظيم [الأعراف].


    وهؤلاء في النار الاثنان هاروت وقبيله ماروت، تصديقاً لقول الله تعالى: {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧} صدق الله العظيم [الحشر].

    وذريّتهم يأجوج ومأجوج بالإضافة إلى ذرية بينهما هجينة، أمهاتهم من ذريّات الملك هاروت وهو الشيطان وآباؤهم من شياطين البشر لديكم، وهؤلاء الصنفان شياطين الإنس والجنّ يعملون على إضلال الإنس والجنّ بالأرض ذات المشرقين وكانوا يصدقونهم بظنّهم أن لن يجرؤوا قول الكذب على الله، ولذلك كانوا يصدّقونهم، ولم يكشف لهم حقيقتهم إلا القرآن العظيم وقبل أن يسمعوه كانوا يصدقونهم، ولذلك قالوا: {وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥} صدق الله العظيم [الجن]، بمعنى أنَّ الجنّ كانوا يصدّقون صنفاً آخر وهم شياطين الجنّ وشياطين الإنس وكان يصدّقهم الإنس والجنّ بظنّهم أنّهم لن يجرؤوا أن يقولوا على الله كذباً، وكذلك كان يصدقهم صنفٌ من الإنس وهم من ذريّة ماروت ويعبدون الشياطين من دون الله فزادوهم رهَقاً.

    المهم لدينا في الأرض ذات المشرقين ما يلي :
    1 - عالَم الجنّ الشياطين وأبوهم ملك كان من الجنّ وهو الملك هاروت وهو نفسه ابليس.
    2 - وعالَم الإنس كان أبوهم من الملائكة وهو الملك ماروت فصار إنساناً وذريّته يعبدون الشياطين.
    3 - وعالَم آخر شياطين البشر ذريّات أناس منكم، أمهاتهم إناث الشياطين ولكنّ آباءهم منكم من شياطين البشر، وقد استكثرت إناث الشياطين من ذريّات الإنس، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖوَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨} [الأنعام].

    والملك ماروت هو الإنسان الذي قال له الشيطان اكفر فكفر، وليس المقصود به آدم؛ بل خليفة من بعد آدم وإنّما جعله الله إنساناً ذا شهوةٍ واتّبعَ هواه بادئ الأمر ثم أتْبَعه الشيطان ودعاه إلى الكفر وخدعه بأنّ الله لن يغفر له، فيئِس من رحمة الله. وذلك هو المقصود من قول الله تعالى: {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّـهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿١٧} صدق الله العظيم [الحشر].

    ولذلك تجدون الآية بالمثنى أولئك هم الملك هاروت وماروت، وذريّتهم يأجوج ومأجوج وخليط منكم أمهاتهم من إناث الشياطين وآباؤهم من البشر من هذا العالَم لديكم الذين ترونهم كذلك يفسدون في الأرض ولا يرقبون في مؤمنٍ إلاًّ ولا ذمَّة، والملك ماروت من ذريته مأجوج بالأرض ذات المشرقين وهم بشر وهم المقصودون بقول الله تعالى: {وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧} صدق الله العظيم [الجن].

    وللأسف يعبدون الشياطين من دون الله تصديقاً لقول الله تعالى عما قاله الجنّ عن أخبار عالَم الأرض ذات المشرقين الذين استمعوا للقرآن:
    {وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧} صدق الله العظيم [الجن].

    وكان مكرهم الأول أنّ أحدهم يقول إنَّه الله والآخر المسيح ابن الله ولكنّ الجنّ اكتشفت هذه الحقيقة يوم استمعوا للقرآن، ولذلك قالوا:
    {وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥} صدق الله العظيم [الجن].

    ويقصدون بسفيههم هو الشيطان الذي ادَّعى الربوبيّة واتّخذ صاحبة وولداً، ولكنّ الجنّ لا يعلمون مُطلقاً بنبيّ الله المسيح عيسى ابن مريم - صلّى الله عليه وآله وسلّم - و أُجريَ عليه تكتيم كامل من الشيطان وقبيله عن المسيح عيسى ابن مريم - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وذلك حتى لا يُكتشف أمر مكرهم في فتنة المسيح الكذاب والذي سوف يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم وهو كذّاب ولذلك يُسمّى المسيح الكذاب لأنّ الشيطان يريد أن يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم ويدّعي الربوبيّة، وأجرى تكتيماً كاملاً عن عوالِم الأرض ذات المشرقين عن بعث المسيح عيسى ابن مريم الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم، لدرجة أنّ الجنّ كانوا يظنون أنّ محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - بعثه الله من بعد نبيّ الله موسى، فهم لا يعلمون أنّ الله بعث محمداً رسول الله من بعد عيسى، ولذلك قصَّ الله لنا ما قاله الجنّ لقومهم، وقال الله تعالى:
    {وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ﴿٢٩قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ} صدق الله العظيم [الأحقاف:29-30].

    ولله حكمة من ذلك أنّ أخبرنا أنّ الجنّ لا يعلمون بأنّ القرآن أُنزل من بعد عيسى، ومن ثم علّمنا بمكر الشيطان الرجيم وخطّته المستقبليّة، وبإذن الله سوف أُفشلُ مكرَه بإذن الله جميعاً، وأعلمُ من الله ما لا تعلمون.

    واعلموا إنَّ عوالم الأرض ذات المشرقين صنفٌ منهم من الإنس كان أبوهم من الملائكة، وصنفٌ هجين من الإنس أمهاتهم من ذريّات الشياطين وآباؤهم من شياطين البشر لديكم وهم يعلمون ما يفعلون مع إناث الشياطين؛ أولئك الذين غيَّروا خلق الله طاعةً لأمر الشيطان ويعبدون بنات إبليس من دون الله، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿١١٧لَّعَنَهُ اللَّـهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿١١٨} صدق الله العظيم [النساء].

    فأولئك نصيب الشيطان منكم يعبدون الطاغوت من دون الله وهم يعلمون، وذريّاتهم يُضللون الجنّ والإنس بالأرض ذات المشرقين ويفترون على الله بغير الحقّ وهم يعلمون. وكانت الجنّ تصدّقهم بظنٍّ منهم أنّه لن يتجرّأ أحدٌ بالكذب على الله، كما يكذب عليكم آباؤهم ها هنا الذين ضللوكم عن الصراط المستقيم وما يزالوا، ويقولون على الله الكذب وهم يعلمون.

    فهل فهمت الخبر وبيان المهديّ المنتظَر للذكر أيّها الباحث عن الحق المحترم؟ نوَّر الله قلبك وطهَّرك وبصَّرك بالحق وثبّتك على الصراط المستقيم.


    وأُحيطكم علماً أن لو يشاء الله لجعل منكم أنتم ملائكةً في الأرض يخلفون، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الأَرْضِ يَخْلُفُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:60].

    وسلامٌ على المرسَلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
    الإمام ناصر محمد اليماني .
    _____________



    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - ربيع الثاني - 1430 هـ
    11 - 04 - 2009 مـ
    11:18 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــ

    بسم الله الرحمن الرحيم، قال الله تعالى: {إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ} صدق الله العظيم [الأعراف:27].

    وقال الله تعالى:
    {كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (16) فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ (17)} صدق الله العظيم [الحشر].

    وذلك هو قبيل الشيطان الملك ماروت وذريّتهم يأجوج ومأجوج ومعهم خليطٌ من ذريّات شياطين البشر وهم من كلّ حدْب ينسلون ولكن أكثر الناس لا يعلمون.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  5. افتراضي (۵) گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - جمادى الاولی - 1430 هـ
    24 - 05 - 2009 مـ
    ۳-خرداد-۱۳۸۸ه.ش.
    01:43 صباحاً
    ــــــــــــــــــ

    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.

    أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم
    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    ای دارس! آیا دلیل قاطعی داری که گروهی از جنیان در شب خاصی که در کتاب مسطور [لوح محفوظ] مقدر شده بود به حضور مردی [ یعنی محمد رسول‌الله صلی الله علیه و اله و سلم] رسیدند تا قرآن را برایشان بخواند؟ و آیا برهانی داری که ثابت کند او تمام قرآن را برایشان قرائت نموده است؟ حاشا لله... آنها قسمتی از قرآن را که رسول‌الله آن شب قرائت می‌کردند، شنیدند و وقتب قرائت ایشان تمام شد، برای دادن هشدار به سوی قوم خود بازگشتند. این در حالی بود که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از حضور آنها آگاهی نداشتند و بعد از نازل شدن آیات دریافت که گروهی از جنّیان حین ادای نافله شب؛ آیات را شنیده‌اند.تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    {قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً}صدق الله العظيم [الجن:۱]
    از آنجا که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم نمی‌دانست جنّیان به قرائت او گوش می‌دهند، تمام قرآن را برایشان نخواند. حتی اگر محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از حضور آنان آگاهی هم داشت، نمی‌توانست تمام قرآن را یک شبه و به سرعت بخواند؛ چرا که خداوند به او فرمان داده بود که قرآن را با طمأنینه [ترتیل] قرائت نماید، تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
    {يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَ‌تِّلِ الْقُرْ‌آنَ تَرْ‌تِيلًا ﴿۴﴾ إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا ﴿۵﴾ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾ إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ‌ سَبْحًا طَوِيلًا ﴿۷﴾ وَاذْكُرِ‌ اسْمَ رَ‌بِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿۸﴾ رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿۹﴾ وَاصْبِرْ‌ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْ‌هُمْ هَجْرً‌ا جَمِيلًا ﴿۱۰﴾ وَذَرْ‌نِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا ﴿۱۱﴾ إِنَّ لَدَيْنَا أَنكَالًا وَجَحِيمًا ﴿۱۲﴾ وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۳﴾ يَوْمَ تَرْ‌جُفُ الْأَرْ‌ضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَّهِيلًا ﴿۱۴﴾ إِنَّا أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْكُمْ رَ‌سُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْ‌سَلْنَا إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ رَ‌سُولًا ﴿۱۵﴾ فَعَصَىٰ فِرْ‌عَوْنُ الرَّ‌سُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِيلًا ﴿۱۶﴾ فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْ‌تُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ﴿۱۷﴾ السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ‌ بِهِ ۚ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿۱۸﴾ إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَ‌ةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَ‌بِّهِ سَبِيلًا ﴿۱۹﴾}صدق الله العظيم [المزمل]

    ایشان حتی اگر به سرعت نیز قرآن را قرائت می‌نمود [با هر سرعتی که باشد] ، قادر نبود در طول یک شب یعنی از زمان عشاء تا نصف شب یا کمتر ازآن [اشاره به آیه سوم همین سوره] و حتی تا صبح تمام قرآن را برای آنها بخواند. او قرآن را همان‌گونه که خداوند فرمان داده بود با طمأنینه و آرام قرائت می‌فرمود. این خداوند است که [مدت] شب و روز را تعیین فرموده‌است و ایشان حتی اگر سریع قرائت می‌نمود،قادر نبود قرآن را در یک شب به صورت کامل بخواند. متن قرآن بسیار است و نه محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم و نه کسانی که با وی بودند، قادر به قرائت تمام قرآن در طول یک شب نبودند به همین علت نیز خداوند از آنها درگذشت و از ایشان نخواست که همه قرآن را یک شبه تلاوت نمایند بلکه فرمود هرچقدر که برایشان میسر است قرائت شود. خداوند تعالی فرموده است:
    {إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۲۰﴾}صدق الله العظيم [المزمل]
    لذا دلیل خود برای اثبات اینکه محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم در طول یک شب تمام قرآن را برای آنها تلاوت نمود را بیاورید. درحالی‌که آنچه که [در قرآن] پیدا می‌کنی این است که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم و صحابه برگزیده که با ایشان بودند قادر به قرائت کامل قرآن در طول یک شب نبودند، لذا خداوند می‌فرماید «هرچقدر که برایشان میسر است تلاوت کنند» :
    {إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۲۰﴾}صدق الله العظيم [المزمل]
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 4513 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    29 - جمادى الأولى - 1430 هـ
    24 - 05 - 2009 مـ
    01:43 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ــــــــــــــــــ



    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..

    أيها الدارس! فهل عندك سُلطانٌ بهذا أنّ النفر من الجنّ ليلةَ حضروا بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور على رجلٍ يتلو القرآن وهو محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم؛ فهل لديك برهانٌ أنّه قرأ لهم القرآن كُلَّه؟ حاشا لله! وإنما استمعوا لما تُلي من القرآن تلك الليلة فلما قُضي ولَّوا إلى قومهم مُنذرين؛ بل لم يكن يعلم بهم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، وإنّما أُوحي إليه من بعد ذلك أنّه استمع إليه نفرٌ من الجنّ أثناء نافلة الليل. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً} صدق الله العظيم [الجن:1].

    وبما أنّ محمداً رسولَ الله صلّى الله عليه وآله وسلم لم يتلُ لهم القرآن جميعاً لأنّه لا يعلم تلك الليلة أنّه يستمع إليه نفرٌ من الجنّ، ولو علم بهم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم لما استطاع أن يتلو عليهم القرآن جميعاً في ليلةٍ واحدةٍ، وذلك لأنّه لا يتلوه سريعاً بل أمره الله أن يتلوه بالترتيل شيئاً فشيئاً. تصديقاً لقول الله تعالى: بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
    {يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ (1) قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (2) نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا (3) أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَ‌تِّلِ الْقُرْ‌آنَ تَرْ‌تِيلًا (4) إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا (5) إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا (6) إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ‌ سَبْحًا طَوِيلًا (7) وَاذْكُرِ‌ اسْمَ رَ‌بِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا (8) رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا (9) وَاصْبِرْ‌ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْ‌هُمْ هَجْرً‌ا جَمِيلًا (10) وَذَرْ‌نِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا (11) إِنَّ لَدَيْنَا أَنكَالًا وَجَحِيمًا (12) وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا (13) يَوْمَ تَرْ‌جُفُ الْأَرْ‌ضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَّهِيلًا (14) إِنَّا أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْكُمْ رَ‌سُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْ‌سَلْنَا إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ رَ‌سُولًا (15) فَعَصَىٰ فِرْ‌عَوْنُ الرَّ‌سُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِيلًا (16) فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِن كَفَرْ‌تُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا (17) السَّمَاءُ مُنفَطِرٌ‌ بِهِ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا (18) إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْكِرَ‌ةٌ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَ‌بِّهِ سَبِيلًا (19)} صدق الله العظيم [المزمل].

    بل حتى ولو قرأه سريعاً ومهما كانت سرعته لا يمكن أن ينتهي من تلاوته من بعد العشاء إلى نصف الليل أو أنقص من نصف الليل بقليل؛ بل حتى ولو إلى الصباح لما استطاع أن يحصي لهم القرآن كُلّه، فهو يُرتّله ترتيلاً كما أمره ربه ولم يقرأه سريعاً ولو قرأه سريعاً لما أحصاه يا أيها الدارس لأنّ الله يُقدِّر الليل والنهار ولن يستطيع أن يحصي القرآن في ليلةٍ واحدةٍ والقرآن كثيرٌ، ولا ولن يستطيع محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أن يحصي القرآن كُلّه ولا الذين معه، ولذلك عفى الله عنهم أن يقرأوا القرآن كُله في ليلة، وقال لهم أن يقرأوا ما تيسر من القرآن. وقال الله تعالى:
    {إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (20)} صدق الله العظيم [المزمل].

    فهات بُرهانك أنّ محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم تَلا عليهم القرآن كُلّه في ليلةٍ واحدةٍ، ولكنك تجد الله يفتيك أنهُ لا يستطيع أن يحصي القرآن في ليلةٍ محمدٌ رسول الله ولا الذين معه من صحابته الأخيار، ولذلك قال الله لهم أن يقرأوا ما تيسر:
    {إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَي اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (20)} صدق الله العظيم [المزمل].

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  6. افتراضي بیان امام مهدی درمورد بهشتی که پدرمان آدم علیه الصلاة و السلام از آن اخراج شد...

    - 6 -
    الإمام ناصر محمد الیمانی
    19 - ذوالحجة - 1429 هـ
    18 - 12 - 2008 مـ

    ۲۸-آذر-۱۳۸۷ه.ش.
    03:21 صباحاً
    ــــــــــــــــــ


    گفتاری مختصر درمورد مسیح کذاب بی‌شرم
    بیان امام مهدی درمورد بهشتی که پدرمان آدم علیه الصلاة و السلام از آن اخراج شد...

    بسم الله الرحمن الرحیم
    والصلاة والسلام على خاتم الأنبیاء والمُرسلین مُحمد رسول الله صلى الله علیه وآله وسلّم والتابعین للحق إلى یوم الدین، وبعد..
    این سؤال من است ای پرسشگر:
    آیا خداوند سبحان به ملائكه گفت كه خلیفه‌اش را در «جنة المأوى» نزد سدرة المنتهی جای می‌دهد و سپس او را خلق کرد و از كلمات قدرتش در او دمید و به آنان [ملائكه] دستور داد كه برای او سجده كنند؟ و جواب تو را می‌‌دانم، خواهی گفت كه خداوند می‌‌فرماید :
    { وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمین ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمی‌عًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]
    پس جواب خداوند را ببین كه می‌فرماید :
    { وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
    و هم چنین این فرموده خداوند تعالی :
    { وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة وَكُلَا مِنْهَا رَغَداً حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ. فَأَزَلَّهُمَا الشّیطان عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ }صدق الله العظیم
    پس در همه آیاتی كه در این باره آمده است تدبر كنید تا از چیزی باخبر شوید که پیش از این نمی‌دانستید، در آیات محکم كتاب كه در این موضوع آمده است تدبر كنید و خواهید دانست، خداوند تعالی می‌فرماید :
    { وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا یا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖوَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمیعًا ۖ فَإِمَّا یأْتِینَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِینَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآیاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾ }صدق الله العظیم [البقرة]

    خداوند تعالی می‌‌فرماید :
    { إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ } صدق الله العظیم [آل عمران:۵۹]
    خداوند تعالی می‌فرماید :
    { یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیراً وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَتَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَیكُمْ رَقِیباً (۱)}صدق الله العظیم [النساء]
    هم چنین می‌‌فرماید :
    { یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ }صدق الله العظیم [الحجرات:۱۳]
    خداوند می‌‌فرماید :
    { هُوَ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیسْكُنَ إِلَیهَا }صدق الله العظیم [الأعراف:۱۸۹]
    خداوند می‌‌فرماید :
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]
    هم چنین در آیه دیگری خداوند می‌‌فرماید :
    { مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِیهَا نُعِیدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى }صدق الله العظیم [طه:۵۵]
    خداوند تعالی می‌‌فرماید :
    { وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٦﴾ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ أَن یكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣١﴾ قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَیكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ یوْمِ الدِّینِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَی مُسْتَقِیمٌ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾ }صدق الله العظیم [الحجر]
    وخداوند می‌فرماید :
    {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَأَیتَكَ هَـٰذَا الَّذِی كَرَّمْتَ عَلَی لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ یوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّیتَهُ إِلَّا قَلِیلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا یعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِیلًا ﴿٦٥﴾ } صدق الله العظیم [الإسراء]
    خداوند می‌‌فرماید :
    { وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِیسَ كَانَ مِنْ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً } صدق الله العظیم [الكهف:۵۰]
    و خداوند تعالی فرمود:
    { وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ } صدق الله العظیم [طه]

    وبعد از تدبر، مطالبی را درمی‌یابید که پیش از این نمی‌دانستید. این موضوعات در ادامه می‌آیند:
    ۱- خداوند آدم را در جنت المأوی و در کنار سدرةالمنتهی جای نداد، بلکه او خلیفه خدا در زمین شد. این بدان معنی است که بدون شک و تردید خداوند در زمین بهشتی دارد و برای جنیان ساکن آن خلیفه‌ای تعیین کرده است، به همین جهت به ملائکه فرمان می‌دهد که از فرمان خلیفه پیروی و برای خداوند سجده کنند. از خلال این آیات می‌توان استنباط کرد که از همان آغاز خلافت برای زمین در نظر گرفته شده بود ودلیل آن فرموده خداوند تعالی است که:
    { وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً }صدق الله العظیم
    ۲- پس از این، استنباط می‌‌كنیم كه این زمین [زمین ما] بهشتی از[بهشت‌های] خدا را در خود دارد و دلیل آن فرموده خداوند است :
    { وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة فَكُلاَ مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمینَ }صدق الله العظیم
    ۳- سپس استنباط می‌‌كنیم كه خداوند به ابلیس دستور داد كه از آن [بهشت زمینی] خارج شود، سپس ابلیس درخواست كرد تا خداوند به او مهلت دهد تا در همان جا كسی را كه خداوند بر او مكرم كرده [آدم] فریب دهد. شیطان از روی مبارزه طلبی این [مهلت] را درخواست كرد، و خداوند نیز درخواست او را اجابت كرد اما آدم را از او برحذر داشت و آدم [نیز] مبارزه طلبی ابلیس و اعلان دشمنی با آدم و همسرش و تمامی فرزندانشان را شنید و این از فرموده خداوند تعالی استنباط می‌‌شود كه می‌‌فرماید :
    {فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ﴿١١٩﴾فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾ }صدق الله العظیم [طه]

    ولی خداوند به شیطان وعده داد كه او را با سرافكندگی و خواری و شكستی خفت بار از بهشت [داخل زمین] اخراج و وارد جهنم می‌‌كند و این چه بد عاقبتی است. خداوند تعالی می‌‌فرماید :
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿٢٥﴾ }صدق الله العظیم [الأعراف]

    ۴- پس برای شما آشكار می‌‌شود كه این خروج از زمین به زمین است یعنی از داخل زمین به خارج آن و آن همان تنزل [هبوط] از زندگی راحت و مرفه [نعیم] به معیشت سخت [حضیض] ودر حقیقت خروج از بهشت [داخل زمین] به بدبختی و مشقت و سختی است، یعنی همین جایی كه شما هم اكنون زندگی می‌‌كنید. زیرا كه خداوند به ابلیس مهلت داد تا در این بهشت بماند. درخواست ابلیس از روی مبارزه طلبی بود تا آدم و همسرش را به فتنه اندازد تا جایی که از فرمان خداوند سرپیچی کرده و تابع اوامر ابلیس گردند. سپس خداوند با درخواست ابلیس موافقت کرد و آدم و همسرش را از ابلیس برحذر داشت تا آنها را از عزت و رفاه خارج و به سوی شقاوت و بدبختی نکشاند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید :
    {وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا یا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا یخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَیهِ الشَّیطَانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا یبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾}صدق الله العظیم [طه]

    ای مسلمانان و تمامی مردم! بدانید او همان شیطان است؛ او مسیح دجال است و هم چنان در بهشت خداوند در زمین و زیر خاک مانده و آن جا بهشت فتنه است. مسیح دجال آنجاست و می‌خواهد با آن شما را فریب دهد؛ ولی خداوند وعده [دست یابی به] آن را درهمین دنیا و قبل از بهشت آخرت به شما داده است. خداوند در آن زندگی خوبی برای شما تدارک دیده؛ در زمینی که [تاکنون] پای شما به آن نرسیده و خداوند شما را وارث این زمین و دیار قرار خواهد داد. خداوند به مسلمین وعده فرموده است که:
    { وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا }صدق الله العظیم [الأحزاب:۲۷]
    و آن زمین همان زمینی است كه [تاکنون] هیچ مسلمانی از امت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به آنجا گام ننهاده است. پس چنانچه از شیطان پیروی كنید و در برابر خلیفه خداوند امام مهدی نافرمانی كنید آن را از دست خواهید داد و شیطان جز دروغ، وعده‌ای به شما نمی‌‌دهد. چنان‌چه از مسیح دجال شیطان رجیم پیروی كنید آن را بدست نخواهید آورد. آن [زمین] در دست آدم و همسرش بود تا این كه از فرمان پروردگارشان سرپیچی و حرف شیطان را باور كردند پس، از آن مقام عزت و آسایش خارج شدند و شما نیز چنان‌چه از فرمان خداوند نافرمانی وعصیان كرده و وعده شیطان رجیم را باور كنید [از آن] محروم خواهید ماند. پس شیطان با آن باعث فتنه شما نشود همان‌طور كه والدین شما را از آن اخراج كرد كه خداوند تعالی شما را از فتنه او برحذر داشته و می‌‌فرماید :
    {یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّكُمُ الشَّیطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیكُم مِّنَ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِیهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یرَاكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾}صدق الله العظیم [الأعراف]
    و محمد رسول‌الله شما را از طول مدت روز در آن زمین كه شیطان ساكن آن است آگاه نموده و فرموده كه روز دجال مانند یك سال از سال‌های شماست ایشان فرموده است : [ یومه كسنة ] یعنی روز دجال مانند یك سال از سال‌های شماست .
    ای مردم من با علم حقیقی با شما صحبت می‌‌كنم و شما در همین زندگی دنیا آن را در واقعیت خواهید دید. من از خزعبلات شما كه عقل و منطق آن را نمی‌‌پذیرد، پیروی نمی‌‌كنم و ما بهشت فتنه را كه باعث فتنه آدم شد را برایتان شرح دادیم. آدم می‌‌خواست در آنجا بماند، ولی شیطان او را ترساند و به او گفت كه خداوند آنها را به این دلیل از خوردن از آن درخت منع كرده است كه آن دو [آدم و همسرش] در آن بهشت فرشته جاودان نمانند و آنها به طمع جاودانگی از آن درخت خوردند. پس شیطان همان‌طور كه والدینتان را از آن بهشت خارج كرد، شما را فریب ندهد و من ناصح امین شما هستم . این بهشت در زیر خاك قرار داشته [داخل زمین] وازآن خداوند است طبق فرموده خداوند تعالی:
    { لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَافِی الأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى }صدق الله العظیم [طه:۶]
    و این زمین دارای دو مشرق از دو جهت مقابل است و همان زمین ذات المشرقین [دارای دو مشرق] است و مشرق‌های آن، همان دو مغرب آن است و پروردگار آن الله است نه دشمن خدا و دشمن شما مسیح دجال؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { رَبُّ المَشْرِقَینِ وَرَبُّ المَغْرِبَینِ }صدق الله العظیم [الرحمن:۱۷]
    به این معنی كه آن زمین دارای دو دروازه است یكی در طرف جنوب و دیگری در منتهی الیه طرف شمال و بزرگترین فاصله بین دو نقطه بر روی زمین بین این دو دروازه است طبق فرموده خداوند تعالی :
    { حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ یا لَیتَ بَینِی وَبَینَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَینِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ }صدق الله العظیم [زخرف:۳۸]
    زیرا كه طولانی‌ترین فاصله بین دو نقطه در این زمین؛ فاصله بین دو نقطه مشرق است زیرا در دو جهت متقابل قراردارند و خورشید از دروازه جنوبی بر آن طلوع می‌‌كند و اشعه خورشید از این زمین پوشیده [مفروش] رد شده و از دروازه شمالی خارج می‌‌شود زیرا كه خداوند این زمین را صاف و هموار نموده و با سبزه پوشانده است طبق فرموده خداوند تعالی :
    {وَالسَّمَاءَ بَنَینَاهَا بِأَیدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾}صدق الله العظیم [الذاریات]
    به این معنی كه خداوند آن را صاف و هموار نموده به طوری كه اگر یكی از شما در یكی از دروازه‌ها باشد خورشید را در آسمان در مقابل دروازه دیگر خواهد دید طبق فرموده خداوند تعالی:
    { وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ } صدق الله العظیم.
    آن زمینی است كه خداوند آن را برای استراحت قرار داده است و که در آن میوه‌ها و نخل‌های پرشکوفه است، و دانه‌هایی که همراه با ساقه و برگ‌اند، و گیاهان خوشبو طبق فرموده خداوند تعالی:
    {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿
    ١٠﴾فِیهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیحَانُ ﴿١٢﴾فَبِأَی آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ﴿١٣﴾}صدق الله العظیم [الرحمن]
    و این فرمایش خداوند را به شما یادآوری می‌‌كنم:
    { فَبِأَی آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ }صدق الله العظیم

    این زمینی است كه پای شما به آن جا نرسیده است. در این زمین تونلی در مقابل و پیشگاه شماست که از آیات خداوند و از آیات تصدیق به این قرآن عظیم است؛ قرآنی كه شما آن را مهجور و متروک قرار دادید پس كدامین نعمت خداوند را تكذیب می‌‌كنید ای جماعت كافر از انس و جن ؟
    وخداوند تعالی می‌‌فرماید:

    { فاذكروا آلاء الله لعلكم تفلحون } صدق الله العظیم.
    و می‌‌بینم كه جاهلان به این دلیل كه خود را به آنها نشان نمی‌دهم؛ مرا تكذیب می‌‌كنند با وجود این كه من از كتاب خداوند با آنها سخن می‌‌گویم و آنان به آن ایمان دارند، اما آن را مهجور و متروک رها کرده‌اند و حجتشان این است كه چرا علناً برای آنها ظاهر نمی‌‌شوم؟ آیا اگر در برابر آنان ظاهر شوم؛ سخن دیگری به آنان خواهم گفت؟ پس چه فرقی می‌‌كند مادامی ‌‌كه آنها به حقّ كه جلوی آنهاست ایمان نمی‌‌آورند. روی پیشانی من هم نوشته نشده است: امام مهدی منتظر. من بشری مثل شما هستم كه بیان حق قرآن را به شما یاد می‌‌دهم وآن را از خود قرآن استنباط می‌‌كنم. آیا شما زمینی را كه به شكل تونلی در داخل زمین است و آیات خداوند در آن نهاده شده است تصدیق نمی‌‌كنید؟ طبق فرموده خداوند تعالی :
    { فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِی نَفَقًا فِی الْأَرْ‌ضِ } [الأنعام:۳۵]
    و من می‌‌خواهم قبل از این كه مسیح دجال به جنگ ما بیاید به جنگ او بروم و منتظر نمی‌مانم او به جنگ ما بیاید، چون می‌ترسم با ملكوتی كه شما را از آنجا بیرون رانده شما را به فتنه انداخته و بتواند از مردم امت واحدی بر پایه كفر بسازد. ما بر آنها پیروزیم و خداوند می‌‌خواهد شما را امت واحدی بر پایه حق قرار دهد و چنان چه مسیح دجال شما را به كفر دعوت كند [با توجه به فتنه مُلكی كه در داخل این زمین است]، از او تبعیت خواهید كرد اما آن [تنها] زینت و زخرف و زرق‌وبرق زندگی دنیوی است و شیطان نمی‌‌خواهد كسی جز کسانی که به خدا كفر ورزیده و پیرو شیطان شده و نسبت به امام مهدی نافرمان هستند، وارد آن شوند. به پروردگار با عزت و جلال قسم كه او را با خواری و سرافكندگی از آنجا بیرون خواهم كرد او و همه سربازانش از نسل بشر از یهود را كه پدرا‌نشان بشر و مادرانشان از شیاطین مؤنث جن هستند. آنان با تغییر خلقت خدا با شیاطین مؤنث جماع می‌‌كنند و حاصل آن نزد مسیح دجال شیطان رجیم به دنیا می‌آید. و ما به اذن خداوند عزیز و حكیم بر آنها پیروزیم و خداوند من و یارانم را وارث زمین و دیار و اموال آنها درسرزمینی خواهد کرد كه در آن پای نگذاشته‌اید. تصدیق وعده حق خداوند تعالی كه می‌‌فرماید :
    {وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً(۲۷)}
    صدق الله العظیم [الأحزاب]
    اما این فرموده خداوند تعالی:
    { وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِیارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ }

    به محمد رسول‌الله -صلى الله علیه وآله وسلم- و یارانش اختصاص دارد
    اما فرموده خداوند تعالی :
    { وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیراً }
    مقصود خداوند امام مهدی و حزبش هستند و اینان همان حزب محمد رسول‌الله -صلى الله علیه وآله وسلم هستند و همه ما حزب خداوند هستیم و حزب خداوند پیروز است. خداوند ما را وارث ملكوت آن زمین و اموال خواهد كرد. آن زمینی است كه خداوند به شما وعده آن را داده و پای هیچ مسلمانی تاکنون به آن نرسیده است و آن بهشت فتنه است كه كاخ‌هایش از نقره است و در كاخ‌ها از طلا و زخرف و زرق و برق و آسانسورهایی که با آنها بالا می‌‌روند . مسیح دجال كه مردم را به كفر دعوت می‌‌كند و به ناحق ادعای خدایی می‌‌كند بر آن تسلط یافته است و به كفار این دیار كه سقف‌هایش از نقره و درب‌هایش طلاست وعده می‌‌دهد و می‌‌خواهد مردم را به امتی واحد بر پایه كفر مبدل سازد اما وعده شیطان چیزی جز دروغ و فریب نیست، و این همان بیان فرموده خداوند تعالی است كه می‌‌فرماید :
    { وَلَوْلَا أَن یكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُیوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَیهَا یظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾ وَلِبُیوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَیهَا یتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا ۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا ۚ وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿٣٥﴾ } صدق الله العظیم [الزخرف]
    و اگر خداوند با بعثت مهدی منتظر و بیان حق قرآن شما مسلمانان را شامل فضل خود نکرده بود شما نیز به جز عده قلیلی همراه مردم از شیطان تبعیت می‌‌كردید زیرا كه شیطان همان مسیح دجال است كه می‌‌خواهد مردم را به یک امت واحد کافر بدل کند و خداوند مرا بر ضد او مبعوث كرده تا ازمردم امتی واحد تشکیل دهم که در مسیر هدایت و در صراط مستقیم هستند.
    و چنان چه خداوند همه سربازانش از پشه و مافوق را در حضور بنده‌اش [مهدی] گرد آورد، حاصلی جز کفر و انکار بیشتر مسلمان امروز ندارد؛ چون آیات تصدیق در كتاب، در نزد مسلمانان تغییر یافته و آنان به خداوند دروغ بسته و معتقدند خداوند با آیات و نشانه‌های خود دعوت باطل را تایید می‌كند. آنها می‌گویند خداوند مسیح دجال را با آیاتش تایید می‌‌كند؛ چگونه خداوند باطل را با آیات تصدیقش تایید می‌‌كند آیا اندیشه نمی‌‌كنید ؟
    پس اگر خداوند لشکریان خود را از پشه گرفته تا مافوق آن و هم چنین تمام مخلوقات آسمان‌ها و زمین را بر ضد مسیح دجال و سپاهش و برای یاری امام مهدی بفرستد، مسلمانان خواهند گفت كه او همان مسیح دجال است با وجود این كه من ادعای ربوبیت نمی‌‌كنم و پناه می‌‌برم به خداوند. ولی آنها به دعوت حقم نگاه نخواهند كرد بلكه به زیادی آیات تصدیق از آسمان‌ها وزمین می‌نگرند؛ پس چنان چه خداوند سربازان مهدی را از همه آسمان‌ها و زمین بر آنها محشور سازد خواهند گفت كه این امام كه خداوند او را با همه این آیات تایید نموده مسیح دجال است كه محمد ما را از او برحذر داشته و گفته كه خداوند ملكوت همه چیز را به او خواهد داد
    .پس ای مسلمانان امروزی آیات تصدیق حاصلی جز بیشتر کردن کفر شما ندارد؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی :
    { وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیهِمُ الْمَلائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَیهِمْ كُلَّ شَیءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِیؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ یشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ یجْهَلُونَ(۱۱۱) } صدق الله العظیم، [الأنعام]
    و علت این است که شما روش و قاعده حق کتاب را تغییر داده و باطل را تصدیق و حق را تکذیب نمودید و از باطل و دروغ تبعیت کردید و قسم به حقّ و سزاوار است که حق را بگویم: کسانی که معتقدند خداوند باطل را با آیاتش تایید می‌کند از سرسخت‌ترین کافران نسبت به حقّ در کتاب هستند؛ بلکه کفار امت‌های پیشین از آنها عاقل‌ترند. حتی فرعون از آن مسلمانی که عقیده دارد خداوند با آیاتش باطل را تایید کند عاقل‌تر است زیرا فرعون می‌داند که پروردگارِحقّ، با آیات تصدیق، دعوت حقّ اولیای خود را تایید می‌‌كند، پاسخ فرعون به رسول خدا موسی علیه السلام كه او را به پروردگار جهانیان دعوت می‌‌كند ببینید :
    { قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا رَ‌بُّ الْعَالَمینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِینَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بُّكُمْ وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِی أُرْ‌سِلَ إِلَیكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَینَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَیرِ‌ی لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِی ثُعْبَانٌ مُّبِینٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ یدَهُ فَإِذَا هِی بَیضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ینَ ﴿٣٣﴾ }صدق الله العظیم [الشعراء]

    پاسخ فرعون به موسى را نگاه كنید:
    { قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَیءٍ مُّبِینٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٣١﴾ }
    زیرا اگر خدای موسی پروردگار حقّ باشد، دعوت حقّ را با آیات [معجزه] تصدیق و تایید خواهد كرد و بنابراین فرعون حكم كرد كه چنان چه موسی آیات
    [معجزه] تصدیق از پروردگار حقی كه او را فرستاده بیاورد از راستگویان خواهد بود و بنابراین فرعون قبل از این كه موسی آیات رابه او نشان دهد؛ آیات [معجزه] را حكم‌‌ بین خود و موسی قرارداد.
    اما شما مسلمانان كه اعتقاد داريد خداوند آياتش را براي تصديق دعوت باطل و همچنين تصديق دعوت حق می‌فرستد چهارپايان هم ازاينان عاقل‌ترند بلكه اينان گمراه‌ترند .
    و ما این عقیده باطل را درهم کوبیدیم
    أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 4514 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 6 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    19 - ذو الحجة - 1429 هـ
    18 - 12 - 2008 مـ
    03:21 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر
    وسؤال إلى السائل والإجابة على سؤاله ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..

    إليك سؤالي أيها السائل والسؤال هو:
    هل الله سُبحانه وتعالى قال لملائكته بأنّه جاعلٌ في جنة المأوى عند سدرة المُنتهى خليفةً فإذا سوّاه ونفخ فيه من روحه أمرهم الله أن يكونوا له ساجدين؟ وأعلم بجوابك علينا وسوف تقول. قال الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٣٦﴾ فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    فانظر لقول الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً} صدق الله العظيم، وكذلك إلى قول الله تعالى: {وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة وَكُلَا مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمِينَ. فَأَزَلَّهُمَا الشّيْطان عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ} صدق الله العظيم، فتدبّروا كافة الآيات التي وردت في هذا الشأن وسوف تعلمون ما لم تكونوا تعلمون، فتدبّروا الآيات المُحكمات التي وردت في أمّ الكتاب في هذا الشأن وسوف تعلمون. قال الله تعالى:
    {وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٣٤﴾ وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٣٥﴾ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٣٦﴾فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧﴾ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٣٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    وقال تعالى:
    {إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ} صدق الله العظيم [آل عمران:59].

    وقال تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴿١﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    كما قال:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ} صدق الله العظيم [الحجرات:13].

    وقال تعالى:
    {هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا} صدق الله العظيم [الأعراف:189].

    وقال تعالى:
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    كما قال في الآية الأخرى:
    {مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى} صدق الله العظيم [طه:55].

    وقال تعالى:
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٦﴾ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٢٨﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٢٩﴾ فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الحجر].

    وقال تعالى:
    {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلًا ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وقال تعالى:
    {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِيسَ كَانَ مِنْ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً} صدق الله العظيم [الكهف:50].

    وقال تعالى:
    {وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾} صدق الله العظيم [طه].


    ومن بعد التدبر سوف تعلمون ما لم تكونوا تعلمون بما يلي :

    1- إن الله لم يجعل آدم خليفةً في جنة المأوى عند سدرة المُنتهى بل جعله خليفةً في الأرض، بمعنى أنه يوجد لله جنة في الأرض بلا شكّ أو ريبٍ وهي التي جعل الله فيها خليفة على من كان فيها من الجنّ، وكذلك أمر الملائكة بالطاعة لخليفة ربهم سجوداً لله، ويُستنبط من تلك الآيات دليل الخلافة أنّها في الأرض من بادئ الأمر والدليل قول الله تعالى: {وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً} صدق الله العظيم.

    2- ومن ثم نستنبط بأنّ هذه الأرض فيها جنة لله والدليل قول الله تعالى: {وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الجنَّة فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنْ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.

    3- ثم نستنبط أنّ الله قد أمر إبليس بالخروج منها ثم طلب من الله أن يُنظِرَه فيها حتى يفتن من كرّمه الله عليه! وطلب الشيطان من الله هذا الطلب من باب التحدي لئن أخّره ثم أجابه الله لطلبه وحذّر آدم منه وقد سمع آدم التحدي من إبليس وإعلان العداوة لآدم وزوجته وذريتهم أجمعين ويستنبط ذلك من قول الله تعالى: {فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴿١٢١﴾ ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ ﴿١٢٢﴾} صدق الله العظيم [طه].

    ولكنّ الله وعد الشيطان ليُخرجَنّه منها مذموماً مدحوراً بهزيمة نكراء ومن ثمّ يدخله جهنم وساءت مصيراً. وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    4- ومن ثم يتبيّن لكم أنّ الخروج من الأرض إلى الأرض أي من الداخل إلى الخارج، وذلك هو الهبوط من معيشة النعيم إلى الحضيض في المعيشة، وفي الحقيقة هو الخروج من الجنّة إلى حيث أنتم في كبدٍ وعناءٍ وشقاءٍ، وذلك لأنّ الله أنظر إبليس في هذه الجنة حسب طلبه من باب التحدي لئن أَخّره الله ليفتِن آدم وزوجته فيجعلهم يطيعون أمر إبليس ويعصوا أمر ربّهم ثم أجاب الله طلب إبليس ومن ثم حذّر الله آدم وزوجته من إبليس أن لا يخرجهم من العزّ إلى الشقاء. ولذلك قال الله تعالى: {وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ﴿١١٥﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ ﴿١١٦﴾ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾ فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ ﴿١٢٠﴾ فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ﴿١٢١﴾} صدق الله العظيم [طه].

    ويا معشر المُسلمين والناس أجمعين ذلك هو الشيطان بذاته هو المسيح الدجال ولا يزال في جنة الله في الأرض من تحت الثرى وتلك هي جنة الفتنة وفيها المسيح الدجال يريد أن يفتنكم بها ولكن الله وعدكم بها في الدُنيا من قبل جنة الآخرة فيُحييكم فيها حياةً طيبةً في أرض لم تطؤوها فيرِثُكم الله أرضهم وديارهم في الدُنيا تصديقاً لوعد الله للمُسلمين في قول الله تعالى:
    {وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا} صدق الله العظيم [الأحزاب:27].

    وتلك الأرض هي الأرض التي لم تدعسها قدم مُسلمٍ من أمّة محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم، فإن أطعتم الشيطان وعصيتم خليفة الله الإمام المهديّ ذهبت عنكم فلا يعدكم الشيطان إلا غروراً، فإن أطعتم المسيح الدجال الذي هو ذاته الشيطان الرجيم فلن تنالوها وقد كانت في يد آدم وزوجته حتى إذا عصوا أمر ربهم وصدّقوا الشيطان خرجوا مما كانوا فيه من العزّ، وكذلك أنتم لئن عصيتم أمر الله وصدقتم الشيطان الرجيم فلا يفتنكم بها الشيطان كما أخرج أبويكم فقد حذركم الله فتنته. وقال الله تعالى:
    {يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وقد علّمكم محمدٌ رسول الله عن يوم هذه الأرض التي يسكنها وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم أن يوم الدجال كسنة من سنينكم، وقال عليه الصلاة والسلام:
    [ يومه كسنة ] أي يومه كسنة من سنينكم.

    ويا أيها الناس إنّما أكلِّمكم بالعلم الحقّ الذي سوف تجدونه الحقّ على الواقع الحقيقي وأنتم لا تزالون في الدُنيا ولا أتّبع خزعبلاتكم التي لا يقبلها العقل والمنطق وقد فصلنا لكم جنّة الفتنة التي كانت سبب فتنة آدم فحرص عليها وعلى البقاء فيها وإنّما خوّفه الشيطان أنّ الله لم ينهَه عن تلك الشجرة حتى لا يكونا ملَكين خالدين في ذلك النعيم الذي هم فيه وحرصاً على ذلك أكلا من الشجرة، فلا يفتنكم الشيطان كما أخرج أبويكم من الجنة إني لكم ناصح أمين، وهذه الجنة هي من تحت الثرى وهي لله. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَافِي الأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى} صدق الله العظيم [طه:6].

    ولها مَشْرِقان من جهتين مُتقابلتين وهي الأرض ذات المشرقين ومَشْرقاها هما ذاتهما مَغْرِباها وربهما الله وليس عدوّه وعدوّكم المسيح الدجال. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {رَبُّ المَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ المَغْرِبَيْنِ} صدق الله العظيم [الرحمن:17].

    بمعنى أنّ لها بوابتين إحداهما في أطراف الأرض جنوباً والأخرى في منتهى أطراف الأرض شمالاً، وأعظم بُعد بين نقطتين في هذه الأرض هو بين هاتين البوابتين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ} صدق الله العظيم [زخرف:38].

    وذلك لأنّ أعظم بُعد بين نقطتين في هذه الأرض هي بين نقطتي المشرقين لأنهما في جهتين مُتقابلتين وتشرق عليها الشمس من البوابة الجنوبيّة فتخترق أشعة الشمس هذه الأرض المفروشة حتى تخرج أشعتها من البوابة الشماليّة نظراً لأنّ هذه الأرض مُستوية التضاريس قد مهّدها الله تمهيداً وفرشها بالخُضرة فمهّدها تمهيداً فتراها بارزةً وليس لها مناكب مختفية بل بارزةً مستويةً فرشها الله بالخُضرة ومهّدها تمهيدًا. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾ وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].

    بمعنى أنّه جعلها بارزةً ممهّدةً إذا كان أحدكم في إحدى بوابتيها فإنّه سوف يرى الشمس في السماء مقابل بوّابتها الأخرى وذلك هو وصف تضاريسها. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ} صدق الله العظيم؛ تلك الأرض التي وضعها الله للأنام فيها فاكهةٌ والنّخل ذاتُ الأكمام والحَبُّ ذو العَصف والريحان. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].

    وأذكِّرُكم قول الله تعالى:
    {فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ} صدق الله العظيم، فها هي الأرض التي لم تطؤوها نفقٌ في الأرض أمامكم بين أيديكم من آيات الله من آيات التصديق لهذا القرآن العظيم الذي اتخذتموه مهجوراً، فبأي نِعَمِ الله تُكذِّبان يا معشر الكفار من الإنس والجان؟ قال تعالى: {فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّـهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وأرى الجاهلين منكم يُكذِّبونني بسبب لماذا لا أظهر لهم برغم أنّي أخاطبهم بكلام الله الذي هم به يؤمنون فكذلك يتّخذونه مهجوراً ثم يكذبونني ويحاجونني لماذا لم أظهر فأواجههم؟ وهل لو ظهرتُ لهم سوف أقول لهم كلاماً غير هذا فيصدقونني؟ وما الفرق بين ظهوري ما داموا لم يصدّقوا بالحقّ بين أيديهم، وليس مكتوباً على جبيني الإمام المهديّ المنتظَر وإنّما أنا بشر مثلكم أعلِّمكم البيان الحقّ للقرآن فأستنبطه من ذات القرآن، أم إنّكم لا تُصدّقوا بأرضٍ هي نفقٌ في الأرض لم تطؤوها يا معشر المُسلمين، وفيها من آيات الله؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْ‌ضِ} [الأنعام:35].

    وأنّي أريد أن أغزوها فلا ننتظر حتى يغزونا المسيح الدجال خشية أن يجعل الناس أمّةً واحدةً على الكفر نظراً لفتنة الملكوت الذي أخرجكم منه، وإنا فوقهم قاهرون. ويريد الله أن يجعلكم أمّةً واحدةً على الحقّ، ولو يدعوكم المسيح الدجال إلى الكُفر بالله يا معشر هذه الأمّة لاتّبعتموه نظراً لفتنة المُلك الذي في هذه الأرض وإنما هي زينة الحياة الدُنيا وزُخرفها، ولا يريد الشيطان أن يدخلها إلا من كفر بالله واتّبعه وعصى الإمام المهديّ المنتظَر، وأقسم بربّ العزّة والجلال لأخرجنّه منها بقدرة الله مذموماً مدحوراً هو وجميع جيوشه الذين يعدّهم من ذُرّيات البشر من اليهود آباؤهم من البشر وأمهاتهم إناثٌ من شياطين الجنّ فيجامعوهنّ من الذين غيّروا خلق الله، فيلدن عند المسيح الدجال الشيطان الرجيم، فإنا فوقهم قاهرون بإذن الله العزيز الحكيم، فيوّرثني الله ومن معي أرضهم وديارهم وأموالهم بأرضٍ لم تطؤوها. تصديقاً لوعد الله بالحقّ:
    {وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً} صدق الله العظيم [الأحزاب:27].

    فأمّا قوله:
    {وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ} فهو يخصّ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - ومن معه، وأما قول الله تعالى: {وَأَرْضاً لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً} فهو يقصد الإمام المهديّ وحزبه الذين هم أنفسهم حزب محمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - وجميعنا حزب الله؛ ألا إنّ حزب الله هم الغالبون، ويورثنا ملكوت تلك الأرض من الديار والأموال، هي الأرض التي وعدكم الله بها ولم تطأها قدم مُسلمٍ من الأمّيين بعد، وتلك هي جنة الفتنة قصورها من الفضة وأبواب قصورها من الذهب وزخرف ومعارج عليها يظهرون تسلط عليها المسيح الدجال الذي يدعو الناس إلى الكفر بالله الحقّ، ويدعي الربوبيّة بغير الحقّ، ويعد الكُفار بدعوة الحقّ بهذه الديار التي أسقفها من الفضة وأبوابها من الذهب، ويريد أن يجعل الناس أمّةً واحدةً على الكُفر، وما يعدهم الشيطان إلا غروراً، وذلك البيان الحقّ لقول الله تعالى: {وَلَوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ‌ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِ‌جَ عَلَيْهَا يَظْهَرُ‌ونَ ﴿٣٣﴾ وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُ‌رً‌ا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿٣٤﴾ وَزُخْرُ‌فًا وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَ‌ةُ عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

    ولولا فضل الله عليكم يا معشر المُسلمين ببعث المهديّ المنتظَر بالبيان الحقّ للقرآن العظيم لاتّبعتم الشيطان مع الناس إلا قليلاً، وذلك لأنّ الشيطان هو المسيح الدجال ذاته الذي يريد أن يجعل الناس أمّةً كافرةً واحدةً، فابتعثني الله له بالضدّ فأجعل الناس بإذن الله أمّةً واحدةً على الهُدى على صراطٍ مُستقيم، فيحشر الله لعبده جنوده من البعوضة فما فوقها ولما زاد مُسلمي اليوم إلا كفراً وإنكارا للحقّ نظراً لتغيير ناموس آيات التصديق بالكتاب، وافتروا على الله أنه يؤيّد دعوة الباطل بآيات التصديق من عنده كقولهم أنّ الله يؤيد المسيح الدجال بالآيات من عنده سبحانه، فكيف يؤيد الباطل بآيات التصديق أفلا تعقلون؟ فإذا لو يؤيّد الله الإمام المهديّ بجنوده من البعوضة وما فوقها من خلق الله في السماوات وفي الأرض ضدّ المسيح الدجال وجيوشه إذاً لقال المُسلمون إن الإمام المهديّ هذا الذي أيده الله بهذه الآيات كُلها إذاً هو المسيح الكذاب! برغم أني لن أدعي الربوبيّة، وأعوذ بالله.. ولكنهم لن ينظروا لدعوتي الحقّ بل سوف ينظرون لكثرة آيات التصديق من السماء والأرض، فيحشر الله عليهم جُنود المهديّ المنتظَر من جميع أقطار السماوات والأرض إذا لقالوا: "إن المهديّ هذا الذي أيده الله بكل هذه الآيات إذاً هو المسيح الدجال الذي حذرنا منه محمدٌ رسول الله وأخبرنا بأن الله سوف يعطيه ملكوت كُل شيء". إذاً لن تزيدكم آيات التصديق إلا كفراً يا معشر مُسلمي اليوم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:111].

    والسبب هو أنكم غيّرتم ناموس الحقّ في الكتاب وصدّقتم الباطل وكذّبتم الحقّ واتّبعتم الباطل المُفترى، وأُقسم بالحقّ والحقّ أقول أنّ الذين يعتقدون بأنّ الله يؤيّد الباطل بآياته إنّهم الأشدّ كفراً بالحقّ في الكتاب؛ بل الكفار في الأمم الأولى أعقل منهم حتى فرعون أعقل من المُسلم الذي يعتقد أن الله يؤيّد بآياته تصديقاً للباطل؛ بل فرعون أعقل منه لأنه يعلم إنّما آيات التصديق يؤيّد بها الربّ الحقّ لأوليائه تصديقاً لدعوتهم إن كانوا على الحقّ، فانظروا لردّ فرعون على رسول الله موسى الذي يدعوه إلى ربّ العالمين:
    {قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا ربّ العالمين ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بُّكُمْ وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    فانظروا لردّ فرعون على موسى:
    {قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾} وذلك لأنّ ربّ موسى إذا كان حقاً فسوف يؤيّد دعوة الحقّ بمعجزة التصديق، ولذلك حكم فرعون لئن جاء بآية التصديق من ربِّه الذي بعثه بالحق فقد أصبح من الصادقين، ولذلك كان رد فرعون على موسى بل وجعله حكماً مُسبقاً بينهم بالحقّ قبل أن يريه موسى: {قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾}. وأمّا أنتم يا معشر المُسلمين الذين يعتقدون أنّ الله يؤيد بآياته تصديقاً لدعوة الباطل وكذلك تصديقاً لدعوة الحقّ فأولئك الأنعامُ أعقل منهم بل هم أضلّ سبيلاً.

    ونسفتُ هذه العقيـــــدة المُنــكرة ....

    أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  7. افتراضي {وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيـــــم ..

    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    20 - جمادى الأولی - 1431 هـ
    04 - 05 - 2010 مـ
    ۱۴-اردیبهشت-۱۳۸۹ه.ش.
    12:02

    ـــــــــــــــــــــــــــــــ

    گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی شرم.
    {وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيـــــم ..

    اقتباس المشاركة :
    سؤال در باره مسیح دجال: همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است آقای ما عیسی مسیحِ حقیقی سر از تنش جدا نشد، بلکه کس دیگری که شبیه او بود به قتل رسید. به همین ترتیب گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس است؛ آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟و اگر مسیح دجال می‌خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله است، پس حکمت اینکه هم مسیح حقیقی مرده را زنده می‌کند و هم مسیح دجال چیست؟
    انتهى الاقتباس
    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..

    و سلام خداوند و رحمت و برکاتش بر برادرگرامی باد که در جستجوی یافتن حقیقت، این سؤال را مطرح می‌کند. در مورد سؤال اول که می‌گویی:
    اقتباس المشاركة :
    سؤال در باره مسیح دجال: همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است آقای ما عیسی مسیحِ حقیقی سر از تنش جدا نشد، بلکه کس دیگری که شبیه او بود به قتل رسید. به همین ترتیب گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس است؛ آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟و اگر مسیح دجال می‌خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله است، پس حکمت اینکه هم مسیح حقیقی مرده را زنده می‌کند و هم مسیح دجال چیست؟
    انتهى الاقتباس

    اما جواب درست شما این است که، آنچه که سر از بدنش جدا شد[صلب] ، کالبد بدون روحی بود که روح القدس [جبرئیل] با اجازه خداوند، آن را شبیه مسیح عیسی‌بن‌مریم خلق کرد و در بستر مسیح عیسی‌بن‌مریم که سلام و صلوات بر او باد قرار داد. قوم یهود اقدام به قتل و جدا کردن سر [صلب] آن جسد کردند. خداوند عبد و نبیّ خود را نجات داد و روح القدس را که صلوات و سلام بر او باد، به یاری وی فرستاد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    اما در مورد سؤال دیگرت که می‌گویی:
    اقتباس المشاركة :
    آیا این به این معنی است که مسیح دجال از نظر چهره به مسیح حقیقی [در حین جدا شدن سر از بدن] شباهت دارد که اگر این‌طور است حکمت آن در چیست؟
    انتهى الاقتباس
    و پاسخ: ای پرسشگرگرامی! بدان که منظور از شباهت به مسیح عیسی‌بن‌مریم شباهت کامل [شخصیت و اعمال] نیست، بلکه فقط کالبدی شبیه به مسیح عیسی‌بن‌مریم خلق شد و یهودیان سر همین جسد را قطع کرده [صلب] و با شمشیر به قتل رساندند. این جسدی بود بدون روح که خداوند آن را در بستر مسیح عیسی‌بن‌مریم قرار داد. آنها [یهودیان] به همین جسد شمشیر زده و سپس سر آن را قطع کرده [صلب] و دفن نمودند. این فتنه‌ای بود که خداوند به علت مکر یهود، آنها را به آن دچار کرد تا تصور کنند مسیح عیسی‌بن‌مریم را به قتل رسانده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيم [النساء:۱۵۷]
    زمانی که پیکری که شبیه به مسیح عیسی‌بن‌مریم بود کشته شد، کار آن پیکر تمام شد و حکمت خداوند از این کار، جز این نیست که کسانی که با مکر با فرزند مریم برخورد کردند را فریب دهد تا دشمنی بین انصار مسیح عیسی‌بن‌مریم و یهودیان تا روز قیامت باقی بماند، چرا که باور نصاری [مسیحیان] بر این است که مسیح عیسی‌بن‌مریم کشته شده است؛ علی‌رغم اینکه پیکری که شبیه مسیح عیسی بن مریم بود کشته و سرش از بدنش جدا شد [صلب] نه عیسی بن مریم حقیقی.
    اما در مورد این سؤال:
    اقتباس المشاركة :
    همچنین گفته می‌شود مسیح دجالِ یک چشم و همان ابلیس است
    انتهى الاقتباس
    به حق به شما پاسخ می‌دهیم: بلی؛ مسیح کذاب همان ابلیس و شیطان رانده شده‌است که می‌گوید مسیح عیسی‌بن‌مریم بوده و ادعا می‌کند رب العالمین است. فرزند مریم سخن ناحق نمی‌گوید، بلکه کسی که این ادعا را می‌کند، مسیح کذاب است نه مسیح عیسی‌بن‌مریم.او همان شیطان رجیم است که از شخصیت مسیح عیسی‌بن‌مریم تقلید و سوء استفاده کرده و چون مسیح عیسی‌بن‌مریم واقعی نیست؛ به او لقب مسیح کذاب داده شده‌است. او مسيح عيسى‌بن‌مريم حقیقی که صلوات خداوند بر او ومادرش باد نیست.
    اما در مورد این گفته‌ات که مسیح کذاب یک چشم دارد، من او را یک چشم نمی‌دانم و نمی‌گویم روی پیشانی‌اش کلمه کافر نوشته شده‌است. این فریبی از جانب شیاطین بشری است که به دروغ به نبی خاتم صلى الله عليه وآله وسلم نسبت داده شده‌است تا مسلمانان را دچار فتنه کند. وقتی مسلمانان می‌بینند که مسیح کذاب یک چشم نبوده و بر پیشانی‌اش لفظ کافر نقش نبسته است، او را باور خواهند کرد. سبحان الله آیا خداوند به شکل یک انسان است !! و فرق دجال با خدا تنها در این است که او یک چشم دارد و خدای شما یک چشم نیست! آیا پروا نمی‌کنید؟ هیچ‌کس مثل خداوند سبحان نیست و هیچ یک از مخلوقاتش به ذات جل جلاله او شباهتی ندارند.
    اما در مورد این گفته که:
    اقتباس المشاركة :
    مسیح دجال می خواهد انسان‌ها را قانع کند که الله است
    انتهى الاقتباس
    جواب درست و حق شما این است که شیطان می‌خواهد تمام بشریت را دچار فتنه کند لذا از عقیده ناحق و نادرست مسیحیان سوء استفاده کرده و قصد دارد نصاری [مسیحیان] و مسلمانان را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف نماید. اما یهودیان می‌دانند که او شیطان رجیم است اما از آنجا که از رحمت خداوند ناامید شده‌اند، می‌خواهند مسیحیان و مسلمانان را نیز با خود به آتش جهنم بکشانند. به همین علت است که خداوند تعالی در مورد مکر یهودیان به نصاری [مسیحیان] هشدار می‌دهد و می‌فرماید:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
    در این فرموده خطاب خداوند تعالی به نصاری [مسیحیان] است که:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ}

    و سپس به آنها هشدار می‌دهد تا از مبالغه و نسبت‌های دروغی که یهودیان در نوشته‌هایشان به مسیح عیسی‌بن‌مریم داده‌اند، پیروی نکنند. به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيراً وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ
    } صدق الله العظيم
    بخش‌های زیادی ازکتاب انجیل فعلی و تورات؛ دروغ‌هایی است که شیاطین بشراز قوم یهود برای انحراف و به گمراهی کشیدن نصاری [مسیحیان] از راه راست نوشته‌اند. به همین علت است که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    اما در مورد این پرسش که:
    اقتباس المشاركة :
    پس حکمت این که هم مسیح حقیقی مرده را زنده می کند و هم مسیح دجال چیست؟
    انتهى الاقتباس
    مهدی منتظر مستقیماً از آیات محکم ذکر [قرآن] پاسخ می‌دهد که:
    {قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
    آنچه که در قرآن پیدا می‌کنیم این است که خداوند اهل باطل و اولیاء او را به مبارزه می‌طلبد تا روح را بعد از مرگ به جسد مرده بازگردانند. خداوند تعالی می‌فرماید که علی‌رغم ادعای باطلشان، درصورتی که بتوانند این کار را بکنند؛ صحت شراکت با خدا را اثبات کرده‌اند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة]،
    نگاه کنید خداوند چگونه اهل باطل و اولیای او را برای بازگرداندن روح به جسد به مبارزه می‌طلبد: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}
    صدق الله العظيم.
    اما دروغ‌گویان می‌خواهند باورهای درست و حقِّ آیات محکم کتاب خداوند را کنار گذاشته و با دادن نسبت‌های دروغ به خداوند و مبارزه‌طلبی حقّ او؛ مسلمانان را دچار فتنه کنند. لذا می‌بیند مسلمانان مطلبی را که بر خلاف تحدی و مبارزه‌طلبی خداوند در قرآن است را باورکرده‌ و تصور می‌کنند «باطل» با اذن خداوند، روح را به جسد بازمی‌گرداند!
    به آنها می‌گویم : به خداوندی که جز او معبودی نیست سوگند، این دروغ را تنها کسانی باور می‌کنند که مانند چهارپایان هستند و دآیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم اندیشه و تدبر نمی‌کنند. علی‌رغم اینکه این دروغ با مبارزه‌طلبی خداوند در آیات محکم کتاب: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؛ در تضاد است اما کورکورانه پیرو آن شده تدبر نمی‌کنند تا دریابند آیا این روایت یا حدیث از جانب خداوند است یا مخالف کتاب خداست و با آن در معارضه است؟
    مسلمانان باور کرده‌اند که «باطل» روح را به جسد بازمی‌گرداند و اگر این‌گونه باشد ادعای اهالی باطل و اولیای او راست و گفته خداوند سبحان دروغ است که می‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم
    خداوند راست می‌گوید و این شیاطین بشر هستند که دروغ گفته و علمای مسلمانان چون چهارپایان روایت و گفته‌های آنها را باور کرده و کلام خداوند تعالی در قرآن عظیم را تکذیب می‌کنند که می‌فرماید:
    {قُلْ إِنَّ رَ‌بِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿۴۸﴾قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿۴۹﴾}صدق الله العظيم [سبأ]
    اما در باره مسیح عیسی‌بن‌مریم حقیقی صلى الله عليه وآله وسلم، شهادت می‌دهم که خداوند او را با زنده کردن اموات تأیید می‌نماید .او از جانب خود این ادعا را نمی‌کند و شایسته هم نیست؛ بلکه این خداوند تعالی است که می‌فرماید:
    {لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    زنده کردن مردگان تاییدی از جانب خداوند است تا صحت ادعای مسیح عیسی‌بن‌مریم صلى الله عليه وآل عمران وأسلمُ تسليماً را ثابت کند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چگونه ممکن است خداوند مسیح کذاب را که مردم را به سوی خود دعوت می‌کند [نه به سوی خداوند] ، با معجزه‌ای مثل زنده کردن مردگان یاری خواهد کرد؟ چگونه خداوند با ارسال معجزه از جانب خود او را تأیید و تصدیق می‌کند؟ چگونه است که خداوند سبحان برعلیه خود حجت آورده و مبارزه‌طلبی خود را به دست خود باطل می‌کند؟ سبحان الله، مگر خداوند تعالی نمی‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؟
    چگونه خداوند با معجزه‌ای که از جانب خود اوست باطل را تأیید کرده و خود را تکذیب می‌کند؟ خداوند از چنین [عمل باطلی] پاک و منزه و برتر است. آیا عقل و منطق این را می‌پذیرد؟ خیر، عقل و منطق آن را نمی‌پذیرد و لذا می‌بینیم که در تضاد با فرموده خداوند تعالی است که می‌فرماید: {تَرْ‌جِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم؟
    چگونه ممکن است که آنها راست گفته و روح را به جسم بازگردانند؟ بلکه خداوند پاک و منزه و برتر است و این مسلمانان هستند که به قرآن عظیم کافر شده و پیرو احادیث و روایات باطل شیطان شده‌اند اما خود را هدایت‌شده می‌دانند. این هم به خاطر این است که فکر خود را به کار نمی‌گیرند مگرکسی که مورد رحمت خداوند قرارگرفته و با تعقل از امام مهدی که [مردم را] به‌سوی حق دعوت و به راه راست [صراط مستقیم] هدایت می‌کند؛ پیروی نماید.
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    برادرتان امام مهدي ناصر محمد يماني.

    اقتباس المشاركة 4515 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 7 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    20 - جمادى الأول - 1431 هـ
    04 - 05 - 2010 مـ
    12:02 صباحًا
    (بحسب التّقويم الرّسميّ لأم القُرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://albushra-islamia.org./showthread.php?p=1831
    ـــــــــــــــــــــ


    {
    وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ ۚ}
    صدق الله العظيم [سورة النساء :157] ..



    اقتباس المشاركة :
    [بس في سؤال عن المسيح الدجال؟ كما ذكر في القران الكريم ان المسيح الحقيقى سيدنا عيسى لم يصلب وانما شبه به؟ وكذلك يقال ان المسيح الدجال الاعور هوة ابليس؟
    هل معنى ذلك ان المسيح الدجال تشبة في صورة المسيح الحقيقى اثناء صلبة؟ وما الحكمة في ذلك؟ ان كان المسيح الدجال يريد ان يقنع البشر انة الله؟ وما الحكمة ان ياتى المسيح الحقيقى يحى الموتى و المسيح الدجال يحى الموتى؟
    انتهى الاقتباس
    بِسم الله الرَّحمن الرَّحيم، وسلامٌ على المُرسَلين، والحَمدُ لله ربّ العالَمين..
    وعليكم السَّلام ورحمة الله وبركاته أخي السائل الكريم الباحث عن الحقّ. فبالنسبة لسؤالك الأول الذي تقول فيه:
    اقتباس المشاركة :
    (كما ذكر في القران الكريم ان المسيح الحقيقى سيدنا عيسى لم يصلب وانما شبه بة؟
    وكذلك يقال ان المسيح الدجال الاعور هو ابليس؟
    هل معنى ذلك ان المسيح الدجال تشبه في صورة المسيح الحقيقى اثناء صلبه؟
    وما الحكمة في ذلك؟).
    انتهى الاقتباس
    وإليك الجواب بالحقّ: فبالنسبة للذي شُبِّه لهم إنّما هو جَسَدٌ لا روح فيه خلقه الروح القُدُس (بإذن الله)، فشَبَّهه بصورة المسيح عيسى ابن مريم بإذن الله، فجعله في مَرقَد المسيح عيسى ابن مريم عليه الصَّلاة والسَّلام، وقام اليهود بِقَتل ذلك الجَسَد وصَلبه، وأنقَذ الله عبده ونبيه مِن مكرهم فأيَّده بروح القُدُس عليه الصَّلاة والسَّلام تصديقًا لقول الله تعالى: {إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿١١٠﴾} صدق الله العظيم [سورة المائدة].

    وأمَّا بالنِّسبة لسؤالك الآخَر الذي تَقول فيه:
    اقتباس المشاركة :
    (هل معنى ذلك ان المسيح الدجال تشبه في صورة المسيح الحقيقى اثناء صلبه وما الحكمة في ذلك؟).
    انتهى الاقتباس
    والجواب: اِعلَم أيُّها السَّائل الكريم أن الذي شُبِّه بالمسيح عيسى ابن مريم ليس أنه تَشَبَّه بالمسيح عيسى ابن مريم، بل شُبِّه بصورة المسيح بأن تَمّ خلقه كمثل صورة المسيح عيسى ابن مريم، وذلك حتى يقوم اليهود بصلبه وقَتْل جسده بالسيوف ولكنَّه ليس إلَّا جَسَدًا لا روح فيه تَمّ إلقاؤه في فراش المسيح عيسى ابن مريم، وقد تَمّ طعن ذلك الجسد وصلبه ودفنه، وتلك فتنةٌ من الله لهم بسبب مكرهم فيظنّون أنّهم قتلوا المسيح عيسى ابن مريم، وقال الله تعالى: {وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ} صدق الله العظيم [سورة النساء:157].

    إذًا قد تَمّ قَتْل ذلك الجسد المُشَبَّه بالمسيح عيسى ابن مريم وانتهى أمر ذلك الجَسَد، وليست الحِكمة من ذلك إلَّا لِيَخدَع الله به الذين يمكرون بابن مريم، وذلك حتى تقع العداوة والبَغضاء بين أنصار المسيح عيسى ابن مريم وبين اليهود إلى يوم القيامة، وذلك بسبب قَتل المسيح عيسى ابن مريم في عقيدة النَّصارى، برغم أنهم ما قتلوه وما صلبوه وإنّما قتلوا وصلبوا الجسد الذي شُبِّه لهم بصورة المسيح عيسى ابن مريم.

    وأما بالنسبة لسؤالك الذي تقول فيه:
    اقتباس المشاركة :
    (وكذلك يقال ان المسيح الدجال الاعور هو ابليس).
    انتهى الاقتباس
    ومن ثُمّ نردُّ عليك بالحقّ ونقول: اللهم نعم، إنَّ المسيح الكذَّاب هو إبليس الشيطان الرَّجيم الذي يريد أن يقول أنّه المسيح عيسى ابن مريم، ويقول أنّه الله ربّ العالَمين، وما كان لابن مريم أن يقول ما ليس له بحقٍّ؛ بل ذلك هو المسيح الكذّاب وليس المسيح عيسى ابن مريم؛ بل هو الشيطان الرَّجيم الذي ينتحل شخصية المَسيح عيسى ابن مريم، وبما أنَّه ليس المسيح عيسى ابن مريم ولذلك يُسمَّى المسيح الكذَّاب لأنه ليس المسيح عيسى ابن مريم الحقّ صلّى الله عليه وعلى أُمّه وأسلّمُ تسليمًا.

    وأما بالنسبة لقولك أن المسيح الكذَّاب أعور! فلا أعلم أنَّه أعور، ولا أعلمُ أنّه مكتوبٌ على جبينه كافر، وإنّما تلك خدعةٌ من شياطين البشر المُفتَرين عن النّبي الخاتم صلّى الله عليه وآله وسلّم، وذلك حتى يَفتنوا المُسلمين بالمسيح الكذّاب حين يجدوا أنّه ليس بأعور ولا مكتوب على جبينه كافرٌ ومن ثمّ يُصدِّقونه! ويا سبحان ربي وكأنّ الله إنسانٌ - سُبحانه - وإنّما الفرق أنّه أعور وربّكم ليس بأعور! أفلا تتقون؟! ليس كمثله شيءٌ سُبحانه ولا يُشبههُ أحدٌ من خلقه جلّ جلاله.

    وأما بالنسبة لقولك:
    اقتباس المشاركة :
    (ان كان المسيح الدجال يريد ان يقنع البشر انه الله؟).
    انتهى الاقتباس
    ومِن ثمّ أرُدُّ عليك بالحقّ: وذلك لأنّ الشيطان يريد فتنة البشر جميعًا فاستغَلَّ عقيدة النَّصارى بغير الحقّ، ويريد أن يُضِلَّ النّصارى والمُسلِمين عن الصِّراط المستقيم، وأمَّا اليهود فَهُم يعلمون أنّه الشيطان الرَّجيم ولكنّهم يَئِسوا من رحمة الله ويريدون أن يكون النَّصارى والمسلمون جميعًا معهم في نار جهنّم، ولذلك يحذِّر الله النّصارى من مَكْر اليهود وقال الله تعالى: {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [سورة المائدة]، ويخاطب الله النّصارى بقوله تعالى: {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ}، ومن ثمّ حذَّرهم من اتِّباع افتراء اليهود - بالمُبالَغة - في الكتب المُفتراة عن المسيح عيسى ابن مريم ولذلك قال الله تعالى: {وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ} صدق الله العظيم، وذلك لأن كثيرًا من كُتُب الإنجيل الحالية والتوراة إنّما هي من افتراء شياطين البشر من اليهود لِيُضِلّوا النّصارى عن سواء السبيل ولذلك قال الله تعالى: {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [سورة المائدة].

    وأما سؤالك الذي تقول فيه:
    اقتباس المشاركة :
    (وما الحكمة ان ياتى المسيح الحقيقى يحى الموتى و المسيح الدجال يحى الموتى؟).
    انتهى الاقتباس
    ومن ثُمّ يَردُّ عليك المهديّ المُنتظر بالقول المُباشِر من مُحكَم الذِّكر؛ قال الله تعالى: {قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿٤٨﴾ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سورة سبأ].

    بل تَجِد الله يُعلن التَّحدِّي على الباطل وأوليائه بأنْ يُرجعوا روحَ ميّتٍ من بعد موته، وقال الله تعالى فإنْ فعلوا مع أنهم يدَّعون الباطل من دونه فقد صَدَقوا في شركهم بالله، وقال الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [سورة الواقعة]، فانظر للتّحدي من ربّ العالمين للباطل وأوليائه أن يُرجعوا الروح إلى الجسد: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم.

    ولَكِنّ المُفتَرين يريدون أن يفتنوا المُسلمين عن العقائد الحقّ في مُحكَم كتاب الله فيُكَذِّبوا اللهَ وتحدِّيَه بالحقّ! ولذلك تجد المُسلمين يعتقدون بالباطل المُخالِف لتحدِّي الله فتجدهم يعتقدون أنّ الباطل يُعيد الروح إلى الجسد، وإنّما قالوا: بإذن الله! ومن ثُمّ نقول لهم: والله الذي لا إله غيره لا يُصدِّق هذا الافتراء إلَّا الذين هُم كمثل الأنعام لا يتفكَّرون ولا يتدبَّرون مُحكَم كِتاب الله القرآن العظيم فَهُم لا يَعقِلون ويتَّبعون الاتِّباع الأعمى من غير تَفَكُّرٍ ولا تَدَبُّرٍ (فهل هذه الرواية أو الحديث من عند الله؟ وهل هي مخالفةٌ لِمُحكَم الكتاب أم لا تتعارض معه شيئًا؟) وبرغم أنها تتعارض مع التَّحدي من ربّ العالمين في مُحكَم كتابه: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فاعتقد المسلمون أن الباطل سيُرجِع الرُّوح في الجَسَد! إذًا صَدَّقوا الباطل وكذَّبوا الله سُبحانه الذي يقول للباطل وأوليائه: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم. وصدق الله العظيم وكذب شياطين البشر المفترون والأنعام من علماء المُسلمين الذين صدَّقوا برواياتهم وكذَّبوا بكلام الله في القرآن العظيم وقال الله تعالى: {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سورة سبأ].

    وأما المسيح عيسى ابن مريم الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فإني أَشهد أن الله أيَّده بمعجزة إحياء الموتَى كونه لا يدعو إلى نفسه وما ينبغي لَه؛ بل وقال الله تعالى: {لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سورة المائدة]، ولذلك أيَّده الله بمعجزة إحياء الموتَى لتكون تصديقًا مِن الله لِما يدعو إليه المسيح عيسى ابن مريم صلَّى الله عليه وآل عمران وأُسَلِّمُ تسليمًا، والسؤال الذي يطرح نفسه: فكيف كذلك أيضًا يُؤيِّد الله بمعجزة إحياء الموتى المسيح الكذّاب وهو يدعو إلى نفسه؟ فكيف يُؤيّده الله فيُصدق دعوته بمعجزةٍ من عنده؟! فكيف يُقيم الله الحُجّة على نفسه سبحانه فيُبطل تحدِّيَه بنفسه سبحانه؟! ألم يقل الله تعالى: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [سورة الواقعة]؟ فكيف يُصدق الباطلَ بمُعجزةٍ من عنده فَيُكَذِّب نفسَه سبحانه وتعالى علوًّا كبيرًا؟ فهل يقبل ذلك العقل والمنطق؟! بل لن يقبل ذلك العقل والمنطق ولذلك تجدونه مُخالِفًا للتحدي في مُحكَم كتاب الله: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، أفلا تعلمون أنّهم لو يرجعونها لصدَقوا في دعوتهم للباطل من دونه؟ ألم يقل الله تعالى: {تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم، فكيف يكونون صادقين فيُرجعون الروح إلى الجسد؟ سبحان الله العظيم وتعالى علوًّا كبيرًا! بل كَفَر المسلمون بالقرآن العظيم واتَّبَعوا روايات وأحاديث الشياطين ويحسبون أنّهم مهتدون؛ ذلك لأنهم قومٌ لا يعقلون إلَّا من رحم ربّي وحكَّم عقلهُ فاتّبع الإمام المهديّ الذي يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيم.

    وسلامٌ على المُرسلَين والحَمدُ لله رَبّ العالمين..
    أخُوكُم الإمام المهديّ ناصر مُحمد اليمانيّ.
    _________________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  8. افتراضي فرازی از سخنان امام ناصر محمد یمانی در باره : { الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ...

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    ــــــــــــــــــ

    سخنی مختصر در باب مسیح کذاب
    { الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ }


    پرسشگری سؤال می‌کند: منظور خداوند از این فرموده چیست؟{الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم
    و کسی که دارای علم کتاب است پاسخ می‌دهد: اما منظور ازخبیثات [زنان نابکار] ، زنانی هستند که در بهشت مسیح دجال ساکن بوده و مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشرند. هرکس از مسیح دجال پیروی کند؛ خبیثی نابکار و فاسد است که با یک خبیثه ازدواج می‌کند. حتی اگر این زن زیبا هم باشد، بازهم خبیثه است و جز شیاطین رجیم؛ فرزندی به دنیا نمی‌آورد....به همین ترتیب خبیثان مذکر، مادرانشان از شیاطین مؤنث و پدرانشان از شیاطین بشر هستند. از آنجا که در جنت المأوی حورالعین‌ها به دو دسته تقسیم شده‌اند :حوریانی که همانند یاقوت و مرجانند و حوریانی که مانند لؤلؤ مکنون بوده و در زیبایی با یکدیگر تفاوت دارند؛ در اینجا [بهشت فتنه در باطن زمین] نیز جنس مؤنث به دو گروه تقسیم شده‌اند که زیباترینشان گروهی هستند که مادرانشان از جنس شیاطین مؤنث و پدرانشان شیاطین بشرند. گروه دوم که از نظر زیبایی در درجه پایین‌تری قرار دارند، زنان دیگری هستند که از پدران و مادران یأجوج و مأجوج به دنیا آمده‌اند. خداوند تمام این زنان پلید را عامل فتنه مردان پلیدی قرار داده که به دنبال مسیح دجال افتاده‌اند. اما خبیثونِ مذکر از مادرانی که از جنس شیاطین مؤنث و پدرانی که از جنس شیاطین بشر هستند به دنیا می‌آیند که خداوند آنها را برای زنان پلیدی [خبیثات] که پیرو مسیح دجال هستند قرار داده‌است. تصدیق فرموده خداوند تعالی است که:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:۲۶]
    کسی که درباره این فرموده خداوند تعالی با من بحث و مجادله زیادی می‌کند، می‌خواهد شما را دچار فتنه کند:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَاءا} صدق الله العظيم [النساء:۱]
    او می‌خواهد زنان پلیدی [الخبیثات] که هیچ‌کدام باکره نیستند را به جای حورالعین به شما معرفی کند، در حالی که حتی قبل از رسیدن به سن بلوغ در بین آنها هیچ باکره‌ای پیدا نمی‌شود مگر در سنین کودکی. او می‌خواهد شما تصور کنید که آنها همسران فرزندان آدم هستند که بعد از اخراج آدم و همسر و فرزندانش [در بهشت] باقی مانده‌اند و همان حورالعین‌هایی هستند که خداوند به شما وعده داده‌است و وقتی ببینید که باکره نیستند، خواهند گفت که فرزندان آدم زمانی که در بهشت ساکن بودند، به آنها دست یافته‌اند. اما امام مهدی حق پروردگارتان در کمین شیطانی نشسته‌است که در وجود این مرد [کسی که با امام مجادله می‌کند] است. پس برایتان روشن نمودیم که اینها حورالعینی که خداوند به شما وعده داده‌است نیستند. خداوند وعده داده است که حورالعین فقط دوست‌دار همسرانشان و هم سن آنها خواهند بود «عرباً اترابا» و قبل از این، دست هیچ جن و انسی به آنها نرسیده‌است. اما حوریان دجال، عاشقان فراوانی از جن و انس داشته‌اند که قبلا به آنها دست یافته‌اند. در دین دجال، ابلیس لعین، این زنان چشم‌چران به همه تعلق دارند و یأجوج و مأجوج‌ فرزندان این زنان هستند که از هر پشتی تولید مثل کرده‌اند. به همین دلیل است که یأجوج و مأجوج از هر پشتی زادوولد می‌کنند: «من کل حدبٍ ینسلون».
    وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
    خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    ـــــــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 11014 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    ــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر
    { الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ }


    سأل سائلٌ فقال: وما المقصود بقولة تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم؟

    وأجاب الذى عنده علم الكتاب فقال: وأمّا الخبيثات اللاتي في جنة المسيح الدجال فأمّهاتهم من إناث الشياطين وآباؤهم من شياطين البشر، ومن اتّبع المسيح الدجال فهو خبيثٌ يزوجه بخبيثةٍ، وإن كانت جميلةً فهي خبيثةٌ فلا تلد إلا شيطاناً رجيماً. وكذلك الذكور من الخبيثين أمّهاتهم من إناث الشياطين وآباؤهم من شياطين البشر، وينقسمن إلى نوعين نظراً لأنّ الحور العين ينقسمن إلى نوعين وهنّ الحور كأمثال الياقوت والمرجان وكذلك الحور كأنهن اللؤلؤ المكنون وكما يتفاوتن في الجمال في جنة المأوى فكذلك التقليد في جنة الفتنة الخبيثات في جنة الفتنة يتفاوتن في الجمال وأجملهن الخبيثات اللاتي أمهاتهن من إناث الشياطين وآباؤهن من شياطين البشر، وأدنى منهن جمالاً خبيثات أُخريات من ذُرياتهم آباؤهم وأمهاتهم من يأجوج ومأجوج، وجميعهنّ خبيثاتٌ جعلهن الله فتنةً للخبيثين من أتباع المسيح الدجال، وأمّا الخبيثون فهم الذكور آباؤهم من البشر وأمهاتهم من إناث الشياطين جعلهم الله للخبيثات من أتباع المسيح الدجال. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:26].

    ولذلك كان يُريد فتنتكم الذي جادلني كثيراً في قول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً ۚ} صدق الله العظيم [النساء:1]. ويريد أن يجعل الخبيثات اللاتي لا توجد واحدةٌ منهن بكراً هُنّ الحور العين ولو لم تبلغ سن الحُلم فلن يجدها الخبيثون بكراً إلا ما كانت لا تزال طفلة، ويريد أن يوهمكم أنّهن زوجات أولاد آدم، وأنه تمّ إخراج آدم وزوجته وذرّيته وبقية أزواج أولاد آدم، ويريدون أن يقولوا أنهنّ الحور العين اللاتي وعدكم الله بهن، وذلك حتى إذا لم تجدوهن أبكاراً يقولون لكم أنه تمّ طمثهن من قبل من قبل ذُريات آدم يوم كان في الجنة.

    ولكن الإمام المهديّ الحقّ من ربِّكم كان للشيطان الذي في ذلك الرجل لبالمرصاد فبيّنّا لكم أنهنّ لسن الحور العين اللاتي وعدكم الله بهنّ عرباً أتراباً لم يطمثهنّ قبلهم إنسٌ ولا جانٌ، وأما حور الدجال فطمثهن من قبل المفتونون بهنّ كثيرٌ من الجنّ والإنس، والطارفة زوجة للجميع في دين الدجال إبليس اللعين ومن ذُرياتهن يأجوج ومأجوج أولادهن من كُل ظهر، ولذلك يأجوج ومأجوج من كُل حدبٍ ينسِلون.

    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  9. افتراضي ماهیت واقعی ساحران و پیشگویان و بندگان طاغوت

    -9-
    الإمام ناصر محمد اليماني
    ــــــــــــــــــ

    سخنی مختصر در باب مسیح کذاب
    ماهیت واقعی ساحران و پیشگویان و بندگان طاغوت

    ای ساحران و پیشگوها و ای بندگان طاغوت؛ شما حقیقت آنچه که در این خطابه آمده‌است را می‌دانید. شما با معبودان مؤنثی که از جنس شیاطین جن هستند نکاح کرده و همان‌گونه از آنها بهره گرفته‌اید که از زنان بشر بهره‌مند می‌شوید، تا نسل انسانی به هلاکت کشیده شود...خداوند شما را بکشد! چگونه از حق منحرف می‌شوید؟ سحر را از شیاطین آموخته و با شیاطین مؤنث زنا می‌کنید تا مثل هاروت و ماروت، خلقت خداوند را تغییر دهید. شیاطین به شما گفته‌اند که ما فتنه هستیم [عمل ما فتنه‌گری در خفاست] پس در ظاهر کافر نباشید [خود را به مردم مسلمان نشان دهید] « نحن فتنةٌ فلا تكفر». ما می‌دانیم که شیاطین [مردم را] به‌سوی کفر دعوت می‌کنند. آنها به شما گفته‌اند که با وجود اینکه در باطن کافرید، اما تظاهر به ایمان کرده و به مساجد بروید تا جایی که مردم تصور کنند افراد صالحی هستید. شما از رفتن به مساجد هراسناکید، چرا که می‌دانید عملتان ریا است و می‌ترسید خداوند بر سر یکی از شما صاعقه بفرستد. شما ازنمازگزارانی هستید که از نماز خود غافل هستند [ اشاره به آیه کریمه سوره الماعون: الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾]. آنها خود را در حضور خداوند احساس نمی‌کنند و برای اینکه مردم آنها را از صالحان بدانند، با وجود جنب بودن، به مساجد خداوند می‌روند. از کوچک‌ترین کار خیری جلوگیری کرده وسعی در قطع کردن ماعون [الحرث انسان] و اختلاف انداختن بین شوهر و همسرش می‌کنید،تا آنها نیز از آنچه که شما از آن کناره گرفته‌اید، دور شوند. شما قومی هستید که خداوند تعالی درباره آنان می‌فرماید:
    {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّـهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾}
    [البقرة] صدق الله العظيم
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني

    [متن کامل این بیان تحت عنوان«خطاب یمانی منتظر به هیئت علمای بزرگ عربستان» ترجمه شده است]
    ـــــــــــــــــــــــــ
    توضیح اضافی جهت اطلاع: حرث به معنای کشتزار و ماعون به معنای ظرف، هر دو به رحم زن اطلاق می‌شود: «یهلکون الحرث = کشتزار را نابود می‌کنند» و «یمنعون الماعون = ظرف را منع می‌کنند» یک معنی دارند و آن یعنی رحم را تباه می‌کنند. ساحران دو دسته هستند، آنهایی که تردستی و شعبده بازی می‌کنند یعنی «سحر تخییل» و هدف شیاطین از آموزش آنها این است که هر وقت پیامبری با معجزه از جانب خداوند تایید شود، مردم گمان کنند که او ساحر است و معجزه او نوعی شعبده‌بازی و تردستی است و برای همین است که مردم به هر پیامبری می‌گفتند که تو ساحری. اما دسته دوم ساحران که بسیار خطرناک‌تر هستند در این بیان مورد بحث هستند این ساحران حرث [رحم] و نسل را تباه می‌کنند، به این معنی که هر فرزندی از این رحم به دنیا بیاید فاسق خواهد بود و هیچ امکان اصلاح ندارد نمونه‌اش قوم حضرت نوح هستند. حضرت نوح از خداوند خواست که نسل این قوم را ریشه‌کن کند، زیرا از آنان جز فاسق به دنیا نخواهد آمد. دلیل آن هم تباه شدن حرث [رحم] زنان این قوم توسط دسته دوم ساحران است. روش این ساحران بدین گونه است که هنگامی که زنی به آنها مراجعه کند برای انجام خواسته‌های زن یک شرط می‌گذارند و آن اینکه با آن زن در هنگامی که عادت ماهیانه دارد آمیزش کنند. آنها در این عمل شیاطین جن را دعوت و آنها را با خود شریک می‌کنند. رحم این زن پس از این عمل تباه می‌شود و هنگامی که سحر ساحر را با خود می‌برد و از شوهر خود باردار می‌شود، شیاطین جن در عمل آمیزش با شوهر شریک خواهند بود و فرزندی که از شوهر زن به دنیا می‌آید فاسق خواهد بود و امکان اصلاح شدن ندارد. البته ناگفته نماند که فرزندان زنا که پدر و مادرانشان مرتکب خطا شده‌اند جزء این گروه نیستند و اگر پدرشان معلوم نباشد برادران دینی به حساب می‌آیند .

    اقتباس المشاركة 11070 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 9 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    ــــــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر
    حقيقة المشعوذين والعرّافين وعبدة الطاغوت ..


    ويا معشر المُشعوذين والعرّافين وعبدةِ الطّاغوت، إنّكم لتعلمون حقيقةَ ما جاء في خطابي هذا، وإنّكم لتنكِحون آلهتكم من إناث الجنّ الشياطين وتستمتعون بهنّ كما تستمتعون بحرث الإنس فتهلكوه، قاتلكم الله أنّى تؤفكون! وعلّمتكم الشياطين السحر وتفعلون الزنى بإناث الشياطين لتغيير خلق الله كما فعل المَلَك هاروت وماروت، وقالت لكم الشياطين إنّما نحن فتنةٌ فلا تكفر، ونحن نعلم بأنّ الشياطين يدعون إلى الكُفر وإنّما قالوا لكم أن تؤمنوا ظاهر الأمر وتكفروا باطنه وتذهبوا إلى المساجد وذلك حتى يظنّ الناس بأنّكم صالحون، وما كان لكم أن تدخلوا مساجد الله إلا خائفين لأنّكم تعلمون إنّما ذلك رياءٌ فيخاف أحدُكم أن يُرسِلَ الله عليه صاعقةً من السماء؛ بل أنتم المصلّون الذين هم عن صلاتهم ساهون غافلون، فهم ليسوا واقفين بين يدي الله بل تُراءون الناس بأنّكم من الصالحين وتذهبون إلى مساجد الله جُنُباً وأنتم تمنعون الماعون (حرث الإنسان) فتفرّقون بين المرء وزوجه لتقترفوا ما أنتم مُقترفون؛ بل أنتم القوم الذي قال الله عنهم: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّـهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿٢٠٤﴾ وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿٢٠٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  10. افتراضي توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...

    - 10 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    13 - رجب - 1428 هـ
    28 - 07 - 2007 مـ
    ۶-مرداد-۱۳۸۶ه.ش.
    10:46 مساءً
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    سخنی مختصر در باب مسیح کذاب و بی‌شرم:
    توضیحات بیشتر درباره «ارض الراحة و الأنام»...

    بسم الله الرحمن الرحيم، خداوندی که از او یاری جسته و فهم بیان حقّ اسرار قرآن عظیم را از او دریافت می‌کنم، و صلوات و سلام بر خاتم الأنبياء والمُرسلين وآله الطيبين الطاهرين و تمامی مسلمانان موحد نسبت به پروردگار عالمیان، أما بعد..
    به راستی که مقصود از «ارض الراحة و الأنام» همان زمین مفروشه [زمین آباد و سرسبز در باطن زمین] است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرَّحْمَنُ].
    و ساکنان آن جنّیان بودند و خداوند پدر ما آدم را خلیفه عالَم جنّیان قرار داد و برای همین به فرشتگان امر نمود تا از امر خلیفه خداوند در زمین اطاعت کنند؛ اما ابلیس از خداوند خواست تا به او فرصت دهد چون مورد لعن خداوند قرار گرفته و از آنجا طرد شده بود. خداوند به خواسته او پاسخ مثبت داد تا بر میزان گناه او افزوده شود و به او وعده داد که با خواری و سرشکستگی از آنجا اخراج خواهد شد. این وعده الهی، در هنگامه جدال نهایی بین حقّ و باطل محقق خواهد شد و زمان مقدر شده آن در کتاب مسطور فرا رسيده است. خداوند تا روز رستاخیز اول؛ اخراج او را به تأخیر انداخته است:
    {قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾}
    [الحجر]
    اما این سخنان از روی تحدی و مبارزه‌طلبی بین خداوند و دشمنش ردوبدل گردید؛ چون شیطان برای جبران و طلب رحمت خداوند، چنین تقاضایی را مطرح نکرد؛ بلکه این از روی ستیزه‌جویی بود و خداوند نیز او را لعنت کرد و فرمود:
    {لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا}
    صدق الله العظيم [النساء:١١٨].
    و سپس خداوند خواسته او را اجابت نمود و گفت از آن با سرشکستگی و خواری بیرون خواهی شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ}
    صدق الله العظيم [الأعراف:١٨].
    ولی اگر متن قرآن را بیشتر پی بگیرید، خواهید دید خداوند بیرون راندن او را تا روز مشخصی به تأخیر انداخته است و آن زمان که رسید، با خواری و سرشکستگی بیرون رانده خواهد شد. دلیل به تأخیر افتادن خروج او امتحان کردن آدم و همسرش بود. خداوند تعالی می فرماید:
    {فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾}
    صدق الله العلي العظيم [طه].
    مدت کوتاهی بعد، شیطان تظاهر کرد که از عصیان پروردگارش پشیمان و نادم است و با ظاهری خیرخواهانه به سراغ آدم رفته و خود را مطیع امر او خواند تا این تصور پیش بیاید که او به درگاه خداوند توبه کرده وحال به نصیحت کننده امین آنها تبدیل گردیده‌است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿٢٦﴾ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    ابن عمر! سؤال این است که اگر خداوند شیطان را اخراج كرده بود، او چگونه توانست به بهشت بازگردد و با آدم و همسرش سخن گفته و قسم بخورد که خیرخواه آنهاست؟ جوابت را از قرآن عظیم می‌آوریم، خداوند اجازه داد شیطان در بهشت و نزد آدم و همسرش بماند. خداوند تعالی می فرماید:
    {فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾}
    صدق الله العلي العظيم [طه].
    يا تصور می‌کنی بلافاصله بعد از این، ابلیس آدم را مورد خطاب قرار داد و گفت:
    {مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾}
    صدق الله العلي العظيم
    بلکه او این سخنان را بعد از گذشتن مدت زمانی به آدم و همسرش گفت. او تظاهر کرد از عصیان پروردگار و سرپیچی از اطاعت از آدم پشیمان است، و خود را تابع و متیع و خیرخواه آنان نشان داد تا مکر او را باور نمایند. او بعد از آنکه اعتماد آنان را جلب کرد؛ حرف خود را زد. برای همین هم خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِن النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾
    صدق الله العلي العظيم [الأعراف]
    این چنین بود که آنها را به گمراهی کشاند.علت اشتباه شما نیز در این است که تصور کرده‌اید بهشتی که در این داستان به آن اشاره می‌شود؛ جنت المأوایی است که در نزد سدرة المنتهی است. درحالی‌که در قرآن صحبتی از خلافت آدم در آن بهشت نمی‌شود، بلکه قرآن بارها تکرار می‌کند که آدم خلیفه خداوند در زمین است و بارها در قرآن به جنات زمینی اشاره می‌شود. برای مثال این فرموده خداوند تعالی:
    {فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ}
    [الشعراء:٥٧]،
    و مقصود آل فرعون است.
    و همینٔطور این فرموده خداوند تعالی:

    {إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ}
    [القلم:۱۷].
    اما شما تصور کرده اید نام «الجنة» تنها به بهشت خداوند یعنی «جنة المأوی» اطلاق می‌گردد! خیر لفظ «الجنة» به هر زمینِ سرسبزِ پوشیده از درخت و میوه اطلاق می‌گردد و از جمله زمین «مفروشه» که مسطح نیست، بلکه به صورت یک‌دست مفروش شده و در آن میوه و نخل و انار و ریحان است. این زمین مفروشه در باطن زمین و بعد از آتشفشان‌ها قرار دارد. طبقه‌ای از زمین که آتشفشان‌ها در آن قرار دارند، از سطح زمین دور نیست و زمین مفروشه بعد از آن قرار دارد. یعنی طبقه آتشفشان‌ها نزدیک سطح زمین و طبقه مربوط به زمین مفروشه دورتر از سطح زمین قرار دارد. قرآن در یک آیه، از چندین عالم صحبت می‌کند، عالمی در آسمان، عالمی در زمین؛ عالمی پایین‌تر از آسمان و عالمی در داخل و بطن زمین:
    {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ}
    صدق الله العظيم [طه:٦].
    و این همان زمینی است که خداوند در قرآن از آن یاد می‌فرماید:

    {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾}
    صدق الله العظيم [الرحمن].
    ساکنان آن جنیانی هستند که خداوند آدم را به جای ابلیسی به خلافت برگزید که در آن خونریزی کرده و فساد بر پا می‌كند، برای همین ابلیس گفت:
    {قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا}
    صدق الله العظيم [الإسراء:٦٢].
    و این زمین مفروشه، زمینی هموار و یکدست است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَالْأَرْضَ فَرَشْناهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾‏}
    صدق الله العظيم [الذاريات].
    این زمین دو ورودی دارد، یکی در منتهی اليه شمالی کره زمین و دیگری در منتهی اليه جنوبی کره زمین و کره زمین کاملا گرد نیست بلکه شبه کروی است. این زمین مفروشه [که در باطن زمین ماست] ، دو ورودی دارد و دارای دو مشرق و دو مغرب است و وقتی خورشید در دروازه جنوبی غروب می‌کند، بار دیگر از دروازه شمالی بر آن طلوع می‌کند و وقتی در دروازه شمالی غروب می‌کند، بار دیگر از دروازه جنوبی طلوع می‌نماید. برای این زمین دو ورودی وجود دارد و بیشترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. برای همین انسان به شیطان قرین و همراهش می‌گوید:
    {يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ} [الزخرف:۳۸]
    چون طولانی‌ترین مسافت در زمین؛ فاصله بین این دو دروازه است. یک دروازه، شمالی است و در منتهی اليه شمالی کره زمین قرار دارد و دروازه دیگر جنوبی است و در منتهی اليه جنوبی کره زمین قرار گرفته‌است و سد ذوالقرنین، بین دو سدّ، یعنی در بین دو نیمه زمین قرار گرفته‌است و به آنها دو سد گفته می‌شود، چون هریک مانع رسیدن نور خورشید به دیگری می‌گردد و نیمی از آن روشن و نیمی از آن در تاریکی قرار می‌گیرد؛ البته در سطح زمین چنین است. اما سدّ [ذوالقرنین] در تنگه بین این دو، در بطن زمین ساخته شده است و به عنوان حد فاصلی بین آنهاست؛ یأجوج و مأجوج در یک طرف و عالم دیگر در طرف مقابل سد است. این زمین به خاطر این دو ورودی دارای دو مشرق و دو مغرب است. اما در سطح زمین [برای هر مكان] تنها یک مشرق و در برابر آن یک مغرب وجود دارد. اما زمین مفروشه دو مشرق و دو مغرب دارد؛ برای همین نیز خداوند تعالی می‌فرماید:
    {رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ}
    صدق الله العظيم [الرحمن:١٧].
    اما در سطح ظاهر زمین تنها یک مشرق و یک مغرب دارد و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿٩﴾}
    صدق الله العظيم [المزمل]
    ای مردم شما درباره حقایق آیاتی با من مجادله می‌کنید که در عالم واقعیات و حقیقت موجودند؛ اما شما از آنها آگاه نیستید. اگراز آنها باخبر می‌شدید؛ درمی‌یافتید که این تأویل حقیقی آیات خداوند است و ذوالقرنین در سفر خود به منتهی اليه شمالی و جنوبی کره زمین از آن باخبر شد. سپس وارد باطن زمین گردید و در آنجا مردمی را یافت. شما را به خدا پس بگویید یأجوج و مأجوج کجا هستند؟ آنها همان جایی هستند که سد ذوالقرنین ساخته شده است. سد ذوالقرنین کجاست؟ چرا ماهواره‌ها آن را پیدا نمی‌کنند؟ اگر در سطح زمین بود، فضانوردان آن را می‌دیدند. بلکه در داخل کره زمین و همان جایی است که یأجوج و مأجوج در آن هستند. آنها از هر پشتی زاد و ولد می‌نمایند و این شریعت زشت و منکر مسیح دجال است و زنان آنها فرزندان زیادی دارند که مخلوطی از شیاطین جن و انس هستند. آنها بطور مستمر این عمل زشت را مرتکب می‌شوند و مرتب فریاد می‌زنند چون شياطين آنها را
    شدیداً تحریک می‌كنند.
    دانشمندان روسی بعد از حفر چاهی در زمین که هزاران متر عمق داشت و برای یافتن معادن زمین حفر شده بود؛ صداهای آنها را شنیده‌اند. آنها از شنیده صداهایی که از عالم دیگر می‌آمد دهشت کردند. «الزندانی» درباره این قضیه، مقاله‌ای نوشته و از دانشمندان خواسته است به دنبال ماهیت این اصوات باشند
    و اصوات را به جهنمیان نسبت داده است. اما من با این سخن مخالفم و می‌گویم این ها از جانب یأجوج و مأجوج است. مقدار کمی از فریادها و ضجه‌ها به‌خاطر عمل زشت و منکری است که به‌طور مستمر انجام می‌دهند و اکثر صداها، صدای هیاهوی جیغ است که در باطن زمین انعکاس پیدا می‌کند. اما «الزندانی» تصور می‌کند این صداها متعلق به ساکنان جهنم است. ما پیش از این در بیانات خود درباره اينکه آتش کجاست سخن گفته‌ایم و عذاب داخل حفره قبر را رد کردیم. جهنمیان در قبر عذاب نمی‌شوند، بلکه روح آنان در آتش عذاب می‌شود و فرقی بین درک عذاب توسط روح و جسم نیست؛ حواس همگی متعلق به روح است و زمانی که از بدن خارج می‌شود، دیگر جسد چیزی احساس نمی‌کند حتی اگر سوزانده شده و خاکسترش به باد داده شود. پیش از این درمورد جایگاه آتش صحبت کرده‌ایم .این آتش بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾}
    صدق الله العظيم [ص].
    کسی که در این آیات که به تخاصم اهالی آتش اشاره می‌شود تدبر کند و سپس به این آیه برسد که:
    {مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
    برایش حقیقت معراج مُحمدٍ رسول‌الله صلّى الله عليه وآله وسلّم روشن می‌شود و اینکه آتش واقعیت داشته و پایین‌تر از آسمان و بالاتر از زمین قرار دارد و اهالی آتش نسبت به ساکنان زمین در ملأ اعلی قرار گرفته‌اند. در این آیه از تخاصم میان فرشتگان سخن گفته نمی‌شود؛ بلکه دعوا میان ساکنان آتش است و اگر قاری درست دقت کند سخن نهایی درباره عذاب روز قیامت و عذاب برزخی را در می‌یابد که در این فرموده خداوند تعالی آمده‌است:
    {وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ
    } صدق الله العظيم [ص:٥٨]،

    و سپس به دعوای ساکنان آتش می‌رسد:

    {مَمَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾}
    صدق الله العظيم [ص]،
    و رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به شما خبر داده‌بود که در شب معراج و الاسراء از کنار اهالی آتش عبور کرده و همه‌ی آنها را در آتش یافته‌بود نه به صورت پراکنده در قبرهایشان...

    از حق‌جویان می‌خواهم درباره «صداهای داخل زمین» تحقیق کنند، نوار صوتی را پیدا خواهند کرد که در آن صدای ضجه میلیونی از داخل زمین شنیده می‌شود که بی شک و تردید حقیقت است.فتوای من درباره آنان این است که صداها متعلق به یأجوج و مأجوج است و با فتوای شیخ عبدالمجید الزندانی مخالفم. آیه کاملا روشن و واضح است و می‌گوید ساکنان آتش نسبت به زمینیان در ملأ اعلی قرا دارند. قرآن سخنی از وجود آتش در باطن زمین نمی‌زند؛ بلکه صحبت از آتشی می‌کند که بالای زمین و پایین‌تر از آسمان است و مُحمد رسول‌الله در زمان معراج از کنار آنان عبور کرده‌است تا سخن خداوند تعالی مورد تصدیق قرار گیرد که می‌فرماید:
    {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].
    در اینترنت به دنبال «صداهای باطن زمین» بگردید و آن را در عالم واقعیات پیدا خواهید کرد.
    أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 39426 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

    - 10 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
    14 - رجب - 1428 هـ
    28 - 07 - 2007 مـ
    10:46 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
    ـــــــــــــــــــ


    القول المختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..
    أرضُ الرّاحَةِ والأنامِ هي الأرضُ المَفروشَة .. والمَزيـدُ مِن التَّفصِيـلِ ..


    بِسْمِ الله الرّحمن الرّحيم، وبه نَستَعينُ وأتَلقّى التّفهيم للبيان الحقّ لأسرارِ القرآن العظيم، والصّلاة والسّلامُ على خاتَم الأنبياءِ والمُرسَلينَ وآله الطيِّبينَ الطّاهرينَ وجميع المسلمين المُوَحِّدينَ لربّ العالَمين، أمّا بعد..

    إنَّ أرضَ الرّاحةِ والأنامِ هي الأرضُ المَفروشة، وقال الله تعالى: {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].

    وسُكّانها عالَم الجِنّ، ومِن ثمّ جعَلَ الله أبانا آدم خليفةً على عالم الجنّ، وكذلك أمَر الملائكة أن يُطيعُوا أمرَ خليفة الله في الأرضِ، وأمّا إبليس فطلبَ مِن الله أن يُنظِرَه وذلك لأنَّ الله لعنَه وأمَرهُ أن يَخرُجَ منها؛ ولكنّ الله لبَّى طلبَهُ ليَزيدَهُ إثمًا، ووَعدَه الله ليُخرِجَه منها مَذءومًا مَدحُورًا، وذلك سيكون بنتيجةِ مَعركةٍ بين الحقّ والبَاطِل وقد جاء أجَلُها المَقدورُ في الكتابِ المَسطورِ، وقد أخّر الله خُروجَه إلى يوم البعثِ الأوّل؛ قال: {قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾} [الحجر]، ولكنّه كان تَحَدٍّ بين ربّ العالَمِين وعَدُوّه، وذلك لأنّ الشيطان طلبَ منهُ أن يُنظِرَه ولم يسأله مِن بابِ طلبِ رحمتِه؛ بل مِن بابِ التّحدِّي، فلعَنه الله في قوله تعالى: {لَّعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ‎﴿١١٨﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].

    ومِن ثمّ أجابَ الله طلبَه وقال اخرُج منها مَذءُومًا مَدحُورًا. قال الله تعالى: {قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ‎﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    ولكن إذا تابَعتُم نصَّ القُرآن تَجدونَ بأنّ الله فِعلًا أخّرَ خُروجَه إلى يوم الوقتِ المَعلومِ فيُخرِجه منها مَذءومًا مَدحورًا، والدّليل على أنَّ الله أخَّرَ خُروجَه امتِحانًا لآدم وزوجته. قال الله تعالى: {فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العليّ العظيم [طه].

    وبعد زمَنٍ قَصيرٍ تَظاهَر الشيطانُ بأنّه نادِمٌ على عِصيانِ أمرِ ربِّه، وأظهَرَ النُصحَ لآدم وأنّه مُطيعٌ لأمرِه وذلك حتى يَظنّوا بأنّه تابَ إلى الله وأنّه قد أصبَح لهم ناصِحًا أمينًا، وكلّ ذلك كذِبٌ ليُغرِّرَ آدم وزوجتَه بأنّه قد أصبَح لهما ناصِحًا أمينًا، وقال الله تعالى: {وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ ﴿١١﴾ قالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿١٨﴾ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ﴿٢٥﴾ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّـهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿٢٦﴾ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿٢٧﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    ولي سُؤالٌ يا ابن عمر، إذا كان الله قد أخرَج الشيطان فكيفَ عادَ إلى الجنة وكلَّم آدم وزوجَته وقاسَمَهُما إنِّي لكَ لمِنَ النّاصِحين؟ وسوفَ أُجيبُكَ عليه مِن القرآن العظيم بأنّ الله فِعلًا ترَكَ الشيطان في الجنّة عند آدم وزوجته، وقال الله تعالى: {فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿١١٧﴾ إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ ﴿١١٨﴾ وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ ﴿١١٩﴾} صدق الله العلي العظيم [طه].

    أم تَظنُّ بأنَّ إبليس خاطَبَ آدم فَورًا فقال: {مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العلي العظيم؟ فلم يَقُل لآدم هذا إلّا بعدَ زمنٍ؛ بعدَ أن تظاهَرَ لآدم وزوجتِه بالنَّدمِ على عِصيانِ ربّه بعَدَمِ إطاعَة أمرِ آدم، ثمّ تظاهَر لهما بالطّاعة والانقِيادِ والنُصحِ حتى يُصدِّقوهُ في المَكرِ الذي سوفَ يقول بعد أن يَمنَحوهُ ثِقَتَهم لذلك قال الله تعالى: {وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِن النَّاصِحِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العليّ العظيم [الأعراف]، ودَلّاهُما بغُرور.

    ولكنّ الذي غَرّكُم في الأمرِ هو ذِكرُ الجنّة في القِصّة فظنَنتُم بأنّها جنّة المأوى، ولكنّها عند سِدرة المُنتهَى، ولم يَرِدْ في القُرآن بأنّ الله جعَل آدم خليفةً فيها بل كرَّر ذلك - القرآن - بأنّه جعَل آدم خليفةً في الأرض؛ بل ويَذكُر القرآن جنّاتٍ في الأرض. كمِثل قوله تعالى: {فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ‎﴿٥٧﴾‏} [الشعراء]، ويَقصِدُ آل فرعون.

    وكذلك قوله تعالى: {إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ}[القلم:17].

    ولكنّكم ظَننتُم بأنّ اسمَ {الْجَنَّةِ} لا يُطلَقُ إلّا على جنّة المأوى! بل يُطلَقُ على كلّ أرضٍ مُخضَرَّةٍ بالأشجار والفواكه؛ وهي الأرض المفروشة وليست مُسطّحةً بل مفروشةً مُستويةً، فيها فاكهةٌ ونخلٌ ورمّانٌ؛ بل هي الرّيحان. وتوجد باطِن الأرض ما وراءَ البراكين فليست طبقة البراكين ببَعيدٍ، والجنة تحتَ الثّرى بمسافةٍ كبيرةٍ والبراكين دونها قريبةٌ إلى السّطح، وقد ذَكَر القرآن عِدّة عَوالمَ في آيةٍ واحدةٍ؛ عالَمٌ في السماء وعالَمٌ في الأرض وعالَمٌ دون السّماء وعالَمٌ تحت الثّرى: {لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [طه].

    وهي الأرض التي ذكَرَها الله في القرآن: {وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].

    ويَسكُنها عالَم الجنّ وهم الذين استَخلفَ اللهُ آدمَ عليهم بدلًا عن إبليس الذي يُفسِدُ فيها ويَسفِكُ الدّماء. لذلك قال: {قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا‎ ﴿٦٢﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وهذه الأرض المفروشة هي قاعٌ مُستوِيةٌ، وقال الله تعالى: {وَالْأَرْضَ فَرَشْناهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾‏} صدق الله العظيم [الذاريات].

    وهي على بوّابتين؛ بوابةٌ في مُنتهى طَرفِ الأرض شمالًا وبوابةٌ أخرى في منتهى طَرفِ الأرض جنوبًا، وذلك لأنّ الأرض ليست كُرَوِيّةً تمامًا بل شِبه كُرَوِيّةٍ، ولهذه الأرض بوّابتان ولها مَشرقان ومَغربان فإذا غابَت الشمس عن البوّابة الجنوبيّة، أشرَقت عليها مرّةً أخرى مِن البوّابة الشّماليّة، وإذا غابَت عن الشّماليّة تُشرِق عليها مرةً أخرى من الجنوبيّة، فأصبح لهذه الأرض بوّابتان، وأعظم مسافةٍ في الأرض هي المسافةُ بين هاتين البوّابتين، لذلك قال الإنسان لقرينِه الشيطان: {يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِ‌قَيْنِ} [الزخرف:38]، وذلك لأنّ أعظم مسافةٍ في الأرض هي المسافة التي بين البوّابتين، وهُنّ بوّابة الأرض الشماليّة وتوجَد في مُنتهَى أطرافِ الأرض شمالًا والأخرى في مُنتهَى أطرافِ الأرض جنوبًا، وسَدّ ذي القرنين بين السدّين أي بين نِصفَيْ الكُرة الأرضيّة، وسَمّاهم السدّين لأنّ كلّ منهما يَسُدُّ على الآخَرِ ضَوء الشمس فيكون نِصفٌ مُظلِمًا والنِّصفُ الآخر نهارًا وهذا بالنِّسبة لسَطحِ الأرض، وأمّا السّدّ فَبينهما في مَضيقٍ في التّجويفِ الأرضيّ؛ فجعَل بَينهُما رَدمًا، ويأجوج ومأجوج إلى جهةٍ وعالَمٌ آخر إلى جهةٍ أُخرى، وهذه الأرض ذات المَشرقين وذات المَغربين بسبب البوّابتين، وأمّا سَطح الأرض فليس لها إلّا مَشارقُ إلى جهةٍ ومغاربُ يُقابِلها، أمّا الأرض المَفروشة فلها مَشرقان ومَغربان لذلك قال الله تعالى: {رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ‎﴿١٧﴾‏} صدق الله العظيم [الرحمن].

    وأمّا ظاهِرُ الأرضِ فليسَ له سِوى جِهةٍ شَرقيّةٍ واحِدةٍ وجِهةٍ غربيّةٍ واحدةٍ، وقال الله تعالى: {رَّ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [المزمل].

    ويا قوم إنّكم لتُجادِلوني في حقائق آياتٍ لها تصديقٌ على الواقِع الحقيقيّ لو كنتم تعلمون، فلو اطَّلعتُم عليها لوَجدتُم حقيقة التّأويلِ على الواقِع الحقيقيّ كما وَجدَ ذلك ذو القرنين في رحلتِه إلى مُنتهَى أطرافِ الأرضِ شمالًا وجنوبًا، ثمّ قامَ برِحلةٍ في التّجويفِ الأرضيّ فوجَد مِن دونِهما قومًا.

    وبالله عليكم أين يأجوج ومأجوج؟ وإنّهم يُوجَدونَ حيث يوجَدُ سدّ ذي القرنين. فأين سَدّ ذي القرنين؟ ولماذا لم تكشِفهُ الأقمارُ الصِّناعيّة؟ ولو كان ذلك على سطحِ الأرض لشَاهَدَه أهل الفضاءِ؛ بل هم تحتَ الثّرى حيث يأجوج ومأجوج وهم مِن كلّ حَدَبٍ يَنسِلون؛ وتِلكَ شَريعةُ المسيح الدجال (إباحَة الفاحِشة) فتَحمِل الأنثى بعِدَّةِ أولادٍ مِن هذا وذاكَ مَخلوطينَ (شياطينُ جنٍّ وإنسٍ) بل يُمارِسونَ الفاحِشَة بشَكلٍ مُستَمرٍّ وهم يَصرُخونَ لأنّ الشياطينَ تؤُزُّهم أزًا.

    وقد سَمِعَ الباحثونَ الرُّوس أصواتَ هذا العالَم الذي في باطِنِ الأرضِ بعد أن حفَر عُلماءُ الرّوس آلاف الأمتار وهم يبحثونَ عن مَعادِن الأرض، ولكنّهم سَمِعوا أصواتًا لعالَمٍ آخَر وأدهَشَهم ذلك، وقال الزّندانيّ تعليقًا على ذلك الموضوع بأنّهم أصحاب النار، وطلبَ مِن العُلماءِ البحثَ عن حقيقة تِلكَ الأصواتِ فهو يَرى بأنّهم أصحابُ النار، ولكنّي أخالفُه في هذا القولِ وأقول بأنّهم يأجوجُ ومأجوجُ، وأمّا الصُّراخ فقليلًا منه يَصدُر مِن أحَدِهم بسببِ مُمارسَة الفاحِشَة، وأكثَر الأصواتِ (ضَجيجُ أصواتٍ) ولها صَدًى في باطِن الأرضِ، ولكنّ الزندانيّ يَزعمُ بأنّهم أصحابُ النار، وقد سبَق وبيّنّا لكم أين تكونُ النّار في الخِطابِ الذي نفيتُ فيه عذابَ القبرِ في حُفرةِ السَّوءَةِ؛ بل يُعذَّبونَ في النار والعذابُ على الرُّوحِ فقط، ولا فرقَ بين عذابِ الرّوح والجَسَد؛ وكُل الحَوَاس هي للرُّوحِ فإذا خرجَت لا يَشعُر الجسَدُ بشيءٍ حتى لو احتَرقَ وصارَ رمادًا، وسبَق أن بينّا مَوقِع النّار وأنها فوقَ الأرض ودونَ السّماء، وقال الله تعالى: {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

    فمَن يَتَدبّرُ هذه الآياتِ التي تتكلّم عن تَخاصُمِ أهل النار ومِن ثمّ يَجِدُ قوله: {مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}، ومِن ثمّ يتبيَّنُ له حقيقة إسراءِ مُحمدٍ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بأنّ النار حقًّا توجدُ دونَ السماء وفوقَ الأرضِ، وأهلُ النارِ مَلَأٌ أعلى بالنسبة لأهلِ الأرضِ، ولم تتكلّم الآياتُ عن تخاصُمِ الملائكة بل عن تَخاصُم أهل النار، ولو تدبَّرَ القارِئُ القولَ الفَصلَ بين عذابِ يوم الحِسابِ وعذابِ البَرزَخ وهو قوله تعالى: {وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ‎﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص]، ومِن ثمّ يَسردُ تخاصُم أهلِ النار إلى قوله:{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾ إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [ص]، وقد أخبَركُم رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بأنّه ليلة الإسراءِ والمِعراجِ مرَّ على أهلِ النّار فوَجَدَهم في النار جميعًا وليسوا أشتاتًا في قبورِهم.

    وأرجو مِن الباحثينَ عن الحقيقةِ أن يَضَعوا بحثَ (أصوات باطِنِ الأرضِ) وسوفَ يَجِدونَ شَريطًا مُسجَّلًا لأصواتِ وضَجيجِ المَلايين بباطِن الأرضِ؛ وهذه حقيقةٌ بلا شكٍّ أو ريبٍ، وأُفتِي في أمرِهِم بأنّهم يأجوجُ ومأجوجُ، وأُخالِفُ الشيخ عبد المجيد الزّندانيّ في قوله بأنّهم أصحابُ النار، والآية جليّةٌ وواضِحَةٌ تقولُ بأنّ النار مَلَأٌ أعلى بالنسبة لأهلِ الأرضِ، ولم يَقُل القرآن بأنّ النار التي وعَدَ بها الكفّار باطِن الأرض بل مِن أعلى الأرض ودونَ السّماء، وقد مرَّ عليهم مُحمدٌ رسول الله في المِعراج تصديقًا لقول الله تعالى: {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ‎﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].

    فاذهَبُوا إلى البَحثِ في قوقل (أصوات باطِنِ الأرض) وسَوفَ تَجِدونَ ذلك على الواقِع.

    أخوكم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
    ____________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



المواضيع المتشابهه
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •