الحمدلله تعالي ربنا ....
اين آيه را با هم تلاوت ?نيم:
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
در سوره ي مبار?ه ي فرقان صفات بندگان برگزيده ( عبادالرحمن ) ذ?ر شده است ?ه در ميان ذ?ر صفاتشان اين دعا و درخواست اين بندگان برگزيده آمده است:
?ساني ?ه مي گويند: پروردگارا همتايان و فرزندان ما را مايه ي سرافرازي و چشم روشني مان قرارشان فرما و ما را بر متقين امامان قرار فرما.
پس امامت علاوه بر بخشش و اختيار الهي بنابه درخواست و دعاي بندگان برگزيده به آنان داده مي شود.
تاريخ بشريت نيز ثابت مي ?ند رهبران هميشه انسانهايي شجاع و مسئوليت پذير و آماده ي حمل بار رهبري بودند و اين آمادگي در واقع نوعي دلسوزي نسبت به جامعه شناخته مي شده است.
وقتي ي? رهبر عليه ظلم مي ايستد و مردم را دعوت به جهاد مي ?ند بلاش? خودش شجاع ترين و آماده ترين فرد براي مواجهه و مبارزه و اصلاح امور جامعه است.
رهبر هرگز ترسو نيست.اگر از رهبران ?نوني دنيايي اثر ترس ديده مي شود دليل بر اين است ?ه آنان توسط خداوند برگزيده نشده اند و براي همين ش?ست مي خورند و نامي نيز از آنان باقي نمي ماند.
امامت در جامعه ي اسلامي نيز در واقعيت رهبريت شجاع و دلسوز است.
امام قايم نمي شود! نمي گويد : شما برويد ?شته شويد تا من بعدا بيايم! اين درست حالت بي اسراييل است ?ه مي گفتند: اذهب انت و رب? و قاتلا نحن ههنا قاعدون! برو تو و خدايت جنگ ?نيد ما همينجا مي نشينيم!
وقتي امامت شيعه را بررسي ?ردم چيزي جز اين نبود.
امامت اهل سنت هم حال چندان بهتري ندارد! در امامت مدل اهل سنت با مردي مواجهه مي شويم ?ه تلاش دارد از زير بار مسئوليت امامت در برود! اما او را به زور ?نار ?عبه گير مي آورند و با او بيعت مي ?نند و سرانجام اسمش مي شود " امام "!
من هيچ ?دام از اين امامت را نپسنديدم.
امامتي ?ه پسنديدم امامت مردي شجاع و انقلابي ست ?ه شجاعت و اصلاح طلبي را از پدرش آموخته است.
او با شجاعت اعلان امامت مي ?ند و بزرگان جامعه ي اسلامي را دعوت به ميزگرد اصلاح طلبانه مي ?ند.او مي خواهد امت بسوي قرآن اين ريسمان مح?م الهي بازگردد .
... و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمين