[ لمتابعة رابط المشاركــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - شوّال - 1433 هـ
26 - 08 - 2012 مـ
۵ - شهریور- ۱۳۹۱ه.ش.
07:54 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ


کلمه انبیا، کلمه‌ای است که هم شاملِ انبیایی می‌شود که خداوند بعد از رسولان، حکمِ کتاب را به آنان عنایت نموده و هم شامل کسانی می‌شود که خداوند رسالت و کتاب را به ایشان وحی نموده است.
هرکس که به قرآن عظیم ایمان دارد، اگر راست می‌گوید، به دعوت به حکمیت بر اساس آن پاسخ دهد.


بسم الله الرحمن الرحيم و صلوات و سلام بر عزیزان و پیشوایانم، انبیا و رسولان مکرم الهی و امامشان، و بر تمام کسانی که از آنان پیروی کرده و برای حبّ و قرب الهی رقابت می‌کنند و رقابت برای حبّ و قرب الهی را به انبیا و رسولان الهی واگذار نمی‌کنند که هرکس چنین کند، ضرر کرده و زیان‌کار است و با تعظیمِ به‌ناحقّ درباره انبیای الهی و مهدی منتظر، به خداوند شرک آورده است.
شاید تمام انصار عزیزم بخواهند بگویند: «منظور از مبالغه به‌ناحقّ چیست؟» در پاسخ آنان می‌گویم: اینکه به‌ناحقّ، باور داشته باشید و یکی از شما بگوید: «چطور طمع داشته باشم که با انبیا و رسولان خدا و مهدی منتظر، برای حبّ و قرب خدا رقابت کنم، آنان سزاوارترند و اولویت دارند؛ آخر چطور می‌شود چنین کرد؟» و یکی از مشرکان بگوید: «چطور حقّ دارم برای رسیدن به بالاترین درجه‌ی عالی و رفیع، با محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، رقابت کنم؟ صاحب آن درجه و مقام رفیع، نزدیک‌ترین بنده به خداست. من آن مقام را به محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، وا‌گذار می‌کنم؛ چون می‌بینم ایشان برای کسب نزدیک‌ترین مقام به ذاتِ خداوندی که بر عرش عظیم استیلا دارد، سزاوارتر است.». پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به مشرکانِ مؤمن می‌گوید: ای تمام کسانی که خداوند درباره آنان فرموده است:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
دلیلِ شرک آنان، مورد تعظیم قرار دادن انبیا و ائمه‌ای است که اولیای الهی هستند و در نظرتان، شما مانند آنها، چنین حقی در ذات خداوند ندارید. پاک و منزه است خداوند بزرگی که همسری اختیار نفرموده تا بیش از دیگران، سزاوارِ حب و قرب الهی باشد و فرزندی ندارد که بیش از دیگران شایسته نزدیک‌ترین و بالاترین درجه حبّ و قرب الهی باشد؛ پاک و منزه است خداوند از چنین برتری‌طلبی‌هایی! همه‌ی ما بنده خدا هستیم و خداوند یکی است و شریکی نداشته و پروردگار و معبود، اوست. همانا که روشن نیست، چه کسی صاحب آن درجه عالی و رفیع در نزد خداوند است؛ روشن نیست آن بنده، از فرشتگان است یا از جن و انس؟ و دلیل آن حکمت بالغه الهی است تا تمام بندگان، برای نزدیک‌تر بودن به «رب المعبود» با هم رقابت کنند، تا روشن شود، کدام مقرب‌ترند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:۵۷].*
ولی با تأسف شدید، اگر یکی از مسلمانان در جلسه‌ای که علمای مسلمین از مذاهب و گروه‌های مختلف در آن حضور دارند، شرکت کرده و در برابرشان قرار گرفته و بگوید: «ای علمای مسلمین! من به فرمان خداوند که در این آیه آمده است، پایبندم:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظیم [ النحل]
پس به من فتوا دهید، آیا به عنوان یک مسلمانِ صالح، حق دارم برای حب و قرب الهی و به طمع [و امید] اینکه بیش از آنها مورد حب و قرب الهی قرار گیرم، با ایشان رقابت کنم؟ و [برای رسیدن به این هدف]، به صورت شبانه‌روزی تلاش کنم تا من بیش از همه به خدا نزدیک شده و محبوب‌ترین [بنده] در نزد خداوند باشم؟ ای علمای مسلمین! آیا من چنین حقی دارم؟». علمای مسلمین یک صدا به او خواهند گفت: « برو بیرون تا خداوند با آتش تو، ما را نسوزانده است و با نهیب و فریاد، او را رانده و بیرون می‌کنند. پس او [از مجلس آنها] خارج شده و گریه‌کنان می‌گوید: « پروردگارا، مگر من بنده‌ی تو نیستم و انبیا [نیز] بندگان تواند، نه فرزندانت که برای حب و قرب تو شایسته‌تر و سزاوارتر باشند.» سپس گریه‌کنان به او پناه آورده و با زاری می‌گوید: «پروردگارا، آیا من حقی در تو ندارم؟ آیا من حقی در تو ندارم خدایا؟ آیا من مانند انبیا و رسولان و مهدی منتظر، حقی در تو ندارم؟ آیا مرا برای عبادتِ ذات یکتا و بی‌شریکت نیافریدی تا در راه حب و قربت رقابت کنم، تا راضی شوی؟ آیا انبیا و رسولانت را خط قرمز بین من و خودت، قرار داده‌ای؟ اگر آنها فرزندان تو بودند، تمنا نمی‌کردم در راه حب و قربت با آنان رقابت کنم چرا که فرزندان تو بودند و به دیگران ارجحیت داشتند. اما آنها نیز مانند ما، بنده‌ی تو هستند و تو عادلی و پروردگارت به احدی ظلم نمی‌کند و تو درباره حکمت آفرینش ما فتوا دادی و فرمودی و سخن تو حق است:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
پس امام مهدی می‌گوید: ای کسانی که به خود و امتتان ظلم کرده‌اید! امام مهدی از شما سؤالی دارد و می‌گوید: از آنجایی که از رقابت به سوی پروردگار، کوتاه آمده‌ و طمع ندارید که یکی از شما به بالاترین جایگاهی دست یابد که رفیع‌ترین مکان بهشت و نزدیک‌ترین محل به عرش عظیم الهی است؛ پس برای نزدیکی [قرب] به چه کسی، از این مقام چشم پوشیده و در تمامی نمازها، از خداوند می‌خواهید آن را به محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، عطا نماید و دعا نمی‌کنید خودتان به آن مقام برسید؟ یک بار دیگر سؤال می‌کنم: برای قرب [نزدیک شدن] به چه کسی، از آن دست برداشته‌اید؟ برای قرب به رسول‌الله؟ اگر صادق هستید، به سؤال من جواب دهید.
ولی اگر من، امام مهدی، به مقام وسیله که رفیع‌ترین و بالاترین جایگاه است، دست یابم؛ برای محقق شدن نعیمی که بسیار بزرگ‌تر از آن است [نعیم اعظم]، آن را به جدّم، محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، انفاق می‌کنم. شما نمی‌دانید چرا به آن مقام، نام «وسیله» داده شده است، چون آن مقام، هدف آفرینش شما نیست. پس از آن به عنوان وسیله‌ استفاده کنید و تک‌تک شما، در آرزو و تمنای رسیدن به آن باشید تا برای تحقق یافتنِ نعیمی که بسیار بزرگ‌تر از آن است، یعنی رضوان نفس خداوندی که بر عرش عظیم استیلا دارد، انفاقش کنید. رضوان خداوند نسبت به خودِ شما، تنها جزیی از رضوانِ نفسِ خداوند تعالی است و رضوان الهی در نفس خداوند الرحمن محقق نمی‌گردد، مگر اینکه حزن و تحسر نسبت به بندگانی که از راه راست، به بیراهه رفته‌اند؛ از نفسِ خداوند رخت بربندد.
ای مردم! همانا که به دلیل عظمتِ صفتِ رحمت در نفسِ خداوندِ ارحم الراحمین، او در نفس خود برای بندگانش متحسر است. اگر فرزند یکی از شما هزار سال در برابرتان عصیان کند و سپس ببینید در آتش جهنم فریاد می‌زند و بشنوید که می‌گوید: « کاش در برابر پدرم عصیان نکرده بودم»، گمان می‌کنید پدرش شادمان و مسرور خواهد بود؟ ممکن است یکی از این پدرانِ مهربان بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چطور می‌توانم مسرور باشم درحالی‌که شاهد فریاد زدن فرزندم در آتش جهنم هستم؟ چطور در نفسم، برای فرزندم حسرت نخورم و می‌بینم از عصیان خود، پشیمان است و می‌گوید: افسوس از کوتاهی‌هایی که در حق پدرم کردم. ناصر محمد! به خدا قسم، در پیشگاه پروردگارم به زانو افتاده و می‌گویم: پروردگارا، با وجود عصیان فرزندم؛ برایش بسیار متأسف و متحسرم. می‌گویم: پروردگارا! اگر حال من چنین است، پس حال کسی که بسیار بیش از من نسبت به فرزندم رحیم است، چگونه باید باشد! همان خداوندی که ارحم الراحمین است».
شاید تمام علمای مسلیمن از مذاهب و گروه‌های گوناگون، بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی! آیا خداوند برای کافرانی که از دعوت حق پروردگارشان، روگردانند و در زمین فساد می‌کنند، متحسر است؟» ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: پناه برخدا، هرگز. چطور ممکن است خداوند برای مردمان مجرمی که هنوز بر کفر و عناد و روگردانیِ خود از دعوت حقِّ پروردگارشان، اصرار دارند؛ متحسر باشد؟ بلکه خداوند از آنان خشمگین است و نسبت به آنان عصبانی است و وعده عذاب بسیار بزرگی را به آنان داده است.
ای مردم، ای مفتیان کشورها و خطبای منابر! شما را چه می‌شود که فتوای مهدی منتظر را درباره تحسر خداوند نسبت به بندگان کافرش، درک نمی‌کنید؟ گوش فرا داده و توجه کرده و بفهمید حرفِ حقِّ من چیست: به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! خداوند در نفس خود متحسر نخواهد شد، مگر بعد از پشیمان شدنِ بندگان از کوتاهی‌هایی که در پیشگاهِ پروردگارشان مرتکب شده‌اند و هریک از آنان بگوید:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
آن‌گاه تمام علمای امت، یک صدا می‌گویند: «ناصر محمد! آنها از کوتاهی‌هایی که در پیشگاه خداوند کرده‌‌اند، پشیمان و متحسر نمی‌شوند، مگر بعد از عذاب شدن. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿۵۴﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿۵۵﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اینجاست که خداوند در نفس خود متحسر می‌شود، چون آنها دیگر اصرار به ادامه کفر و عناد و ارتکاب گناه، ندارند. فقط اینکه پشیمانیِ آنها دیرهنگام و بعد از گذشتنِ وقت رخ می‌دهد و علی‌رغم این، می‌بینید که خداوند برایشان حزین و متحسر است، درحالی‌که هیچ ظلمی به آنان نکرده، ولی دلیل حسرت خوردن خدا برای آنان، صفت ارحم الراحمین بودنِ خداوند است و در میان مخلوقات؛ هیچ‌کسی بیش از خداوند مهربان و رحیم نیست.
ممکن است تمام علمای امت بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی! چه دلیلی از آیات محکم کتاب داری [که نشان می‌دهد] خداوند، بعد از آنکه می‌شنود بندگانش پشیمان هستند، برایشان حسرت می‌خورد؛ وقتی که می‌گویند:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿۵۶﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و این حسرت بندگانی است که به خاطر کوتاهی‌هایی که در پیشگاه پروردگارشان مرتکب شده‌اند، برای خودشان پشیمانند و از عذاب‌شوندگان هستند. ولی حسرت خداوند نسبت به بندگانی که پشیمانند، در کجا آمده است؟ بگو برهانتان چیست اگر راست می‌گویید؟» پس امام مهدی در پاسخ پرسشگران می‌فرماید و می‌گوید: این خداوند است که برایتان فتوا داده و می‌فرماید:
{إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
لذا ای جماعت مسلمانان! بیایید تا امتی واحد باشیم و تعدد مذهبی در دین خدا و چند دستگی و حزب‌گرایی را رها کنیم؛ گروه‌هایی که متفرق شده و هریک به داشته خود دلشادند.
شما هم خودتان را گمراه کردید و [فرصت خود] را به هدر داده‌اید و هم امتتان را که متکفل تبلیغ و هدایتشان هستید. پس از خدا بترسید و به سوی امام مهدی بیایید و به یک هدف واحد پایبند باشید:
اینکه خداوند را بدون گرفتن شریک عبادت کنیم و رضوان خداوند را غایت و هدف نهایی خود قرار دهید؛ نعیمی که از بهشت خداوند بسیار بزرگ‌تر است.

شاید یکی از کسانی که تاکنون، اصلاً طعم رضوان الهی را نچشیده‌اند، بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چه کسی به تو گفته است که رضوان خداوند الرحمن، نعیمی بزرگ‌تر از نعیم بهشت است؟» امام مهدی در پاسخ به پرسشگران می‌گوید: ای خطبای منابر و مفتیان کشورها! همانا که مهدی منتظر از نزد خود فتوا نداده است که رضوان خداوند نعیمی است که از نعیم بهشت، بزرگ‌تر است؛ بلکه این فتوای خداوند تعالی است که می‌فرماید:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ای جماعت مسلمین! از آنجایی که رضوان خداوند الرحمن، نعیمی است که از بهشت، بسیار بزرگ‌تر است؛ پس ای جماعت انس و جن! بیایید تا رضوان خداوند الرحمن را به عنوان هدف نهایی خود برگزینیم و اگر می‌خواهید رضوان خداوند ، هدف نهایی شما باشد نه وسیله رسیدن به نعیم کوچک‌تر یعنی بهشت، بدانید خداوند از کفر بندگان راضی نیست، بلکه شکرگزار بودن بندگان باعث رضایت الهی می‌گردد. پس بیایید برای آنکه از انس و جن، امتی واحد در راه راست [صراط مستقیم] تشکیل دهیم، مبارزه کنیم؛ امتی که خداوند را به یگانگی عبادت کرده و برایش شریکی نمی‌گیرند. در آرزویِ ریختنِ خونِ کافران یا ریخته شدنِ خونتان به دست آنان [برای نایل شدن به شهادت] نباشید؛ مگر در حالت اجبار، پس چنین آرزویی نداشته باشید. نزد خداوند، داشتنِ آرزویِ هدایتِ آنها، محبوب‌تر است، بخواهید خداوند به خاطر شما، آنان را هدایت فرماید؛ آیا شما خودتان را دوست دارید یا خدایتان را؟ اگر خداوند را دوست دارید، از من پیروی کنید تا آنچه که محبوب خداوند است و باعث سرور او می‌شود، محقق گردد.
ممکن است این سؤال مطرح شود: «چه چیزی بیش از همه، باعث سرور و خرسندی خداوند می‌گردد تا از هر وسیله و راهی، برای محقق شدن آن استفاده کرده و در این راه مبارزه کنیم؟» امام مهدی در پاسخ پرسشگران می‌گوید:
توبه بندگان به درگاه خداوند ارحم الراحمین، بیش از هر چیزی مایه خرسندی و سرور پروردگار است، چون او از شکرگزاری بندگان راضی شده و کفر بندگان، موجب ناخرسندی و نزول عذاب دردناک الهی است. جدّم محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، به شما فرموده بودند چه چیزی بیش از همه، باعث سرور خداوند است:
محمدبن‌صباح و زهیربن‌حرب گفتند که عمربن‌یونس، از عکرمة‌بن‌عمار و او از اسحاق‌بن‌عبدالله‌بن‌ابی‌طلحه و او از انس‌بن‌مالک [که عموی اوست] نقل کرده است که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده‌اند:
[لَلَّهُ اَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ اِلَيْهِ مِنْ اَحَدِكُمْ كَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِاَرْضِ فَلاَةٍ فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَيْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ فَاَيِسَ مِنْهَا فَاَتَى شَجَرَةً فَاضْطَجَعَ فِي ظِلِّهَا قَدْ اَيِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ اِذَا هُوَ بِهَا قَائِمَةً عِنْدَهُ فَاَخَذَ بِخِطَامِهَا ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ اللَّهُمَّ اَنْتَ عَبْدِي وَاَنَا رَبُّكَ ‏.‏ اَخْطَأ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ] صدق عليه الصلاة والسلام.
[همانا هنگامي که بنده به درگاه خداوند توبه کند، شادی خداوند از توبه‌ی او، بیش از يکی از شماست که در بيابان بر شترش سوار بوده و ناگهان شترش از نزدش فرار می‌کند، درحالی‌که طعام و آبش بر بالای شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نااميد شده، آمده و در سايه‌ی درختی آرميده است که ناگهان متوجه می‌شود که شترش در کنارش ايستاده است و او زمامش را بدست می‌گيرد و از نهايت شادمانی می‌‌گويد: خدايا تو بنده‌ی منی و من خدای تو هستم! و از نهايت شادمانی اشتباه صحبت می‌کند.]
پایان حدیث.
ای امت اسلام و ای حجاج بیت الله الحرام! اگر خدا را دوست دارید، برای محقق شدن شادی و سرور در نفس خداوند، از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی کنید. پس از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و در زمره قومی درآیید که خداوند در آیات محکم کتابش، وعده‌ی آنان را داده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
وممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سؤال کند: « ناصر محمد یمانی! مقصود خداوند از: {أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ} چیست؟». پس ناصر محمد در پاسخشان می‌گوید: همانا که آنان در برابر کافرینی که به خاطر دین، به جنگ آنها آمده و قصد خاموش ساختن نور الهی را دارند، سرسخت بوده و با صلابت برخورد می‌کنند و مقصود سرسخت بودن در برابر کافرانی که به جنگ مسلمانان نیامده و فقط به دین اسلام ایمان ندارند نیست. خداوند به شما امر نموده است با این گروه به نیکی و با عدل و قسط رفتار کنید و با ایشان معامله‌ دینی و بسیار خوب داشته باشید؛ همانا که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
ممکن است کسی بخواهد سؤال کند: «مقصود خداوند از:
{يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ} صدق الله العظيم چیست؟». امام مهدی ناصر محمد در پاسخ می‌گوید: همانا که مقصود خداوند، مجاهدانی است که با بصیرتی که از نزد پروردگارشان آمده، مردم را به راه خدا دعوت می‌کنند و هنگام گفتن سخنِ حقّ، از هیچ ملامتگری، هراس ندارند. خداوند، به امام مهدی و تمام عالمان دینی، همان فرمانی را داده است که به جدّم محمد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم، داده بود: با این قرآن عظیم با مردم به سختی جهاد کنیم تا در برابرشان به حقّ، حجت اقامه کرده باشیم، باشد که هدایت گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿٥٢﴾] صدق الله العظيم [الفرقان].
ممکن است کسی سؤال کند: «ناصر محمد! آیا فرمانی که برای رسول صادر شده، امری اجباری است که در مورد پیروان ایشان هم صادق است؟» امام مهدی در پاسخ می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف]
و از آنجایی که امام مهدی، پیرو محمد رسول‌الله [که صلوات خدا بر او و پیروانش باد] است، برای همین می‌بینید که با آیات محکم قرآن عظیم، با مردم جهاد بزرگی می‌کنم و نه کوتاهی کرده و نه از پا می‌نشینم و مصرانه به دعوت خود برای حکمیت بر اساس ذکر [قرآن عظیم] ادامه خواهم داد. آیا شما مسلمانید و به قرآن عظیم، ایمان دارید؟ یا از اسلام جز نامش و از قرآن جز نوشتارش، باقی نمانده و شما در مسیری غیر از کتاب خدا و سنت حقِّ رسولش قرار گرفته‌اید و برای همین، سخن حقّ برایتان غریب است؟ امام مهدی در پاسخ شما می‌گوید: کجایِ دعوتِ این مرد غریب است؟ اومی‌گوید: خداوند، پروردگارِ من است و شما را به عبادت خداوند یکتا و بی‌شریک فراخوانده و از شما می‌خواهد از کتاب خدا و سنت حقِّ رسولش که برخلاف آیات محکم کتاب خدا نباشد، پیروی کنید! من که نگفتم نبیّ یا رسول خدا هستم؛ چه چیزِ این دعوت [دعوت به سوی حقِّ آمده از نزدِ پروردگارتان] غریب است؟ یا شیطان وسوسه‌تان کرده و می‌گویید: «کمی که بگذرد، ناصر محمد، درست مانند کسانی که قبل از او بودند؛ ادعای نبوّت خواهد کرد». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: پناه بر خدا که از جاهلان باشم؛ چطورمی‌توانم این فرموده خداوند تعالی را تکذیب کنم:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
شاید یکی از احمدیون بخواهد بگوید: «ناصر محمد! چنین نیست، امام مهدی منتظر، به عنوان نبیّ خواهد آمد و محمد رسول‌الله آخرین رسول خداست». امام مهدی ناصر محمد در پاسخ احمدیون می‌گوید: به خدا قسم، اگر خداوند تعالی فرموده بود: «محمد آخرین رسول است»، حق با شما بود؛ ولی خداوند می‌داند که کلمه «انبیا»، هم شامل انبیایی است که بعد از رسولان، حکمِ کتاب به آنها داده می‌شود و هم شامل کسانی است که رسالتِ کتاب به آنها وحی می‌شود که همان رسولان هستند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب]
ای علمای مسلمین! بیایید تا درموردِ دلیلِ مکر شیاطین، در وسوسه کردن کسانی که دچار بیماری روانی هستند و ادعا می‌کنند مهدی منتظرند برایتان فتوا بدهم. دلیل این است که وقتی خداوند، امام مهدیِ منتظرِ حقّ را برانگیخت، با تصور اینکه او هم مانند دیگرانی است که قبلاً این ادعا را داشتند، از او روبرگردانید و درحالِ روگردانی از دعوت او، عذاب خدا بر سرتان فرود آید. اجازه ندهید این نقشه‌ی شیطانی، عملی شود و اگر کسی ادعا کرد امام مهدی است، نه او را تأیید کنید و نه تکذیب، بلکه بگویید: «باید ببینیم راست می‌گویی یا نه» و به دعوت برای گفتگو بر اساس برهان‌های علمی پاسخ دهید و اگر دیدید، دانشی که خداوند به او عطا نموده، بیش از همه‌ی شماست و در موارد اختلاف، میان شما [به حقّ] حکم می‌دهد، در اینجا حقیقت برایتان آشکار می‌گردد و بعد از حق، چیزی جز گمراهی نیست. اما اگر از دروغگویان باشد، به خدا قسم! ضعیف‌ترین علمای مسلمین از نظر علمی، با برهان‌های علمی، به راحتی بر او غلبه خواهند کرد.
ناصر محمد هم همین‌طور، اگر با برهان ِبیانِ حقِّ قرآنِ عظیم، بر شما غالب گشت، پس راست می‌گوید. اگر نتوانست، برایتان روشن می‌شود، از دروغگویانی مانند «میرزا غلام» و «جهیمان» و غیره است، از کسانی که خودشان و امتشان را گمراه کرده‌اند. از عقلی که خداوند به شما داده تا شاهد بر شما باشد که حقّ با امام ناصر محمد یمانی است، استفاده کنید و اگر اندیشمند هستید، [فتوای] عقلتان را تصدیق کنید. یا مگر دلیل به آتش افتادن اهالی جهنم را نمی‌دانید؟ تمام کسانی که خداوند آنان را هلاک کرده، دلیل آن را یافته‌اند؛ آنها دریافتند که عامل گمراه شدن آنان از راهِ حقِّ پروردگارشان، عدم استفاده از عقل است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
به فتوای حقّ گوش کنید: به خداوند بزرگ سوگند! در دوران «گفتگو قبل از ظهور»، تنها کسانی از امام مهدی ناصر محمد یمانی پیروی می‌کنند که اهل تفکر بوده و عقلشان را به‌کار می‌اندازند؛ می‌دانید چرا؟ چون عقل خود را داور می‌کنند و این عقل در برابر حقِّ آمده از نزد پروردگارشان؛ سر فرو آورده و تسلیم مطلق آن می‌گردد. در هر زمان و مکانی، در مورد پیروان انبیا نیز همین‌طور بوده است و در ابتدای کار، تنها اندیشمندان و اهل تعقل، از آنان پیروی کرده‌اند.
ممکن است کسی سؤال کند: «ناصر محمد! اندیشمندان، چه کسانی هستند؟». امام مهدی ناصر محمد در پاسخشان می‌گوید: کسانی هستند که قبل از شنیدنِ سخنانِ دعوتگران و قبل از آنکه درمورد برهان‌های علمی آنان تفکر کنند؛ حکم نمی‌دهند. بلکه حکم خود را به تأخیر می‌اندازند تا ببینند آیا این دعوت حق است یا گمراهی آشکار. پس اول به دعوت او و برهان علمی‌اش گوش فرا می‌دهند و سپس با عقل و منطق در آن اندیشه می‌کنند. اگر با بصیرت، مردم را به سوی پروردگار دعوت می‌کرد، حقّ آمده از نزد پروردگار، با عقل و منطق، برایشان روشن می‌شود. اینان کسانی هستند که خداوند همیشه و همه‌جا، آنان را هدایت می‌فرماید، کسانی که قبل از شنیدن، حکم نمی‌کنند؛ بلکه اول گوش فرا داده و سپس درباره آن فکر می‌کنند و سرانجام اگر برای عقلشان روشن شد که دعوت، به‌سوی حق است و راه راست را نشان می‌دهد، از بهترین‌‌ها پیروی می‌کنند. همان‌گونه که خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظیم [الزمر].
شاید یکی از پرسشگران بخواهد بگوید: «وقتی از بعضی افراد، در مورد شأن ناصر محمد یمانی سؤال می‌شود، در پاسخ می‌گویند از او پیروی نکنید، او دروغگویی گستاخ است و مهدی منتظر نیست؛ به چنین افرادی چه بشارتی می‌دهید؟» مهدی منتظر در پاسخشان می‌گوید: چون قبل از آنکه در سخنان تدبر کنید، حکم داده‌اید، پس از خردمندان نیستید. همچنین از کسانی که خداوند آنان را هدایت می‌فرماید هم نیستید؛ چون کسانی که خدا آنان را هدایت می‌کند، از خردمندانند؛ کسانی که خداوند در آیات محکم کتاب به آنان بشارت هدایت داده است:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظیم [الزمر].
پس به کسانی که قبل از تدبر در برهانِ علمیِ دعوتِ مهدی منتظر ناصر محمد یمانی فتوا می‌دهند، می‌گویم: افسوس بر شما! هم خود و هم امتتان را گمراه کردید و آنان را از دعوت به حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم بازداشتید؛ ای جماعتی که از دعوت به حکمیت بر اساس آیات محکم قرآن عظیم، رومی‌گردانید؛ آیا منتظرِ بشارتی جز نزول عذاب دردناک هستید؟ به شما بشارت عذاب دردناکی را می‌دهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ (۱۶) وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ (۱۷) وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ (۱۸) لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ (۱۹) فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (۲۰) وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩ (۲۱) بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ (۲۲) وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ (۲۳) فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (۲۴)} صدق الله العظيم [الإنشقاق].**
در شبِ قدری که از هزار شب بهتر است و در کتاب، شب‌های قدرِ هر جرم آسمانی، رازی برای خود دارد! خود را از مکر خداوند واحد قهار در امان ندانید، خورشید از ماه پیشی گرفته‌است؛ پس قبل از آنکه شب از روز سبقت گیرد، از «ذکر» پیروی کنید. خدایا ابلاغ کردم؛ خدایا شاهد باش.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
* {کسانى را که آنان مى‏‌خوانند، خودشان براى وسيله [نزديكترين مرتبه به پروردگار] در رقابت هستند تا [روشن شود] كدامشان به خداوند نزديک‌تر است و آنان به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مى‏‌ترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است.}
--------------
**الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿١٨﴾
و به ماه زمانی که بدر کامل می‌شود

تَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ
﴿١٩﴾‏

کوکب عذاب بر بالای سیاره دیگریعنی کره زمین قرار می‌گیرد [«طبق» کوکب عذاب بر بالای «طبق» سیاره شما قرار می گیرد]
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ﴿٢٣﴾‏
و خداوند آگاه‌تر است آنها با چه چیزی به حق آمده از نزد پروردگار پی خواهند برد[مترجم: با نزول چه عذابی، می‌فهمند حق آمده از نزد پروردگار چیست]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 57775 من موضوع كلمة الأنبياء تأتي شاملةً للأنبياء الذين يؤتيهم الله حُكْمَ الكتاب من بعد الرسل، وكذلك كلمة الأنبياء تشمل الذين يوحي الله إليهم رسالة الكتاب ..

[ لمتابعة رابط المشاركــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــــان ]
https://albushra-islamia.org./showthread.php?p=57743

الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 10 - 1433 هـ
26 - 08 - 2012 مـ
07:54 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ


كلمة الأنبياء تأتي شاملةً للأنبياء الذين يؤتيهم الله حُكْمَ الكتاب من بعد الرسل، وكذلك كلمة الأنبياء تشمل الذين يوحي الله إليهم رسالة الكتاب

من كان يؤمن بالقرآن العظيم فليستجب لدعوة الاحتكام إليه إن كان من الصادقين ..



بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على أحبتي وقدوتي أنبياء الله ورسله المكرمين وإمامهم معهم ومن تبعهم في المنافسة في حبّ الله وقربه ولم يذرِ المنافسة في حبّ الله وقربه لأنبيائه ورسله، ومن فعل ذلك فقد خاب وخسر، وأشرك بالله من عظّم أنبياء الله والمهديّ المنتظَر بتعظيم المبالغة بغير الحقّ.

وربّما يودّ أحبتي الأنصار جميعاً أن يقولوا: "وماهي المبالغة بغير الحقّ؟". ومن ثم نردّ عليهم وأقول: هو أن تعتقدوا بغير الحقّ، فيقول أحدكم: فكيف أطمع أنْ أنافس أنبياء الله ورسله والمهديّ المنتظَر في حبّ الله وقربه؟ فهُم الأولى. فكيف! ويقول أحد المشركين: "فكيف يحقّ لي أن أطمع في منافسة محمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- في الفوز بالدرجة العاليّة الرفيعة؟ فصاحبها هو أقرب عبدٍ إلى الله، فقد تركتها لمحمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- كوني أرى بأنّه أولى بأقرب درجة إلى ذات الله المستوي على العرش العظيم". ومن ثم يردّ على المؤمنين المشركين الإمامُ المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: يا معشر الذين قال الله عنهم:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:106]، وذلك بسبب تعظيم الأنبياء والأئمة الأولياء فترون بأنّ ليس لكم الحقّ في ذات الله كما لهم. ويا سبحان الله العظيم ولم يتخذ صاحبةً حتى تكون هي الأولى بأقرب درجةٍ في حبّ الله وقربه، ولم يتخذ ولداً ليكون هو الأولى بأقرب درجةٍ في حبّ الله وقربه، سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً! بل نحن العبيد والله وحده لا شريك له هو الربّ المعبود، وإنما جعل صاحبَ الدرجة العاليّة الرفيعة عنده عبداً مجهولاً فلم يَتمّ تحديده هل هو من الملائكة أم من الجنّ أم من الإنس؟ وما ذاك إلا لحكمةٍ إلهيّةٍ بالغةٍ وذلك حتى يتمّ التنافس بين كافة العبيد إلى الربّ المعبود (أيهم أقرب)؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:57].

ولكن للأسف الشديد فلو يأتي أحد المسلمين إلى مجلسٍ ضمَّ كافة علماء المسلمين على مختلف فِرقهم وطوائفهم ومن ثم يقف بين أيديهم فيقول: "يا معشر علماء المسلمين، إني ملتزمٌ بأمر الله تعالى:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (43)} صدق الله العظيم [النحل:43]، فأفتوني هل يحق لي كمسلمٍ من الصالحين أن أطمع في منافسة الأنبياء والمرسلين في حبّ الله وقربه طامعاً أن أكون أحبّ إلى الله منهم وأقرب؟ ولسوف أعمل جاهداً ليلاً ونهاراً علّي أكون أنا الأحبّ والأقرب إلى الربّ، فهل يحقّ لي ذلك يا علماء المسلمين؟". ومن ثم يردّ عليه علماء المسلمين بلسانٍ واحدٍ فيقولون: "اُخرجْ! لا يحرقنا الله بنارك". فزجروه ونهروه فخرج وهو يبكي و يقول: "يا ربِّ، ألستُ عبدك وأنبياؤك عبيدك وليسوا أولادك حتى يكونون هم الأولى بحبك وقربك؟". ومن ثم يجأرُ باكياً وهو يقول: " ياربّ، أليس لي الحقّ فيك يا ربّ؟ أليس لي الحقّ فيك يا ربّ؟ أليس لي الحقّ فيك كما لأنبيائك ورسلك والمهديّ المنتظَر؟ ألم تخلقني لعبادتك وحدك لا شريك لك وللتنافس في حبّك وقربك حتى ترضى؟ فهل جعلت أنبياءَك ورسلك خطاً أحمرَ بيني وبينك؟ فلو كانوا أولادك لما تمنيت أن أنافسهم في حبّك وقربك كونهم أولادك أولى بك من غيرهم، ولكنهم عبيدٌ مثلما نحن عبيدك، فأنت العَدْلُ، ولا يَظلم ربك أحداً، وقد أفتيتنا عن الحكمة من خلقنا وقلت وقولك الحقّ: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:56]".

ومن ثم يقول الإمام المهدي: يا معشر الذين ظلموا أنفسهم وأمّتهم، إنّ للإمام المهديّ سؤالاً إليكم وأقول: بما أنّكم تنازلتم عن التنافس إلى الربّ فلم تطمعوا أن ينال أحدكم أقرب درجةٍ إلى ذي العرش بأعلى جنّة النّعيم، فقربةٍ إلى من تنازلتم عنها فتسألوها لمحمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عند كل صلاةٍ ولم تسألوها لأنفسكم؟ والسؤال هو مرةً أخرى: فقربة إلى من تنازلتم عنها؟ أللرسول؟ أجيبوني إن كنتم صادقين.
ولكنّ الإمام المهديّ لو أوتي الوسيلة الدرجة العاليّة الرفيعة لأنفقتها إلى جدّي محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- حتى يتحقق النّعيم الأعظم منها. ولكنكم لا تعلمون لماذا تسمى بالوسيلة، كونها ليست الغاية من خلقكم، فابتغوها وسيلةً، وليتمنّى كلٌ منكم الفوزَ بها لينفقها لتحقيق النّعيم الأعظم منها ألا وهو رضوان الله نفْس الرحمن المستوي على العرش العظيم.
وما رضوان الله على أحدكم إلا جزءٌ من رضوان نفس الله تعالى، ولن يتحقق رضوان الله نفس الرحمن حتى يذهب من نفسِه الحزنُ والتحسّرُ على عباده الذين ضلّوا عن الصراط المستقيم.

ويا قوم إنّما التحسر في نفس الله على عباده هو بسبب عظمة صفة الرحمة في نفس الله أرحم الراحمين، فلو أنّ أحدكم عصاه ولدُه ألف عامٍ، ومن ثم شاهد ولدَه يصطرخ في نار جهنم ويسمعه يقول: يا ليتني لم أعصِ أبتي، فهل تظنون أن والدَه سوف يكون فرحاً مسروراً! وربّما يودّ أحدُ الآباء الرحماء أن يقول: "يا ناصر محمد، وكيف أكون فرحاً مسروراً وأنا أرى ولدي يصطرخ في نار جهنّم؟ فكيف لا أشعر بحسرةٍ في نفسي على ولدي وهو قد أصبح من النّادمين على العصيان؟ فكيف لا أتحسر عليه وأنا أراه يصطرخ في نار جهنّم ولم يعد مصرَّاً على عصياني بل يقول: يا حسرتي على ما فرّطتُ في جنب أبتي، وتالله يا ناصر محمد لأجثمنّ على ركبتاي بين يدي ربي فأقول: يا ربّ لقد شعرت بحسرةٍ عظيمةٍ على ولدي برغم عصيانه لي.
وأقول: يا ربّ إذا كان هذا حالي فكيف بعظيم حسرة من هو أرحم بولدي مني! الله أرحم الراحمين؟"

وربّما يودّ كافة علماء المسلمين على مختلف فِرقهم وطوائفهم أن يقولوا: "يا ناصر محمد اليماني، وهل الله يتحسر على الكافرين المُعرضين عن دعوة الحقّ من ربهم الذين يفسدون في الأرض؟". ومن ثم يردّ عليهم ناصر محمد اليماني وأقول: حاشا لله ربّ العالمين، فكيف يتحسّر الله على قومٍ مجرمين لا يزالون مصرّين على كفرهم وعنادهم ومُعرضين عن اتّباع دعوة الحقّ من ربهم؟ بل سَخِطَ الله عليهم وغضب عليهم وأعدّ لهم عذاباً عظيماً.
فما خطبكم يا معشر البشر ومفتي الديار وخطباء المنابر لم تفقهوا فتوى المهديّ المنتظَر عن تحسّر الله الواحد القهّار على عباده الكافرين؟ فاسمعوا وعوا وافقهوا قولي بالحقّ: ألا والله الذي لا إله غيره لن تأتي الحسرة في نفس الله حتى تأتي الحسرة في أنفسهم على ما فرّطوا في جنْب ربهم، فيقول كلٌ منهم:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿56﴾} صدق الله العظيم [الزمر:56].

ومن ثم يردّ كافة علماء الأمّة بلسانٍ واحدٍ فيقولون: إنه لن تأتي الحسرة في أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربهم إلا بعد حدوث العذاب يا ناصر محمد. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿54﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿55﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿56﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

ومن ثم يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: فهنا تأتي الحسرة في نفس الله كونهم لم يعودوا مصرّين على كفرهم وعنادهم، ولم يعودوا مصرّين على الاستمرار في ذنوبهم. غير أنّ ندمهم جاء متأخراً بعد فوات الأوان، ورغم ذلك تجدون الله متحسراً عليهم وحزيناً ولم يظلمهم الله شيئاً، ولكن سبب تحسّر الله عليهم هو بسبب صفته بأنّه أرحم الراحمين، فلا يوجد شيء في خلق الله على الإطلاق من هو أرحم من الله.

وربّما يودّ كافة علماء الأمّة أن يقولوا: "يا ناصر محمد اليماني، فما هو دليلك من محكم كتاب الله أنّ الله يتحسر على عباده من بعد أن سمع كلاً منهم يقول:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ} صدق الله العظيم، فهذه حسرة عباده في أنفسهم على أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربهم فكانوا من المُعذَّبين، ولكن أين تحسّر الله على عباده بعد أن عَلِمَ بندمهم؟ قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين". ومن ثم يردُّ الإمام المهديّ على السائلين، وأقول: بل الله يفتيكم. وقال الله تعالى: {إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ (29) يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (30) أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ (31) وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ (32)} صدق الله العظيم [يس].

إذاً يا معشر المسلمين، تعالوا نكون أمةً واحدةً، وذروا التعدديّة المذهبيّة في دين الله والتفرّق إلى شيعٍ وأحزابٍ وكل حزبٍ بما لديهم فرحون..
فأضعتم أنفسكم وأضعتم أمّتكم المكلّفين بتبليغِهم وهداهُم. فلتتقوا الله، وتعالوا إلى جانب الإمام المهديّ لنكون أصحاب هدفٍ واحدٍ أن نعبد الله وحده لا شريك له، فنتخذ رضوان الله غاية النّعيم الأعظم من نعيم الجنّة.


وربّما يودّ أحدُ الذين لم يستمتِعوا برضوان الله قطْ أن يقول: "ومن قال لك يا ناصر محمد أنّ رضوان الرحمن نعيمٌ أكبرٌ من نعيم جنّته؟". ومن ثم يردّ على السائلين الإمام المهديّ وأقول: يا معشر خطباء المنابر ومفتي الديار، إنَّ المهديّ المنتظَر لم يفتِ بذلك من عند نفسه بأنَّ رضوان الله نعيمٌ أكبرُ من نعيم جنّته بل اللهُ من أفتاكم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72].

ويا معشر المسلمين، فبما أنّ رضوان الرحمن هو النّعيم الأعظم من نعيم الجنان فتعالوا يا معشر الإنس والجانِّ لنتخذ رضوانَ الرحمن غايةً، فإذا كنتم تريدون أن تتخذوا رضوان الله غاية وليس وسيلة لتحقيق النّعيم الأصغر نعيم الجنان فاعلموا أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، فتعالوا لنناضل لنجعل الإنسَ والجنَّ أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ يعبدون الله لا يشركون به شيئاً، ولا تتمنوا أن تسفكوا دماء الكافرين ويسفكون دماءكم لتنالوا الشهادة إلا أن تُجْبَروا على ذلك، فلا تتمنَّوا ذلك، فالأحبّ إلى الله أنْ تتمنّوا هُداهم فيهديهم الله من أجلكم، تلكمُ الأمنية أحبّ إلى الله من تمنّيكم لقاءهم لسفك دمائهم وليسفكوا دماءكم لتنالوا الشهادة لتدخلوا الجنّة، فهل تحبّون أنفسكم أم تحبون الله؟ فإن كنتم تحبّون الله فاتبعوني لتحقيق ما يحبّه الله ويُفرح نفسُه.

وربّما يودّ أحدُ السائلين أن يقول: "وما هو أشدّ ما يفرح الله أرحم الراحمين حتى أناضل على تحقيقه بكل حيلةٍ ووسيلةٍ؟". ومن ثم يردّ على السائلين الإمام المهديّ وأقول: إن أشدّ ما يُفرح الله أرحم الراحمين توبة عباده إليه كونه يرضى لهم الشكر ولا يرضى لهم الكفر والعذاب الأليم. وقد علّمكم جدي محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- عن أشدّ ما يفرح الله: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ، وَزُهَيْرُ بْنُ حَرْبٍ، قَالاَ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ يُونُسَ، حَدَّثَنَا عِكْرِمَةُ بْنُ عَمَّارٍ، حَدَّثَنَا اِسْحَاقُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ اَبِي طَلْحَةَ، حَدَّثَنَا اَنَسُ بْنُ مَالِكٍ، - وَهُوَ عَمُّهُ - قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: ‏
[لَلَّهُ اَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ اِلَيْهِ مِنْ اَحَدِكُمْ كَانَ عَلَى رَاحِلَتِهِ بِاَرْضِ فَلاَةٍ فَانْفَلَتَتْ مِنْهُ وَعَلَيْهَا طَعَامُهُ وَشَرَابُهُ فَاَيِسَ مِنْهَا فَاَتَى شَجَرَةً فَاضْطَجَعَ فِي ظِلِّهَا قَدْ اَيِسَ مِنْ رَاحِلَتِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ اِذَا هُوَ بِهَا قَائِمَةً عِنْدَهُ فَاَخَذَ بِخِطَامِهَا ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ اللَّهُمَّ اَنْتَ عَبْدِي وَاَنَا رَبُّكَ ‏. اَخْطَأ مِنْ شِدَّةِ الْفَرَحِ].
اِنتهى الحديث

ويا أمّة الإسلام يا حجاج بيت الله الحرام، اتّبعوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لتحقيق الفرحة في نفس الله إن كنتم تحبون الله، فاتبعوني يحببكم الله وكونوا من القوم الذي وعد الله بهم في محكم كتابه:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [المائدة:54].

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد وما يقصد الله تعالى بقوله:
{أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}؟" ومن ثم يردّ على السائلين ناصر محمد وأقول: إنّما هم أعزَّةٌ على الكافرين الذين يحاربونهم في دينهم ويسعون ليطفئوا نور الله، ولا يقصد أن يكونوا أعزّةً على الكافرين الذين لا يحاربون المسلمين غير إنّهم لا يؤمنون بدين الإسلام، فقد أمركم الله أن تبرّوهم وتقسطوا إليهم وتعاملونهم بمعاملة الدين بالمعاملة الطيبة، والله يحب المحسنين.

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: وما يقصد الله بقوله تعالى:
{يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ} صدق الله العظيم؟". ومن ثم يردّ على السائلين الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: إنما يقصد المجاهدين في الدعوة إلى سبيل الله على بصيرةٍ من ربهم لا يخافون لومة لائمٍ عند قول الحقّ، وقد أمر الله الإمام المهديّ وجميعَ علماء الدين ما أمرَ به جدي محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- أن نجاهد النّاس بهذا القرآن العظيم جهاداً كبيراً حتى نقيم عليهم الحجّة بالحقّ علّهم يهتدون. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَلا تُطِعْ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:52].

وربّما يودّ أن يقول أحد السائلين: "يا ناصر محمد، وهل الأمر الصادر إلى الرسول يصبح كذلك أمراً جبرياً ساريَ المفعول على من اتّبعه؟". ومن ثم يردّ على السائلين الإمام المهديّ وأقول: قال الله تعالى:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ} صدق الله العظيم [يوسف:108].

وبما أنّ الإمام المهديّ مُتَبِعٌ لمحمدٍ رسول الله -صلى الله عليه وعلى من تَبِعَه- ولذلك تجدونني أجاهد النّاس بمحكم القرآن العظيم جهاداً كبيراً، ولن أفتُرَ ولن أستكينَ ومستمرٌ في الإصرار على دعوة الاحتكام إلى الذكر. فهل أنتم مسلمون وبالقرآن العظيم مؤمنون؟ أم إنّه لم يبقَ من الإسلام إلا اسمه ومن القرآن إلا رسمه وقد صرتم على غير كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ ولذلك أصبح قول الحقّ عليكم غريباً؟ ومن ثم يردُّ عليكم الإمام المهديّ وأقول: وما الغريب في دعوة رجل يقول ربي الله ويدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له وأنِ اتّبعوا كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم كتاب الله! ولم أقُل لكم إنني نبيٌّ ولا رسولٌ، فما الغريب في دعوة الحقّ من ربكم؟ أم يوسوس لكم الشيطان فتقولون إنما هي فترة من الزمن ثمّ يدّعي ناصر محمد النّبوة كغيره ممن سبقوه. ومن ثم يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وأقول: أعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، فكيف أكذب بقول الله تعالى:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا (40)} صدق الله العظيم [الأحزاب].

وربّما يودّ أحدُ الأحمديين أن يقول: "يا ناصر محمد؛ بل الإمام المهديّ المنتظَر نبيٌّ من بعد محمدٍ، وإنما محمدٌ رسول الله خاتم الرسل". ومن ثم يردّ علي الأحمديين الإمام المهديّ ناصر محمد، وأقول: و تالله لو قال الله تعالى: إنّ محمداً خاتم المرسلين لصدَقْتُم، ولكن الله يعلم أنّ كلمة الأنبياء تأتي شاملة للأنبياء الذي يؤتيهم الله حُكْمَ الكتاب من بعد الرسل وكذلك كلمة الأنبياء تشمل الذين يوحي الله إليهم رسالة الكتاب وهم الرسل، ولذلك قال الله تعالى:
{مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا (40)} صدق الله العظيم

ويا معشر علماء المسلمين، تعالوا لنفتيكم عن سبب مكرِ الشياطين الذين يوسوسون إلى أصحاب المرض النّفسي ممن يقول إنّه الإمام المهديّ المنتظَر، وذلك حتى إذا بعث الله الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ فتُعرضون عنه حسب زعمكم أنه ليس إلا كمثل الذين سبقوه، فيأتيكم عذابُ الله وأنتم عن دعوته معرضون، فلا تتركوا الخطّة الشيطانيّة تنجح، ولا تصدّقوا من ادّعى إنّه الإمام المهديّ ولا تكذّبوه بل قولوا سننظر أصدقت أم كنت من الكاذبين، واستجيبوا لدعوة حواره بسلطان العلم، فإن وجدتم أن الله زاده بسطةً في العلم عليكم أجمعين وحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون فهنا يكون قد تبيّن لكم الحقّ، وما بعد الحقّ إلا الضلال، وإنْ كان من الكاذبين فتالله ليغلبنّه أقلُّ علماء المسلمين علماً ويهيّمن عليه بسلطان العلم.

وكذلك ناصر محمد، فإن هيّمن عليكم بسلطان البيان الحقّ للقرآن العظيم فصدق، وإن لم يستطع فتبيّن لكم إنّه من الكاذبين فستنقذون أمّتكم إن كان ناصر محمد اليماني كمثل ميرزا غلام وجهيمان وغيرهم ممن أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم. فاستخدِموا عقولَكم التي جعلها الله شاهداً عليكم بأنّ الحقّ هو مع الإمام ناصر محمد اليماني، فصدّقوا عقولكم إنْ كنتم تعقِلون. أمْ إنّكم لا تعلمون عن سبب دخول أهلّ النّارِ النّار؟ فقد اكتشف ذلك جميع الذين أهلكهم الله وهم على ضلال مبين، فاكتشفوا سببَ ضلالهم عن الحقّ من ربهم بأنّه بسبب عدم استخدام العقل، ولذلك قالوا:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ} صدق الله العظيم [الملك:10].

فاستمعوا للفتوى الحقّ، وأقولُ: أقسم بالله العظيم إنّه لن يتبع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني في عصر الحوار من قبل الظهور إلا الذين يعقلون، فهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّهم حكّموا عقولَهم فرضخت عقولُهم للحقّ من ربهم فسلّموا تسليماً، وكذلك أتباع الأنبياء في كل زمانٍ ومكانٍ لم يتّبعهم بادئ الأمر إلا الذين يعقلون.

وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد، ومن هم الذين يعقلون؟". ومن ثم يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: هم الذين لا يحكمون من قبل الاستماع إلى قول الداعية والتفكّرِ إلى سلطان علمه؛ بل يؤخرون حكمَهم على الداعية أهو يدعو إلى الحقّ أم على ضلالٍ مبينٍ؟ حتى إذا سمعوا دعوة الداعي وسلطان علمه ومن ثم تفكّروا فيه بالعقل والمنطق، فإذا كان يدعوا إلى الله على بصيرةٍ تبيّنَ لهم الحقُّ من ربّهم بالعقل والمنطق. وأولئك الذين هداهم الله في كل زمانٍ وهم الذين لا يحكمون من قبل الاستماع بل يستمعون القولَ أولاً ويتفكرون فيه ومن ثم يتبعون أحسنه إن تبيّن لعقولهم أنّ الداعية يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ. تصديقاً لقول الله تعالى:
{فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿17﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

وربّما يودّ أن يقول أحدُ السائلين: "وبمَ تبشّر الذين سألهم النّاس عن شأن ناصر محمد اليماني فقالوا لا تتبعوه إنّه كذّابٌ أشِرٌ وليس المهديّ المنتظَر". ومن ثمّ يرد عليهم المهديّ المنتظَر، وأقول: حكمتم عليّ من قبل أن تتدبروا القول فلستم من أولي الألباب، ولذلك لستم من الذين هداهم الله كون الذين هداهم الله هم أولو الألباب الذين بشّرهم الله بالهدى في محكم الكتاب:
{فَبَشِّرْ‌ عِبَادِ ﴿17﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾} صدق الله العظيم، فالذين أفتوا عن المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني من قبل التدبّر في سلطان علم دعوته فأقول لهم: يا أسفي عليكم، فقد أضللتُم أنفسَكم وأضللتم أمَّتَكم وصدَدْتم عن دعوة الاحتكام إلى محكم القرآن العظيم، فهل تريدون أن نبشّركم إلا بعذابٍ أليمٍ يا معشر المعرضين عن دعوة الاحتكام إلى محكم القرآن العظيم؟ فأبشركم بعذاب أليم. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿16﴾ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿17﴾ وَالْقَمَرِ‌ إِذَا اتَّسَقَ ﴿18﴾ لَتَرْ‌كَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ﴿19﴾ فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿20﴾ وَإِذَا قُرِ‌ئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْ‌آنُ لَا يَسْجُدُونَ ﴿21﴾ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا يُكَذِّبُونَ ﴿22﴾ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ ﴿23﴾ فَبَشِّرْ‌هُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿24﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ‌ غَيْرُ‌ مَمْنُونٍ ﴿25﴾} صدق الله العظيم [الإنشقاق].

في ليلة القدر خيرٌ من ألف شهرٍ بحسب أيٍ من ليالي القدر في الكتاب إذ لها في كلّ كوكب سرٌّ! فلا تأمنوا مكر الله الواحد القهّار، فقد أدركت الشمسُ القمرَ، فاتّبعوا الذكر من قبل أن يسبق الليلُ النهارَ، اللهم قد بلغتُ اللهم فاشهد.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــ

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..